يکشنبه 20 مرداد 1387-0:0

خاطرات و روياها

طبيعت مازندران؛ قرباني توسعه صنعتي مي‌شود.


زيبايي و قدمت جنگل‌هاي بكر و طبيعي شهرستان سوادكوه، قرباني توسعه صنعتي و عدم توجه به استاندارهاي زيست محيطي از سوي واحدهاي توليدي و صنعتي مستقر در اين شهرستان شده است. 
   
 
ايجاد و توسعه واحدهاي صنعتي در استان در حالي صورت مي‌گيرد كه تعارض‌هاي زيست محيطي و توسعه صنعتي سال‌ها در مازندران داراي مناقشه است.


شهرستان سواكوه با شهرهاي زيرآب، پل سفيد، شيرگاه از شهرستان‌هاي شانزده‌گانه استان مازندران است.
شهرستان سوادكوه با يك ناحيه صنعتي اسلام آباد و شهرك صنعتي بشل اميدواري‌هاي بسياري براي رفع معضل بيكاري ناشي از تعطيلي كارخانه زغال سنگ البرز مركزي داشت اما اين واحدها نه تنها نتوانستند شرايط ايده‌آل رفع معضل اشتغال را ايجاد نمايند بلكه مناطق بكر و زيباي بهشت گمنام مازندران قرباني اين توسعه شده است.


آنچنان كه ميزان اشتغال اين مناطق صنعتي بيش از 30 درصد برآورد نمي‌شود.
يكي از ساكنان قديمي روستاي برنجستانك سوادكوه كه شهرك صنعتي بشل در آن احداث شده است، گفت: اين منطقه از سال‌ها پيش بكر و زيبا بود، درخت‌هاي كهنسال و رودخانه‌هايي با آب‌هاي زلال كه از كوه‌هاي البرز نشات مي‌گرفت زيبايي‌ها و محيط طبيعي منحصر به فردي را ايجاد كرده بود.


م-ق افزود: در سال‌هاي گذشته زيبايي و آب و هواي مناسب موجب حضور افراد در اين منطقه در فصل تابستان به عنوان منطقه ييلاقي مي‌شد.


وي ادامه داد: كودكان اين منطقه با اينكه در ساير شهرها زندگي مي‌كنند اما هيچ گاه خاطرات ماهيگيري از رودخانه‌هاي زلال و پاك اين منطقه را فراموش نمي‌كنند.
م-ق تصريح كرد: اكنون وقتي دوباره به اين روستا باز مي‌گرديم از شدت آلودگي آب رودخانه‌ها اجازه نمي‌دهيم فرزندانمان به آن دست بزنند.


يكي ديگر از شهروندان سوادكوهي يادآور شد: شدت آلودگي در رودخانه‌هاي اين منطقه به حدي است كه لايه‌هاي ضخيمي از آلودگي واحدهاي صنعتي شامل پساب‌ها و فاضلاب‌ها روي سنگ‌هاي بستر رودخانه و اطراف آن برجاي مانده است و نوشيدن يك جرعه از آن آب بيماري‌هاي عفوني را در پي دارد.


به گفته وي اين رودخانه‌ها در گذشته‌اي نه چندان دور از ماهي سرشار بود و به دليل سرچشمه گرفتن رشته كوه‌هاي البرز منبع مهم آب آشاميدني مردم منطقه به شمار مي‌رفت.
وجود واحدهاي مرغداري در مناطق جنگلي سوادكوه، واحدهاي توليدي فرآورده‌هاي گوشتي، كارخانجات توليد سيمان، آهك و ساير موادمعدني در حاشيه رودخانه تلار كه از قسمت‌هاي بالادست سوادكوه نشات مي‌گيرد، موجب آلودگي‌هاي جبران‌ناپذيري در رودخانه‌هاي اين منطقه شده است.


روستاهاي هفت تن، متانكلا، تالارپشت،افراقلم، سياهكلا، ساروكلا، لهمال و افراكتي در حاشيه اين رودخانه از آب آن براي سيراب نمودن اراضي باغي و شاليزاري بهره مي‌جويند.
حدود 500 هكتار از اراضي شاليزاري از آب اين رودخانه تنها در منطقه سوادكوه بهره مي‌برند.
وجود ماهي‌هاي مردار در تمامي نواحي اين رودخانه در مسيري كه اين واحدها قرار دارند، چهره‌اي ناخوشايند و دل آزار براي از ميان رفتن اكولوژي زيست محيطي منطقه برجاي نهاده است.


عدم وجود سيستم‌هاي سپتينگ بهداشتي در اغلب واحدها و اهمال در اين خصوص و رهاسازي فاضلاب‌ها از طريق فاضلاب كش‌هاي غيربهداشتي در اين منطقه آنچنان عيان است كه عدم توجه و جلوگيري از اين نقض آشكار قوانين، نارضايتي‌هايي را در مردم اين مناطق به وجود آورده است.
همچنين در پايين‌دست رودخانه تلار در شهرستان قائمشهر، محل دفن زباله‌هاي اين شهر و يك كارخانه پودر گوشت قرار دارد كه شيرابه‌هاي زباله به رودخانه مي‌ريزد.


واحدهاي توليدي و صنعتي در اين ناحيه با استفاده از امتياز اعلام محروم بودن سوادكوه براي بهره‌گيري از تسهيلات اعطايي به اين مناطق به سرمايه‌گذاري راغب مي‌شوند.
اغلب تسهيلات صنعتي در مناطق محروم بهره‌اي كمتر از پنج درصد را داراست كه امتياز مهمي براي يك سرمايه‌گذار محسوب مي‌شود.


اگرچه توسعه صنعتي از ضرورياتي است كه در همه نقاط دنيا براي رفع معضل بيكاري به كار مي‌رود و اعتباراتي به نواحي محروم صنعتي پرداخت مي‌شود اما به نظر مي‌رسد اين صنعتي كردن به معناي رهاسازي و عدم بهره‌گيري از استاندارهاي لازم تلقي شده است.
توجيه اينكه واحدهاي صنعتي در ميان زيستگاه‌هاي طبيعي و بكر مناطقي ايجاد شود كه ديگر محيط طبيعي براي مردم آن منطقه برجاي نگذارد، توسعه محسوب نمي‌شود بلكه سطحي‌نگري و اجراي راه‌‌حل‌هاي مقطعي براي پاسخگويي به نيازهاي مردم است.


توسعه پايدار در هر منطقه‌اي زماني مي‌تواند براي آن مثمر ثمر باشد كه با توجه به استعداد و توانايي محيطي و طبيعي منطقه صورت گيرد.
لزوم ايجاد واحدهاي صنعتي با آلاينده‌هاي زيست محيطي در منطقه‌اي كه به لحاظ طبيعي و بيولوژيك بكر و داراي جاذبه‌هاي توريستي منحصر به فردي مي‌باشد قابل توجيه نيست.
ايجاد واحدهاي صنعتي تنها توانسته 30 درصد از اشتغال مورد نياز منطقه را برآورده سازد و گلايه مردم از استفاده از نيروهاي غيربومي براي كار در واحدهاي صنعتي را باقي گذاشته است.


به نظر مي‌رسد اطلاق منطقه محروم بودن به شهرستان‌هايي كه هر يك از جاذبه‌ها و ظرفيت‌هاي بالايي براي توسعه برخوردارند محروم كردن مردم و توانايي منطقه از استعدادهاي خدادادي آن است.
اين مناطق اگرچه به لحاظ توسعه صنعتي عقب افتاده است اما توسعه و ايجاد اشتغال نبايد تنها در ايجاد واحدهاي صنعتي خلاصه شود، ايجاد واحدهاي صنعتي با وجود تعارضات زيست محيطي به بهانه ايجاد اشتغال، تحميل هزينه به اين مناطق به شمار مي‌رود.


به صورت نمونه اين منطقه به دليل قرار گرفتن در جاده ورودي به مازندران از سوي تهران، وجود استعدادهاي طبيعي و كشاروزي منحصر به فرد مي‌تواند از طرح‌هاي توسعه‌اي متناسب با ويژگي‌هاي طبيعي خود بهره ببرد.
طرح‌هاي توسعه‌اي در استان‌ها بايد از بخشي‌نگري به دور باشند و نبايد اين امكانات به صورت غيركارشناسي صورت گيرد.


بسياري از شهرها از ويژگي‌هاي لازم براي دارا بودن تمام امكانات برخوردار نيستند. براي جلوگيري از تعارضات به ويژه در استاني مانند مازندران بايد توسعه برحسب ويژگي‌هاي اقليمي، طبيعي و جمعيتي صورت پذيرد.


به عنوان نمونه منطقه‌اي كه به لحاظ طبيعي شايسته‌تر است از طرح‌هاي توريستي و گردشگري بهره ببرد و در مناطقي داراي اقليم خشك‌تر و داراي تعارضات زيستي كمتري هستند واحدهاي صنعتي ايجاد شود.
همانگونه كه در حال حاضر بخشي از نيروهاي انساني مورد نياز واحدهاي صنعتي سوادكوه از شهرهاي بابل، ساري، قائم شهر و آمل تامين مي‌شود، اين روند مي‌توانست به صورت معكوس براي رفع معضل اشتغال منطقه انجام گيرد و در اين شهرستان طرح‌هاي ديگر توسعه‌اي متناسب با ويژگي‌هاي طبيعي صورت پذيرد.


وجود برنامه‌هاي چشم انداز حداقل 20 ساله براي استان مازندران از ضروريات است كه موجب توسعه استان با حفظ تمام شرايط طبيعي آن شده و از اعمال سليقه‌هاي مديريتي مي‌كاهد.(farsnews)