پنجشنبه 5 دی 1387-0:0
تعارض مشکلات دولت با مشکلات مردم
يادداشتي از:فاضل هوشمند- ساري
شاید خیلی ها با بنده در این خصوص هم عقیده نباشند اما با بررسی طرح ادعایی تحول اقتصادی دولت که عمده آن به هدفمند کردن پرداخت یارانه ها اختصاص یافته است می توان به این نکته دست یافت که این دو مشکل در دو جهت مخالف هم حرکت می کنند و حل یکی موجب تشدید دیگری خواهد شد.
1-معاون محترم وزیر امور اقتصاد و دارایی در مصاحبه تلویزیونی بر این امر تصریح داشتند که این طرح به دنبال هدفمند کردن پرداخت یارانه ها و بسیاری از موارد دیگر است که مهمترین آن همین هدفمند کردن یارانه ها است.
آقای مصباحی مقدم رئیس محترم کمیسیون اقتصادی مجلس هم پس از دیدار آقای لاریجانی با دولت در این خصوص اظهار داشتند که با عدم پرداخت یارانه های نقدی دولت جبران کسری درآمد خود در اثر کاهش قیمت فروش نفت را می تواند بکند و بنابراین در این هدفمند کردن یارانه ها تنها قشری که آسیب خواهد دید همانا دهک های پائین جامعه خواهند بود که این پرداخت نقدی هم برای آن ها در نظر گرفته شده بود.
2-تلویحا در مصاحبه معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی بر 5 برابر شدن پرداخت هزینه های مربوط به برق و گاز و تلفن و ... تاکید شده بود که این همان اهداف قبلی دستگاههای دولتی برای دستیابی به منابع درآمدی از طریق مردم با توجیهات مختلف و در نهایت گران عرضه کردن خدمات دولتی به مردم است (که در سال گذشته با تاکید رئیس جمهور محترم ممنوع اعلام شد).
به نظر می رسد توجیه دولت برای این امر چندان موجه نباشد و عوامل زیادی برای گران در آمدن هزینه های مربوط به تولید خدمات دولتی وجود دارد که محور اصلی آن خود شرکت های دولتی می باشند. اگر دولت با حوصله کافی سری به وضعیت درآمدی کارکنان، مهندسان، مدیران و ... شرکت های دولتی بزند که بعید است از آنها بی اطلاع باشد و به مدیریت ضعیف خود بر قراردادها و نحوه اجراهای آنها و لفت و لیس هایی که از قبل آنها می شود توجه نماید می توان به تحمیل مقادیر زیادی از این قیمت ها بر مردم واقف شود.
وقتی اساتید دانشگاه دارای متوسط حقوق کمتر از کارکنان بسیاری از این شرکت ها باشند معلوم است مردم باید پرداخت کننده هزینه های جاری این شرکت ها باشند و درآمدهای آنها کفاف سرمایه گذاری های مورد تقاضای آنها را ندهد.
3-در محاسبات میزان انرژی مصرفی که می تواند مشمول تخفیف قرار گیرد به قدری با خست انجام شده که یک خانواده معمولی یا متوسط هرگز نمی تواند با این میزان مصرف انرژی مشمول تخفیف ها بشود. بناچار این قسمت ها اصلاً نباید در خدمات دولت به مردم لحاظ شود و مردم را الکی به وجود اینگونه تخفیف ها نباید دلخوش کرد. گول زدن مردم توسط دستگاههای دولتی هم باید حد و حصری داشته باشد. در بسیاری از موارد این مدیران هستند که با توجه به مراجعات و نفوذهایی که اعمال می شود برای افراد خاصی اعمال تخفیف می کنند.
باید در این امر که حداقل مصرف انرژی واقعاً چقدر باشد ضمن اعمال تغییرات جدی و منطقی و مطابق با یک زندگی متوسط تجدید نظر شود.
4-عواملی که موجب افزایش هزینه ها در شرکت های دولتی شده و دولت هم بنا به دلایلی دست آنها را باز گذاشته است باید مورد بررسی جدی قرار گیرد. هرچند در هر بررسی که انجام می گیرد مقادیر زیادی اعتبار جدید صرف می شود تا دل شرکت ها را به دست آورده و حق را به جانب آنها بدهند. که این نشان از زد و بندهای گسترده و پشت صحنه فی مابین بررسی کنندگان (تیم بررسی کننده) و شرکت ها دارد.
5-در این طرح تحول اقتصادی فقط بر تامین منابع لازم برای دولت و شرکت های دولتی تاکید شده است و منافع مردم کاملاً مورد هجوم قرار گرفته و بی رنگ شده است. زاویه برخورد دولت با این طرح به صورت اعمال فشار به مجلس و ایجاد فضای روانی مناسب جهت گران تر کردن خدمات دولتی است. با تورمی که دولت مقصر اصلی آن بود و در چند سال اخیر به استدلال های اقتصاد دانان و دست اندرکاران باتجربه نظام توجهی نشده و با جوسازی های سیاسی به صورت کاملاً طلبکارانه از کنار آن گذشته و با برداشت های بی رویه و بی حساب و کتاب از صندوق ذخیره ارزی و پخش آن به صورت افزایش حجم نقدینگی در جامعه و ایجاد گرانی سرسام آور در جامعه و کاهش شدید ارزش ریال در برابر سایر ارزها و بخصوص در برابر کالاها و تقلیل قدرت خرید مردم حال باید مردم پرداخت کننده هزینه های این نابخردی سیاسی و اقتصادی دولت باشند.
6-ابتدا که بحث افزایش هزینه های مصرف برق از مثلاً 30 هزار تومان به 150 هزار تومان مطرح می شد همه دولت مردان آن را جو سازی تلقی نموده و بدور از واقعیت می دانستند ولی در مصاحبه معاون وزیر به نوعی بر آن تصریح شده و با این حساب واقعاً فضای تیره و تاری برای بسیاری از اقشار کم درآمد ایجاد می شود. انشاء الله مبلغان حامی دولت این استدلال ها را دلیل بر سیاسی بودن و مخالفت با اصل دولت به حساب نیاورند و ریشه آن را در ارتباط با آمریکا و اسرائیل (مرگ بر آنها) جستجو نکنند.
7-در همین رابطه بنده مصارف ماهانه برق، گاز و تلفن و ... را حساب کردم و دیدم که بعد از اجرای تحول اقتصادی باید بایت برق به جای 20 هزار تومان 100 هزار تومان، بابت گاز به جای 15 هزار تومان 75 هزار تومان، بابت تلفن به جای 15 هزار تومان 75 هزار تومان و الی آخر بپردازم.
حتماً شهرداری محترم هم بابت عوارض خودش به صورت تصاعدی رفتار فرموده و به جای 100 هزار تومان سالیانه 500 هزار تومان مطالبه خواهد گرفت و هزینه مرسولات پستی هم که 5 برابر خواهد شد. تاثیر اینهمه بر ارزاق عمومی حتما به همین منوال خواهد شد و با حداقل 3 برابر شدن قیمت بنزین و گازوئیل کرایه اتومبیل های مسافرتی هم به همین نسبت افزایش خواهد یافت و مثلاً در شرایط حاضر که برای جابجایی خود و فرزندان چیزی در حدود 100 هزار تومان هزینه داریم به رقم 300 هزار تومان خواهیم رسید.
8-از آقای دکتر احمدی نژاد باید سوال شود که شان استاد دانشگاه را با دو فرزند دانشجو برای زندگی در خانه های استیجاری یا تملکی در چه سطحی می بینند. لطفاً به متوسط نظرات جامعه فکر کنید و از پیش تقاضای اعمال ریاضت برای این قشر نفرمائید. مرسوم جامعه در این حد زندگی در یک خانه دوخوابه است ولی استاندارد بسیاری از کشورها زندگی در یک خانه سه خوابه است. با متوسط تشریفات مورد نیاز یک عضو هیات علمی و اینکه دغدغه ای جز دانشگاه و دانشجو نداشته باشد اجاره خانه در این سطح در کدام مرکز استان از ماهیانه 500 هزار تومان کمتر است. با این وضعیت و اقساطی که برای انواع نیازمندی های زندگی از جمله وام های مختلف باید پرداخته شود شما می توانید متوسط هزینه های یک استاد دانشگاه را از یک میلیون تومان کمتر در نظر بگیرید.
وای به روزی که دو دانشجوی دانشگاه آزادی هم داشته باشید. البته داشتن دو دانشجوی دانشگاه آزادی الآن چندان تفاوتی با داشتن دو دانشجوی دانشگاههای غیر انتفاعی ندارد. در این صورت این با متوسط درآمد یک استاد دانشگاه که ماهیانه 1300 هزار تومان حقوق می گیرد و دریافتی او به رقمی در حدود 1100 هزار تومان خواهد رسید رقمی تقریباً سر به سر خواهد شد و هیچگونه ذخیره ای برای روز مبادا برایش باقی نخواهد ماند.
این زندگی در صورتی است که صحت و سلامت اعضاي خانواده برای تمامی سال ها باقی بوده و کارش به پزشک و بیمارستان نکشد که با زندگی پر استرسی که برای آنها ایجاد کرده ایم امری محال و غیر ممکن است. با این میزان حقوق، فقط خانم فاطمه رجبی آنهم به شرط دارا بودن خانه مسکونی و بسیاری از امکانات حاشیه ای اعلام نشده هستند که می توانند یک زندگی را به خوبی و البته با ریاضت اداره کنند.
9-آیا هیچ فکر کرده اید با این روند میزان معضلات اجتماعی چقدر افزایش خواهد یافت و با تعطیلی بسیاری از کارخانجات در اثر کم شدن قدرت خرید مردم چه مصیبتی در امر بیکاری ایجاد خواهد شد. آیا باز هم دستور خواهید داد اداره محترم کار و امور اجتماعی اینبار به جای فقط یک روز مشغول هر کاری بودن، هر فردی را که در کنار اداره ای و یا کارگاه ساختمانی به مدت یک ساعت توقف کند به منزله مشغول به کار و دارای شغل محسوب شود تا آمار شما کم شدن حجم بیکاری را همچنان نشان دهد و از تبلیغات شما برای تولید فرصت های شغلی جدید نکاهد.
10-آیا هیچ فکر کرده اید که در دنیا استانداردی برای سطح زندگی وجود دارد که به استاندارد سطح زندگی سوئیس شهرت دارد و کشورهای دنیا سعی در دستیابی به این استاندارد را دارند و بسیاری از کشورها در همین آسیا از آن جلو افتاده اند. بارها در تبلیغات بر مصرف بی رویه انرژی در کشور تکیه شده و سطح مصرف انرژی در کشور را سه برابر سایر کشورها توصیف کرده اید. آیا هیچ توجه کرده اید در بسیاری از موارد مردم مقصر برای این اضافه مصرف نیستند و دولت خود با عدم نظارت بر تولیدات و واردات مقصر اصلی این خسارت به کشور می باشد.
وقتی اتومبیلی عرضه می شود که 10 % مصرف بنزین دارد معلوم است که با کشوری که اتومبیل هایش را با 3-4% مصرف بنزین عرضه می کند حداقل 3 برابر تفاوت مصرف دارد. آقای دکتر احمدی نژاد اگر به دنبال انجام کارهای بزرگ هستید این مشکل کشور را به جدی حل نماید و کلیه خودروهای پر مصرف را جمع آوری نموده و با کم مصرف ها جایگزین نمایید. دستور دهید کلیه وسایل گاز سوز و مشعل ها با استاندارد بالا تولید شود و شرکت های تولید کننده موظف به تغییر سیستم از مصرف گاز به صورت خام سوزی به سمت حداکثر بهره وری باشند.
در این صورت مصرف گاز می تواند حتی به یک پنجم کاهش یاید. اگر مثال های دیگر آورده شود مشاهده خواهید فرمود که شما به سمت انجام کارهایی با جنبه های آسان تر حرکت می کنید و از انجام کارهای واقعاً بزرگ شانه خالی می فرمائید. این ها فقط نمونه هایی از آن کارها است که باید انجام شود وگرنه مثال های زیادی وجود دارد که شما می توانید با تغییر سیستم در بسیاری از کارخانجات مصرف حامل های انرژی را به حداقل برسانید.
11-حال که سخن به اینجا رسید اعلام می کنم طرح تحول اقتصادی در راستای حذف خدمات یارانه ای به مردم تعریف شده و سود اجرای آن فقط برای دولت است و با وضعیتی که در مدیریت های دولتی وجود دارد فقط کمک کار تامین منابع است و خدماتی را متوجه مردم نخواهد نمود. خدمات مطرح شده در سطح شعار باقی خواهد ماند و تاکید بر بیمه های اجتماعی و ... نیز در عمل دردی از مردم را دوا نخواهد نمود. چگونه از سیستم فوق العاده بیمار توقع دارید به مردم خدمت نماید؟!
سیستمی که به جای اینکه به دنبال بهانه ای باشد تا به مردم خدمات خود را ارائه دهد به دنبال بهانه ای است تا از ارائه خدمات به مردم دریغ نماید چگونه می تواند ملجاء امید مردم تلقی گردد.
با شدت و قاطعیت عرض می کنم که جهت گیری شما در تحول اقتصادی یک جهت گیری شعاری است و دود آن بیشتر به چشم اقشار کم درآمد خواهد رفت و موجبات افزایش شدید قیمت ها در جامعه خواهد شد و دولت هیچ راه حلی را برای حل مشکل مردم ارائه نخواهد کرد.
12-امیدوار است نمایندگان مردم به صورت کورکورانه دنباله روی طرح های این چنینی دولت نباشند و با شعارهای مطرح شده در طرح و زیبا سازی های ظاهری آن فریب نیات غیر خیرخواهانه مندرج در طرح را نخورند و واقعاً با بررسی عمیق و با حوصله نسبت به افزایش هزینه های عمومی زندگی مردم حساس باشند.
به علاوه موضوع درآمدهای کارکنان شرکت های دولتی را جدی بگیرند و راه حلی برای ایجاد تعادل در درآمد کارکنان دستگاهها دولتی و شرکت های دولتی و عدم تحمیل فشار این درآمدها بر نرخ خدمات دولتی به مردم باشند. خدا می داند با این روند چه بر سر نظام و کشور خواهد آمد. (fzhooshmand@gmail,com)