بسيار عالي برادر بينام باولي ، احسنت بر شما و بينش و دانش شما كه دست نامردمان را رو مي كنيد

در رشته های علوم انسانی (دانشگاهها ) این مبنا است که انسان را یک حیوان می نگارد و در نتیجه این مساله بر می آید که انسان هیچ مسئولیتی در برابر خدای متعال ندارد و بریده از دین و فرهنگ دینی است. تلاش زیادی شد تا در این زمینه تغییر و تحول زیادی صورت بگیرد. اگر چه قدمهای زیادی برداشته شد اما متاسفیم هنوز هم بسیاری از کتابها ترجمه شده نویسندگان و مولفان و اندیشمندان غربی است که نگاه آنها نگاه ناقص و مبتنی بر جهان بینی غربی است. این موضوع نگرانی های زیادی را بر انگیخته است.
مطلب بالا به عینه از این آدرس کپی شده است: http://www.miadbabol.blogfa.com/post-199.aspx
در جواب آقای حسن ودیعی.
دگر چیزی اضافه نمی کنم جز این که نه آقای روحانی و اغلب دیگر روحانیون محترم مبنا را بر غلط و ناپسند بودن علوم انسانی غیر فقهی می گذارند. علت این است که فقه در مذهب شیعه و به خصوص در ایران آنقدر قدرت گرفته است که این توانایی را دارد که دیگر علوم را به خصوص علومی که تلاش دارند در حوزه های تخصصی آن وارد شوند انگ مردودی و ناپاکی بزند. از آنجا که مبنای فقه بر تقلید است از پیروان انتظار جز پذیرش بی چون و چرای حکمی که صادر شده است ندارد. "عاقل و یک اشاره"

صد رحمت به حیوان

جالب بود
به وبلاگ ستاد نمازجمعه بابل سر زدم
خبر اصلی را خواندم
اما عزیز چرا سرو ته خبر را می زنی
این واقعا به دور از اخلاق رسانه ای است

خبر شما مفهوم دیگری را به ذهن ها می رساند در صورتی که مطلب آقای روحانی چیز دیگری بود

حاج آقا نگران مسئولیت خیالی انسان در مقابل خدای بی نیاز آسمانهااست. ولی منظورش مسائل اخلاقی مرسوم جهانی نیست. چه در این صورت بهتر بود به مسائل زمینی و خدای دلهای مردم می پرداخت و از مسئولیت انسان در مقابل انسان سخن می گفت که در علوم انسانی از آن سخن میرود. همین از قافله انسانی به بیراهه رفتن است که شاعر را مجبور میکند که بگوید: "هیچ انسانی به انسانی نمی دارد روا آن چه این نا مردمان با جان انسان میکنند."