تعداد بازدید: 4007

توصیه به دیگران 1

شنبه 1 خرداد 1389-0:0

خدا کند اميري ديگر بيايد

...مازندران اين گونه پاره پاره مي شود و هر پاره اي در استان ديگر قرار مي گيرد و استان هاي همسايه با برداشتن تكه اي از اين سرزمين مي خواهند به خود وجه و اعتبار بدهند که آسيب جدي به فرهنگ و زبان مازندران وارد خواهد شد.(يادداشتي ازحامد خليلي ازني،محقق تاريخ و فرهنگ مازندران)


 روزگاري كتاب وزين و گران سنگ مرزبان نامه به زبان مازندراني توسط كيكاوس بن اسكندر بن قابوس وشمگير پريمي به زبان مازندراني به نگارش در آمد...

 روزگاري مردم فيهم و پاك سرشت مازندران به طور مستقيم مذهب شيعه را پذيرفتند و اولين حكومت شيعي جهان را بنياد نهادند...

 زماني حكيم فردوسي داستان هاي زيادي از شاهنامه خود را به حوادث اتفاق افتاده در سرزمين رويايي مازندران اختصاص داد و در وصف مازندران اشعاري بسيار زيبايي سرود...

روزگاري امير پازواري در دوبيتي هاي پر مضمون و نغز خود را به زبان مازندراني در وصف مولا علي (ع) سرود که اشعار دلكش او سينه به سينه در كل خطه ي شمال نقل مي شود...

 زماني رزمندگان شجاع مازندراني در سخت ترين عمليات جنگي غرور آفريني مي کردند...

 اما اكنون محققان مغرض نمي دانم بر چه اساسي اظهار فضل مي كنند و مي گويند داستان هاي شاهنامه كه در مازندران اتفاق افتاده،در اين مازندران كنوني نيست بلكه در فلان نقطه قرار دارد.

سوال من از اين محققان اين است وصفي كه فردوسي در اشعار خود در مورد مازندران دارد دقيقا" وصف مازندران كنوني است و شهر هاي آمل و ساري و تميشه كه در شاهنامه نام مي برد دقيقا در همين مازندران زيبا قرار دارد ، اما چگونه اين مازندران آن مازندران مورد نظر فردوسي نيست؟

 با اين لجبازي ها در مورد مازندران به چه نتيجه اي مي خواهيد برسيد؟ وقتي شما اظهر و من الشمس را منكر مي شويد و به سرزمين پر افتخار مازندران كه بخشي از ايران بزرگ است اين گونه دست اندازي مي كنيد، توقع داريد اعراب نام خليج فارس را خليج عرب ننامند؟

 اما اكنون با پاره پاره شدن مازندران عزيز ، آيا فرهنگ و زبان مازندراني رو به نابودي نخواهد رفت؟!

آيا در استان گلستان براي مازندراني ها و زبان مازندراني كاري انجام خواهد گرفت ؟!

 آيا مازندراني هاي مظلوم استان سمنان در برنامه هاي تلويزيوني خود ترانه هاي دلكش و آرام بخش اميري، كتولي، نجما و طالبا را خواهند شنيد؟!

آيا مازندراني هاي تهران( دماوند فيروز كوه و...) شاهد احياي زبان و فرهنگ خود خواهند بود؟!

وقتي مازندران اين گونه پاره پاره مي شود و هر پاره اي در استان ديگر قرار مي گيرد و استان هاي همسايه با برداشتن تكه اي از اين سرزمين مي خواهند به خود وجه و اعتبار بدهند، آسيب جدي به فرهنگ و زبان مازندران وارد خواهد شد و بدين طريق موجب ضعف فرهنگي كشور خواهند شد چون مجموعه ي اين خرده فرهنگ ، فرهنگ كشور را تشكيل مي دهد.

 شايدنسل هاي آينده مازندراني هاي كنوني در استان هاي ديگر فراموش كنند كه مازندراني هستند و داراي زبان و فرهنگ غني بودند و بدين طريق فرهنگ مازندران مثل سرزمين آن هر روز كوچك تر از روز قبل رو به نابودي خواهد رفت.

 از تمام محققان و مسئولان استان و كشور كه دل در گروه فرهنگ و تاريخ و زبان مازندراني دارند عاجزانه مي خواهم تا دير نشده ، فكري به حال مازندران عزيز و مظلوم بکنند تا ان شا الله آيندگان ما را مورد لعن خود قرار ندهند .

به اميد روزي كه كتابي همانند مرزبان نامه به زبان مازندراني نوشته شود و اميري ديگر براي احياي زبان مازندراني قد علم نمايد.
ايميل نويسنده: (hamed.khaliliazni@yahoo.com)


  • دوشنبه 13 آذر 1391-0:0

    جناب خلیلی بهتر است شما به همان ضرب المثل های مازندرانی و یا تاریخ اموزش و پرورش چهار دانگه بپردازید و پرداختن به مسائل مربوط به تاریخ و یا جغرافیای اساطیری را به اساتید فن مثل دکتر کریمان دکتر متینی و.... بسپارید

    • شنبه 23 مهر 1390-0:0

      جناب خلیلی کاملا مشخص است که اگاهی و مطالعات شما بسیار کم است. بهتر است به جای تعصبات خشک و پوشالی کمی بیشتر تحقیق و مطالعه بفرمایید تا با دید بازتری اظهار نظر بفرمایید.

      • سه شنبه 4 خرداد 1389-0:0

        با سلام؟جناب آقاي خليلي از محققين فرهنگ مازندران است . ايشان كتاب تاريخ آموزش و پرورش منطقه چهاردانگه و كتاب مبارزه با مغولان در هزار جريب را چاپ و كتاب هاي متعددي من الجمله ضرب المثل مازندراني ، واژه نامه مازندراني را در دست چاپ دارد .

        • دوشنبه 3 خرداد 1389-0:0

          برار انه بئوتمی که امه زبون می در بیارده ولله هیچکی نخوانه اما شه سر ره بلن هاکنیم حتی اونایی که وشون دس اته جا رسنا وشون گپ ره اته ور اشنوننه. اما شه این نماینده های مجلس ره انتخاب هاکردمی که از امه منافع دفاع هاکنن و اسا وشون هاکرده کار دارمی ویممی....

          • دوشنبه 3 خرداد 1389-0:0

            مازندران امیری داشت که می خواست لوله نفت و گاز را به مازندارن بیاورد.
            مازندران امیری داشت که همه مازندرانی ها را به کار می گمارد.
            مازندران امیری داشت که خود مازندرانی ها تحملش نکردند و از عرش به فرشش کشاندند.
            برادر، ما که در تهران جشن مازندران می گیریم میدانیم که به یه زودی ها، شیری در این بیشه نخواهد درخشید. زیرا که دیدیم با علی کردان چه کردند.

            • دوشنبه 3 خرداد 1389-0:0

              سلام مازند نومه
              بسيار جاي تعجب است كه شما نوشتيد(محقق تاريخ و فرهنگ مازندران) آگاهي‌هاي نويسنده مقاله از بند اول(نسبت دادن مرزبان نامه به عنصر المعالي) پيداست. از مازند نومه بسيار بعيد است كه چنين بي‌گذر در جايي قدم نهد كه . . . . دست كم لازم است نويسنده چند كتاب در مورد شاهنامه و مازندران را بخواند مثلا كتاب مازندران در شاهنامه دكتر صادق كيا و يا مطلب دكتر حسين كريمان در كتاب پژوهشي در شاهنامه و . . . تا با آكاهي‌هاي بيشتر و مستند حرف بزند و گرنه شعار دادن دردي را درمان نمي كند.

              • دوشنبه 3 خرداد 1389-0:0

                به نظر من ما وقتی در اقلیت قرار میگیریم بهتر هویت خودمون رو حفظ میکنیم.
                تبری زبانان تهران و گلستان و سمنان بیشتر از مازندرانی های مازندران به حفظ زبان و هویت و فرهنگشون پایبندند.
                نمنونه اش همین جشن تــِـتی در تهران یا برنامه های زیبای مازندرانی های مقیم تهران.
                شما برای مازندرانی های خازج استان دل میسوزونی اما به این همه مازندرانی تو ساری و بابل و آمل و قائمشهر و ... که با بچه هاشون فارسی صحبت می کنند بی توجهی.

                • يکشنبه 2 خرداد 1389-0:0

                  آقای خلیلی نازنین من و خیلی ها مثل من و تو چنین آزپرزوهایی داریم. اما بیاییم کمی واقع نگر باشیم و صرفا « بلبل خونش» سر ندهیم. مازندران از چند جهت و توسط خود ما مازنی ها مورد بی مهری قرار می گیرد. آن از و چشم اندازش که مبدل به زباله دانی بزرگی شده است. آن از طبیعتش: درخت و جنگل که در حال فرسایش و نابودی است. دشت در حال خفه شدن در کود و سم ناشی از کشاورزی نابخردانه. و دریا که تحمل فاضلاب کشاورزی و خانگی و صنعتی ( این یکی را با همسایگان شمالی همازیم) را ندارد.
                  از زبان و فرهنگش چه باید گفت و با کدام کلام می توان تنها بخشی از بی مهری فرزندان به مادر را نشان داد.
                  بی مهری به زبان مادری که در حال حاضر مثل خوره به جان زبانهای محلی و بخصوص مازنی افتاده است باعثش کیست.
                  خلاصه این که ما خود تور( تبر) به دست به جان درخت کهنسال افتادیم همچون ازارهای کهن این درخت توان مقاومت در برابر تبر را دارد. اما تاکی؟

                  • فیروز مازرونیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                    يکشنبه 2 خرداد 1389-0:0

                    اما ونه اول شه جا شروع هکنیم. اگه اینتا متن مازرونی بی بو شاید ونه تاثیر ویشتر بی بو. اینکه مردم ره فارسی بئوویم مازرونی ره دس نیریم معلوم ویشتر وشون مازرونی جا بزه بونه!


                    ©2013 APG.ir