تعداد بازدید: 3085

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 18 خرداد 1389-0:0

سيد حسن و باقي قضايا

...هرگز فكر نمي كردم در روز رحلت امام، در كنارمرقد امام و در حضور مهمانان خارجي با نوه امام برخوردي اين چنين بشود-واقعا اعتراض روز 14 خرداد با اعتراض زشت معدودي در هنگام سخنراني رئيس جمهور در يكي از مجامع بين المللي چه فرق مي كند؟(يادداشتي از دکتر سيف الرضا شهابي-بابل)


از زماني كه تبليغات انتخابات دوره دهم رياست جمهوري شروع شد و بالتبع بسياري از اشخاص حقوقي و حقيقي واحزاب و گروهاي سياسي در مورد نامزدها اعلام موضع كردند،نظر اين جانب براين بود كه اگر آقاي سيد حسن خميني بنا بر جايگاهي كه دارد و انتساب به بنيانگذار جمهوري اسلامي،براي حفظ حرمت خانواده به تاسي از جدش بهتر است به نفع هيچ كدام از نامزدها طرفداري صريح نكند و مردم را تشویق به شرکت در انتخابات نماید.

براين اساس حرمت ها محفوظ مي ماند واگر نظر خاصي دارند كه حق طبيعي ايشان است در جمع نزديكان و در محافل خصوصي بيان كنند بيشتر به نفع انقلاب خواهد بود.متاسفانه اين گونه نشد و همه مطلع شدند كه ايشان بر روي يكي از نامزده نظر خاصي دارند و تاكيد هم دارند كه همگان از نظر ايشان مطلع باشند .


     به هرحال انتخابات با همه زشتي ها و زيبائي هايش به پايان رسيد و نتيجه آن مشخص شد. دومين انتظاري كه اين جانب از اين جوان خوش سيماي منسوب به بيت امام كه همه چيزش را ازاين انتساب دارد(چرا که او در ابتدای تجربیات سیاسی قرار دارد)مي رفت اين بود كه با جايگاهي كه دارد و حمايت هائي كه از يكي از نامزدها كرد و نفوذ خانوادگيش در مراكز قدرت و تصميم گيري، بهتر آن است در جهت برقراري آرامش وكاهش تنش گام بردارد و آتش را خاموش كند كه ظاهرا وبر اساس شواهد موجود اين كار راهم نكرد و تا حدودي در گرم كردن تنور مخالفت ها -خواسته يا ناخواسته- موثر بود.

اودر مراسمي كه به مناسبت رياست جمهوري بر پا شد سفر و خارج شدن از تهران را بر حضور ترجيح داد كه اين خود به افزايش اختلافات و سوءظن هاكمك كرد .

      دروضعيت روي داده مشخص بود كه طرفداران آقاي احمدي نژاد دنبال فرصتي هستند تا عكس العمل نشان دهند و مخالفت خود را با نوه امام ابراز دارند ،ليكن هرگز فكر نمي كردم در روز رحلت امام در كنارمرقدامام و در حضور مهمانان خارجي با نوه امام برخوردي اين چنين بشود وبه سيد حسن خميني مجال سخنراني كردن را ندهند تا جائي كه او سخنراني اش را ناتمام رها کند.

حتي اگر پيش بيني برخي حاضران بر اين بود كه امكان دارد سيدحسن در سخنراني اش از مخالفان رئيس جمهور دفاع كند بايد صبر پيشه مي كردند و هر گاه وارد مقولات خارج از دستور شد و به حاشيه زد اگر صلاح دانستند واگر ضرورت احساس كردند عكس العمل نشان دهند، آن هم در حدي كه سخنران متوجه شود از متن خارج شده .

     واقعا اعتراض روز 14 خرداد با اعتراض زشت معدودي در هنگام سخنراني رئيس جمهور در يكي از مجامع بين المللي چه فرق مي كند؟ چگونه آن اعتراض را تقبيح مي كنيم و بايد هم بكنيم واين اعتراض را تائيد مي كنيم؟ در صورتي كه آن ها كه به رئيس جمهور در آن مجمع اعتراض كردند دشمن بودند واز دشمن انتظار غير اين نمي توان داشت ولي از دوستان و طرفداران انقلاب انتظار بيشتر و برخورد معقول تر بايد داشت .

   اگر اعتراض برخي به شركت سيد حسن در مراسم جشن عروسي ونشستن در كنار نامزدهاي معترض است؛اولا –ادب و اخلاق اقتضا دارد در مراسمي كه با مباني اسلام مغايرت ندارد اگر دعوت شديم شركت كنيم .

ثانيا"-هنگامي كه در چنين مجالسي وارد شديد ميزبان شما را براي نشستن راهنمائي مي كند و هر كسي در جايگاه خودش قرار مي گيرد وچه بسابرخي از مهمانان در جايگاهي قرار مي گيرند كه مورد موافقت شان نباشد.

ثالثا"-از كجا معلوم است كه در آن شب مباحث سياسي مطرح شده باشد و حتي امكان دارد سيدحسن ديگران را نصحيت كرده باشد كه دست از مخالفت بردارند .

رابعا"-فرض گرفته شود كه همه آن هائي كه دور آن ميز نشسته اند درمخالف با انتخابات و رئيس جمهورصحبت كرده باشند آيا تا كنون اين همه مخالفت تغييري در وضعيت پديدآمده به وجود آورد كه آن شب به وجود آورد؟!

   وبالاخره كلام آخر اين كه :اگر اين رويه متداول شود در آينده هر سخنراني احساس ناامني خواهد كرد.

امیداست در همه امور با توسل به عقل و دین بر احساسات غلبه کنیم. 


  • شنبه 5 تير 1389-0:0

    درود بر سید حسن که مردم را ارج می نهد

    • پنجشنبه 20 خرداد 1389-0:0

      برخی منسوبین امام (ره) و از جمله سخنران محترم آقای سید حسن مصطفوی ، به گونه ای در نظر مردم از راه امام (ره) دور افتاده اند که همان مردمی که به شدت به امام (ره) و راه او ابراز ارادت کرده اند ، به نوه ایشان نه تنها بی اعتنایی بلکه اعتراض شدید دارند . این اعتراض شدید به موضع نگرفتن ایشان در برابر سران فتنه و نیز تلاش برای حمایت از آنها در مراسم سالگرد پارسال بر میگردد . ضمن آن که اخبار دیدارهای ایشان در معیت سید حسین خمینی(فرزند حاج آقا مصطفی که از ابتدای انقلاب با امام (ره) سر سازگاری نداشت و از زمان امام و زمان حاج احمد آقا و تا همین اواخر در علن فردی مطرود از خانواده امام (ره) به حساب می آمد ) با مرجع معزول و دیدارو نشست صمیمانه ایشان با سران فتنه از جمله در مراسم عروسی فرزند یکی از این جماعت از انقلاب بریده که همراه عکس آن در سایتهای خبری منتشر شد ، نیز مزید بر اعتراض و ایراد مردم بر سید حسن آقا است . تلاشی که ایشان در مراسم سالگرد سال گذشته از خود نشان داد تا با خلاف اخلاق معرفی کردن رفتار شب گذشته آقای دکتر احمدی نژاد (که در شب قبل آن ، یعنی 13 خرداد 1388 ، در مناظره تاریخی با میر حسین موسوی نام برخی مفسدین اقتصادی را آورده بود ) به نحوی جبهه احمدی نژاد را تضعیف کند ، با اعلام حمایت شدید مردم از دکتر احمدی نژاد در پارسال روبرو شد . شاید در آن موقع قبح حمایت از میرحسین موسوی و جریان سبز به خاطر ظاهر نشدن روحیه فتنه جویانه آقایان سبز کمتر از امسال بود ، و سخنرانی ایشان در پارسال قطع نشد . ایشان یک سال فرصت داشت ، تا از رخداد سال گذشته درس بگیرد و خود را به مردمی که راه پدربزرگ گرامی سید حسن را به جِدّ سرلوحه رفتار سیاسی خود قرار داده اند برساند ، اما او چنین نکرد و بر روابط گرم و حتی شاید شبیه به همکاری با فتنه گران منفور ملت ادامه داد . حافظ سروده است : « من جرّب المجرَّب حلّت له الندامۀ » ( کسی که امر تجربه شده و نمره نیاورده در آزمون را دوباره بیازماید ، ندامت و پشیمانی برایش حلال است . )

      • چهارشنبه 19 خرداد 1389-0:0

        دکتر عزیز من شنونده کلام گرم شما در برخی مناسبت های انقلاب بوده ام اما چه کنم شرایط را برای بیتابی عصبانیت مردم مهیا کردند و حضور 40 میلیونی در انتخابات و رای بیش از 20 میلیون رای به رییس جمهور منتخب و حکم تنفیذ آ توسط رهبری معظم انقلاب را ندیده گرفته اند و روی آن اصرار دارند حفظ خون هزاران شهید و راه امام حفظ انقلاب است و بس همان چیزی امام عظیم الشان از ما انتظار دارد.

        • چهارشنبه 19 خرداد 1389-0:0

          آقای شهابی حرف های عجیب می زنید! شما نوشتید: ((وچه بسابرخي از مهمانان در جايگاهي قرار مي گيرند كه مورد موافقت شان نباشد.)) این برای من و شمایی که عوام هستیم هم مورد قبول نیست چه برسد به افرادی که تمام حرکات و رفتارشان در جامعه بازتاب دارد. این مثل آن است که ما در اجلاسی بین المللی که اسراییل را هم دعوت کرده اند برویم و بعد ما را کنار اسراییل بنشانند و ما بگوییم : خب مجبور بودم! اگر روزی خدای ناکرده چنین شود شخص شما اولین نفری هستید که فریاد " وا اسلاما " سر خواهید داد! و لب به اعتراض می گشایید. آیه ای از قران به این مضمون است که : وقتی عده ای در فردای محشر در برابر جرم ها و کوتاهی های خود بهانه می آورند که خدایا ما در میان قوم بدی بودیم و اقتضای شرایط محیطی سبب چنین معصیت هایی شد! آنجا به آن مجرمان خطاب می شود آیا زمین خدا وسعت آنرا نداشت که از آن محل رخت بربندید؟ حالا ما می گوییم که اگر واقعا دل حسن آقا با آنها نبود چرا جای خود را تغییر نداد؟ چرا جای دیگری ننشست؟ و یا حتی اگر بگویید میزبان او را مجبور در نشستن در جایی کند آیا چنین میزبانی را هم باید احترام کرد که می گوید الا و حتما که باید همینجا بنشینی؟ آیا این جز سوءاستفاده از میهمان برای اغراض شخصی است؟ در جایی از مباحثتان گفته اید:((از كجا معلوم است كه در آن شب مباحث سياسي مطرح شده باشد و حتي امكان دارد سيدحسن ديگران را نصحيت كرده باشد كه دست از مخالفت بردارند .)) این هم از آن جملات عوام فریبانه است! " البته ان شاءالله که شما چنین منظوری نداشتید " آقای شهابی از شما می پرسم آیا شما اجازه می دهی که فرزندت برود در کنار دشمن شناخته شده ی نظام بنشیند و خوش و بش کند ؛ و بعد بگوییم ان شاء الله حرف های سیاسی نزدند؟ آیا چنین چیزی عقلا و منطقا قابل پذیرش است؟ برای ملت ما ، برای افرادی که افکار امام را دنبال کرده اند در اینکه این افراد خیانت به این مردم و اسلام و نظام کرده اند، شکی نیست! پس دیگر مجالست با آنها چه معنی دارد. ضمن آنکه حمل بر صحت برای زمانی نیست که کسی فسق آشکار انجام می دهد. آنها به جد سید حسن هم احترامی نگذاشتند چه برسد به اینکه بخواهند آنجا بنشینند و در محضر نوه ی امام تلمذ کنند و سید حسن برایشان از اشتباهاتشان بگوید!! در بخش دیگری از نوشته شما آمده که : (( .....آيا تا كنون اين همه مخالفت تغييري در وضعيت پديدآمده به وجود آورد كه آن شب به وجود آورد؟!)) اینکه دیگر عذری بدتر از گناه است! سید حسن نوه و میراث خور صلابت جدی است که دشمن نظام را دشمن اسلام می دانست! چه معنا دارد که چون او نمی تواند ... بکند من با او همنشین شوم و به نقشه های ... او گوش دهم! چون او نمی تواند کاری ببندد! پس حرمت امام چه می شود؟ تبری چه می شود؟ دشمنی با دشمنان اسلام چه می شود؟ اینکه این همنشینی سبب تایید افکار آنها می شود را چه کنیم؟ آقای شهابی ! شما را روشن تر از آن می دانستم که این چنین ... قلم بزنید اما امروز دیدم که شما فهم مردم را به بازی گرفته اید! گویا ناگهان به سرتان زده که 2 کلمه می نویسم و مردم هم به راحتی آنچه را که گفته ام سریعا می پذیرند! گویا فکر کرده اید که مردم اندیشه نمی کنند! آقای شهابی در همین 2 بیت مشهور می شود پاسخ همه ی این نظریه پردازی عجیبتان در رابطه با همنشینی حسن آقا و آن افراد را داد: با بدان منشین که صحبت بد گرچه پاکی تو را پلید کند آفتابی بدین بزرگی را لکه ای ابر ناپدید کند! از مسئولین محترم مازندنومه خواهشمندم که برای اینکه فضای گفتمان ها چند قطبی شود این نوشته را هم در صفحه اول سایت قرار دهند! با سپاس فراوان


          ©2013 APG.ir