با جدايي،آرام مي شويم
يادداشتي از سيد کريم بنی هاشمیان،دبیر ستاد پیگیری استان جدید در غرب مازندران
تعیین کننده ترین چیز در مناسبات زندگی فردی و اجتماعی نوع نگاه آدمی است. در یک نگاه زیبابین، همه چیز نمادی زیبا و در یک نگاه بدبین همه چیز نماد ناخوشایند دارد.
این که توصیه می شود انسانها به نگاه توحیدی برسند دقیقا" بدین جهت است که همه چیز در مدار حق قرار گیرد و در این مدار، عمل شایسته انجام شود.
هرگاه نگاه آدمی زاویه درست نیابد، رفتار آدمی به سامان نمی گردد. تا نگاه انسان به عالم و آدم اصلاح نشود، چیزی اصلاح نمی شود. رفتار و عملکرد انسان به دنبال نوع نگاه اوست.
اگر نگاه خوب باشد نوع عمل خوب و اگر نگاه بد باشد نوع عمل نیز بد می شود. این روند در طول زندگی انسانها ادامه دارد و در جای جای حیات انسان جاری و ساری است.
این که مردمان غرب مازندران از وضعیت موجود نگرانند و کوس جدایی سر داده اند و از هر فرصتی برای ایجاد استان جدید در غرب مازندران بهره می جویند، جلسه تشکیل می دهند، بحث و گفتگو دارند، همایش ترتیب می دهند و ... همه اینها دلیلش این است که نوع نگاهی که مسئولان امر تاکنون به غرب مازندران داشته اند، اشتباه بوده است.
متأسفانه انتظار طولانی مدت مردمان به تغییر نگاه به این مناطق حاصلی نداشته و به واقع نمی توان به پیشرفت غرب مازندران در قالب استان فعلی دل بست.
گویا در غرب مازندران صرفا جمعیت، وسعت، منابع کشاورزی، منابع معدنی، طبیعت زیبا و ... را دیده اند و از آن بهره برده اند. بی شک دیگر زمان تغییر نگاه مسئولان استانی به این دیار گذشته است و صرفا با جدایی غرب مازندران در قالب استان جدید می توان به توسعه آن امید بست و آرامش و قرار را به مردمان خوب و صمیمی هدیه داد و همه چیز غرب مازندران را با نگاهی درست نگریست و به خوبی سامان بخشید.
اینکه می بینیم مردمان غرب مازندران از وضعیت موجود نگرانند و امروزه به فریاد آمده اند، به واقع تا حدود زیادی خودشان نیز مقصرند. یعنی اگر در پیگیری امور خود و جامعه شان جدی بودند، برنامه داشتند و از خود فداکاری نشان می دادندو هزینه های مربوط را پذیرا می شدند، همان اوایل پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی- که به خواست و اراده مردمان بیشتر توجه می شد- استقلال یافته بودند و در قالب استانی جدید از چرخه رشد و توسعه همسان با دیگر استان های تازه تأسیس در کشور بهره می جستند.
- يکشنبه 27 دی 1388-0:0
بهتر است که ما یک ایالت فدرال کامل شویم، آنگاه استان گرگان و استرآبادان و مازندران و کمیسان (سمنان) و رویان و گیلان و دیلمان و تالشان برای رسیدگی بیشتر به حقوق تضییع شده خودمان تشکیل می دهیم.
- جمعه 25 دی 1388-0:0
نمی دانی اکثر مسولین ازغرب استان هستند وتوای بابلی سودرااملی میبرد بروشهرکهای صنعتی راببین ای یهودی///
- سه شنبه 22 دی 1388-0:0
آقاي نويسنده مقاله فوق و همفكرانش يا خيلي ساده هستند و يا .......كدام آدم عاقل توسعه و پيشرفت را در جدايي و تجزيه طلبي جستجو مي كند ؟! اروپا در پي اتحاد كشورهاي اروپايي است ، آمريكا سال هاست كه متحد شده است ، حتي امير نشين هاي عربي متحد شده اند ، آنگاه شما سوداي تفرقه داريد ....اين تذهبون ؟
- دوشنبه 21 دی 1388-0:0
وصال اندیش:شهرستان نور بهترین گزینه برای مرکز استان مازندران است چون نورش به شرق وغرب می تابد البته اگر به پیشنهاد بنده کمی فکرشود کسی به جدایی استان نمی اندیشد.
- دوشنبه 21 دی 1388-0:0
قائمشهری:مازندران رامثله نکنید.نگین شمال رانشکنید.
- يکشنبه 20 دی 1388-0:0
حق با اهالی غرب مازندران است جدا شوید و به حق خود می رسید
ما که در بابل زندگی میکنیم از این تبعیض گله مندیم شاید در نظر برخی ها بابل از امکانات دولتی بهره ی زیادی برد اما این چنین نیست
دانشگاه صنعتی بابل - را شخص خیری بنا کرده با تمان ساختمان ها دولت فقط هزینه ی دانشجویان را می پردازد
دانشگاه علوم پزشکی بابل را حاج آقا روحانی و خیرین در سال 69 بنا کردند
قطب تجاری بودن بابل را از قدیم که شهر بارفروش بوده به ارث برده
قطب پزشکی بودن را از بخش خصوصی و پزشکان حاذق این شهر به ارث برده
پس دولت در بابل چه کرده است؟؟؟
شهدای بابل 1700 نفر اما ساری 1300 نفر -کسانی که در انتخابات شرکت می کنند در بابل 200 هزار نفر در ساری 180 هزار نفر -پرجمعیت ترین نمازجمه ی استان را داریم حتی بیشتر از ساری ی با تمام نیروهای دولتی - جمعیتی تقریبا برابر با ساری داریم
والیبال و بسکتبال بیم را پخش زنده نمی کنند ؟ مصوبات سفر را پیگیری نمی کنند (در سیمای استانی ) - اخبار را نیمه و سوخته پخش می کنند
جدا شوید تا بابل هم به حق خود برسد و شهرستان ویزه ی مازندران کنونی شود و بودجه اش با ساری برابر شود
خیلی از اعتبارات پزشکی را که در بابل بخش خصوصی بنا می کند ساری با بودجه دولت به نیابت از کل مازندران در ساری در شرق مازندران می کند آیا این عدالت است نظیر بیمارستان سوختگی - بیمارستان قلب -و.... - يکشنبه 20 دی 1388-0:0
بابا بی خیال
چقدر شماها بیکار هستید.
ملت دارن از گشنگی میمیرن شماها به فکر استان شدن هستین؟ کار مهمتری ندارین؟ - يکشنبه 20 دی 1388-0:0
جناب آقای بنی هاشمیان ، سید اولاد پیغمبر ، مازندران سرزمین فقر سبز است ، شرق و غرب ندارد ، شما چه پیشرفتی را در نقاط دیگر مازندران شاهد بودید که در غرب مازندران رخ نداد ، مگر جز این است که در طی سالیان متمادی هر روز پیکر صنعت و اقتصاد مازندران کاهید و آب رفت ؟! مگر جز این است که امروز پیکر مازندران به مثابه اسکلت آدمی است که تنها یک لایه پوست بر آن خودنمایی می کند و حاشا از یک پرده گوشت و دو مثقال چربی؟! غرب مازندران حتی اگر همسایه غربی مازندران شود هم دردی درمان نمی شود ، این پروسه تکه تکه کردن مازندران هم داستانی است مجزا ، و دریغا از خاکی که مهد سلحشوران بوده و اینگونه می روند که تکه و پاره اش کنند .
- يکشنبه 20 دی 1388-0:0
مگر ایران اتا فدرالی کشور هسه که مازرون غرب ونه جا سیوا بیه اون وخت ونه مشکلالت حل بوو؟ ای دولبت مرکزی همونایی ره ونه مسئول کننه که قبلن بینه. به جای اینکارا ونه مشکل ره از پایه حل هکنیم.
- يکشنبه 20 دی 1388-0:0
خلاصه انشا حاج آقای بنی هاشمیان: پاراگراف 1- خوشبین بودن خوب است.2- عمل شایسته نتیجه حق پرستی است.3و 4- نگرش خوب به عالم هستی نتیجه مثبت دارد.5- خود را صدای مردم غرب مازندران دانسته! و بطورغیرمستقیم، خصوصیات ذکرشده در 4 پاراگراف اول را در مسئولین استان نمی یابد.6-به استناد نتایج گرفته شده در پاراگراف5 ایجاد استان جدید اجتناب ناپذیر است. 7- در اجرای حکم پاراگراف سوم،تکرار درخواست پاراگراف پیشین.8- مقصرین شکست جدائی طلبان، ساکنین غرب مازندران(مردم) هستند.
- شنبه 19 دی 1388-0:0
جدایی طلبی نابخردانه و نارس،از عقل بالغ حکایت نمی کند،بلکه حاکی از احساس ناباروریست که متاسفانه برخی از آدمهای عاقل نما را کر و کور کرده است، در حالیکه همه می دانند که این استقلال ظاهری در اصل نوعی استقبال از تنگناست و در صورت جدایی هم مازندران امروز متضرر می شود و استان خیالی آینده! نمی دانم با چه استانداردهایی به این نتیجه غلط رسیدند که تا این اندازه بچه گانه ذوق زده شده و اسباب بازی را با اثاث واقعی،یکی گرفته و گمان می کنند که همه مشکلات غرب استان با جدایی حل شده و به آرامش می رسند!اگر فردا نوشهر هم شهرهای اطرافش را با خود متحد کند و ساز جدایی از تنکابنی ها را بزند،آنوقت چه پاسخی خواهند گرفت! تنکابنی که همین امروز موی دماغ رامسر است و شهرهای 6گانه اش را استثمار می کند، آیا قادر به اقناع شهرهای استان جدید خواهد بود؟! خیلی خوش خیال ساده باورید که فکر می کنید با این مقاله ها می توانید موج سواری کرده و به جایی برسید!
چه آسان مینمود اول غم دریا به بوی سود/ غلط کردم که یک طوفان به صد گوهر نمی ارزد!