پنجشنبه 20 تير 1387-0:0
انسجام كامل، كاندیدای واحد
يادداشتي از:یدالله طاهرنژاد،عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران و نماينده اسبق مردم نوشهر در مجلس
انتخابات ریاستجمهوری دهم در راه است. در حالیكه جریانهای سیاسی رایزنی خود را در خصوص چگونگی ورود به عرصه انتخابات آغاز كردهاند و هریك از زوایای مختلف فضای انتخابات را رصد میكنند، سرپرست محترم وزارت كشور هم از ورود زودهنگام احزاب به بحث انتخابات اظهار نگرانی میكند كه البته كمی طبیعی است، زیرا بیم اینكه در فضای ملتهب سیاسی موقعیت لرزان سرپرستی دچار آسیب شود دور از ذهن نیست.
اصلاحطلبان كه در انتخابات مجلس هشتم بهدلیل جفای فاحش جریان حاكم نتوانستند حداقل سهم خود را از كرسیهای پارلمان بهدست آورند و در سه مرحله، حذف، تخریب و رایگیری آشكار از صحنه كنار گذاشته شدند، مجددا برای ورود به عرصه جدید بدون تامین حداقل شرایط لازم در خصوص حفظ شأن و جایگاه خود و خیل عظیم طرفداران در سراسر كشور، بیقراری نشان میدهند و تجارب گذشته با همان شرایط در حال تكرار است.
رهبران اصلاحات امروز باید پاسخگوی عملكرد خود در برابر توده طرفداران وفادار باشند و از آنان نظرخواهی كنند كه آیا آمادگی دارند یكبار دیگر راه رفته را بپیمایند بیآنكه از نتیجه اطمینان كافی داشته باشند؟ طبیعتا شكستهای پیاپی اصلاحطلبان از شورای اسلامی دوم شهر تهران تاكنون كه عمدتا محصول تفرق جریانات مختلف اصلاحطلب بوده فضایی را ایجاد نموده كه استمرار این روند بدون ارائه یك استراتژی مشخص و كارساز از ناحیه رهبران اصلاحات بسیار مبهم بهنظر میرسد.
بنابراین تدوین این استراتژی كه با محوریت انسجام كامل كاندیدای واحد و انتخابات سالم قابل شكلگیری است، زمینهساز حضور بانشاط اصلاحطلبان در عرصه انتخابات است، در غیر این صورت هر گونه تحرك سیاسی بدون توجه به این خواسته مشروع طرفداران اصلاحات در گستره ایران اسلامی عبث و موجب سرخوردگی بیشتر این سرمایه عظیم ملی خواهد شد.
بدیهی است پس از حصول این هدف مذاكره با مسوولان ذی ربط در امر انتخابات اعم از نظارت و اجرا و همچنین جلوگیری از تبلیغات مسموم رسانههای عمومی اعم از دیداری و شنیداری و مطبوعات دولتی یك ضرورت قطعی و حتمی است.
اصلاحطلبان عنایت داشته باشند كه رسیدن به وحدت كامل از مسیر دموكراتیك و احترام به حقوق و حدود همه جریانهای اصلاحطلب كمترین معونه را دارد و هرگونه تكروی و تنگنظری آفت رسیدن به این هدف مهم و اساسی است.
در صورتی كه اصلاحطلبان بتوانند از پس این آزمون بزرگ معنوی و سیاسی به شایستگی برآیند ظرفیت چانهزنی خود را بالا برده و میتوانند موانع مسیر یك انتخابات باشكوه و خداپسند را هموار ساخته و موجبات حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رای و انتخاب ریاستجمهوری با آرای بالای مردم را فراهم سازند و شاید این حركت بهترین خدمت به ایران و انقلاب اسلامی ایران در این برهه از تاریخ كشور باشد.
در عین حال نباید غافل شد كه آقای احمدینژاد محصول نزدیك به دو دهه برنامهریزی اصولگرایان برای اداره كشور است و هجمههای متعدد مسوولان دولتی به دولتهای سازندگی و اصلاحات بیانگر همین واقعیت است، لذا باید مردم به این عملكرد در پای صندوقهای رای پاسخ دهند.
مبادا با طرح مباحث انحرافی شرایط به گونهای ایجاد شود كه اصلاحطلبان هزینه عملكرد دولت را بپردازند و عامل جابهجایی قدرت در درون جریان حاكم شوند. طرح مباحثی چون همگرایی برای نجات كشور از ناحیه بعضی از اصولگرایان كه اخیرا در بعضی از محافل سیاسی مطرح میشود نوعی فرار از مسوولیت است كه باید با تامل مورد مطالعه قرار گیرد و چنانچه اصلاحطلبان نتوانند به وحدت كلمه و استراتژی واحد دست یابند باید شاهد جدا شدن فوجفوج طرفداران خود از بدنه اصلاحات و پیوستن آنان به جریانات معتدل اصولگرا یا خیل بیتفاوتها باشند كه این رخداد احتمالی لطمات جبرانناپذیری بر جنبش اصلاحطلبی ایران وارد خواهد كرد و مسوولیت آن طبعا متوجه رهبران اصلاحات خواهد بود.