بدا به حال خراباتيان خفته به خواب
من حاج محسن زارعي را مرد عمل و يادگار"بروبچه هاي آب و آتش" مي دانم، اما كارنامه شما و حوزه شمولتان بر آنچه امروز منتقد آنيد،برايم ناآشناست و دوست دارم فارغ از كاربست ادبيات حماسي و كلمات نامانوس با ظرفيت ذهني جامعه،اندكي راجع به عملكرد خيبري خودتان براي من قلم فرسائي كنيد.(یادداشتی از مسعود پيري توسنلو)
مازندنومه:اخیرا" برادر تندرو،اختلاف افکن و دروغ پرداز کاندیدای ناکام انتخابات ساری-محسن زارعی-در راستای دفاع کورکورانه از برادرش،مثلا" تحلیلی نوشته که جز پرگویی توام با تبختر و برچسب های پارانوییدی و اتهام زنی های ناشی از بلاهت،بوی دیگری از آن مطلب استشمام نمی شود.
نوک پیکان آن نوشته ی سراسر اتهام و دروغ شخص استاندار،ابراهیمی معاون سیاسی او،شجاعی نماینده کنونی مردم ساری و برخی پایگاه های خبری استان بوده است.
در روزهای گذشته دو یادداشت در پاسخ به آن مطلب کذایی به دست ما رسید.نخستین یادداشت را به دلیل این که معتقد بودیم "جواب بلاهت سکوت است" و لاطائلات و اراجیف برساخته ای چون کمیته ایکس و ایگرگ-که به قول مازنی ها حتی بمرده کرک هم از شنیدنش خنده اش می گیرد- ارزش پاسخگویی ندارند؛و نیز بنا به فلسفه ي "نرود میخ آهنین در سنگ" انتشار ندادیم،اما عصر چهارشنبه مطلب مفصل دیگری رسید که از قضا نویسنده این یکی ، از فعالان اصولگرای ساری و از وابستگان جبهه پایداری در استان است که ترجیح دادیم نوشتار دوم را انتشار دهیم تا گواهی باشد به سخن همیشگی مان درباره این فرد موج سوار که تا دیروز احمدی نژاد و مشایی را تقدیس می کرد و ما را به خاطر پوشش ندادن یک سفر خارجی معمولی رییس جمهوری همه چیز خواند،اما امروز(چون توسط همین دولت از پست و سمت کنار زده شده)خود شمشیر از رو بسته ، به انتقاد از هم فکران سابقش می پردازد.
مثل روز برای ما روشن است که اگر همین فردا دوباره او را به منصبی بگمارند ، از سر،حامی سینه چاک کابینه و ریز و درشت آن می شود و انتقادهای امروزش را به بوته فراموشی می سپارد.
این توضیح ضروری است که این فرد که در مطلب خود چشم بسته از پیروزی مردم بر "محافظه کاران" می گوید،لاجرم برادرش را نیز در زمره همین محافظه کاران قرار داده که شکست خورده است!
یادآوری این نکته نیز لازم است که تنها ناصری-منتخب مردم بابل- از فهرست جبهه پایداری استان،به مجلس راه پیدا کرده و تازه او نیز کاندیدای مشترک جبهه متحد و پایداری است!و فیاضی که اکنون سنگ او را به سینه می زنند در فهرست پایداری ها قرار نداشته است!
به جای انوشیروان محسنی نیز کسی به مجلس رفته که فرماندار دولت خاتمی بوده است و حتما" این آقا که خود را به تنهایی یک جریان می داند و به اختلاف افکنی مشغول است،احمدی لاشکی را خودی محسوب نخواهد کرد!(کاندیدای پایداری ها در این حوزه آل حبیب بود.)
نماینده دوم ساری سید رمضان شجاعی است که این ها تا توانسته اند قبل و بعد از انتخابات او را تخریب کرده اند و حال نمی توانند دوست خطابش کنند!و دامادی نیز چون رقیب اصلی برادرش بود،غیرخودی و عضو اردوگاه مخالف محسوب می شود و هیچ کدام از این دو در فهرست پایداری ها نبودند.
از طرفی این جماعت با منتخبان مردم بهشهر(جمشیدی کاندیدای پایداری ها بود) و قائم شهر(ادیانی و نعمت زاده کاندیدای آن ها بود) و بابل(نیازآذری در فهرست پایداری قرار نداشت) رابطه دوستانه ای ندارند و نجف نژاد هم در فهرست این آقایان قرار نداشت و از او هیچ حمایتی نکردند و ایضا"منتخب مردم آمل که اصلا" با او رابطه ی مطلوبی ندارند و کاندیدای دلخواه این ها تورنگ بود!
پس این سئوال بزرگ مطرح است که چگونه با فرار به جلو،مدعی اند که مردم بر محافظه کاران پیروز شده اند؟!این مدعیان دروغین ، با بیشتر منتخبان کنونی مردم ، رابطه ی حسنه ای ندارند و تا چند هفته پیش جزو مخالفان و منتقدان سرسخت آن ها بوده اند،اما اکنون در کمال تعجب از پیروزی خود(به عنوان نماینده تام مردم!) سخن رانده اند!!مردم را چه فرض کرده اند،نمی دانیم!
نوشته زیر را مسعود پيري توسنلو-از فعالان اصولگرای ساری و از دوستان محسن زارعی در نقد آن مطلب نوشته که برای مازندنومه ارسال شده است.
---------------------
صبح وصل كه جانا ظهور جلوه توست / بدا به حال خراباتيان خفته به خواب
ارادت اين جانب به حاج محسن زارعي نه اكنون كه ايشان پيروز كارزار انتخابات نيست،تغييري يافته نه فردا كه قطعا در ميدان خدمتگزاري ديگري مجال مجاهدت خواهد داشت هواشناسانه مي شود.
حاج محسن فروتن ما تعلق به گفتماني دارد كه متاسفانه جنابعالي به عنوان برادرش خواسته يا نخواسته در حال بريدن تنه اين درخت به بار نشته ايد كه دريغا شما و ما و حاج محسن ها و همه اهل درد را از اين شجره طيبه فرو خواهد نشاند.
مثل اين جانب و هم فكرانم با جنابعالي مثل دوقطب همنام آهن رباست كه علي رغم همنامي يكديگر را دفع مي نمايند.
انتظار نسل من از شما كه برايم معلم اخلاق و تقوي بوده ايد و خود را مجاور قافله شهدا مي دانيد اين است كه اين گونه به انديشه و منش دوستان خود تاخت نكنيد.
البته موافقم كه گاهي افسار بر آزادگي رسالت قلم زده اند اما نسبت كلمات فرودست همچون بردگي و عملگي به اصحاب رسانه به عقيده من خود نشان از بلوغ نارس دارد و از جناب عالي كه بحمدلله با چشماني بازشسته ديارعلويان را در ايستگاه بدر و خيبر مي بينيد توهم و خود بزرگ بيني بر نمي آيد.
مردم اين سامان اكنون به قرارگاه خيبر نرسيده اند، سرداران بزرگ و شهداي عزيز طلايه داران خيبريون در دوران دفاع حق عليه باطل بوده اند و جفاي به اراده اين مردم به اندازه كوتاهي اهالي احد دردناك و غير قابل پذيرش است.
اينكه گاهي يك عنصر فرهنگي هستيد گاهي سياستمدار گاهي جامعه شناس گاهي طنز پرداز گاهي رياضي دان و.... اين شائبه را تقويت مي كند كه از حاج محسن مظلوم ماجرا گذشته و بيشتر به عرض اندام سياسي مي انديشيد.
من خود را نويسنده كه هيچ، حتي فعال سياسي و اجتماعي هم نمي دانم آبروي خود را هم فداي دفاع از باطل و تخريب حقيقت نمي نمايم ليكن خوب حس مي كنم همچون شما شهيد مصطفي مازح، شهيدان عبوري ، مستشرق، طوسي، سيد علي دوامي و سيد مجتبي علمدارهاو... را دوست مي دارم و شرافت خود را مرهون جان فشاني اين نسل طلائي انقلاب مي دانم.
اين يادداشت دلگويه هايي براي تحكيم همدلي و برادري است تا با شما كه معتقد به ايجاد ارزش افزوده در سرمايه هاي اجتماعي اين سامان هستيد با دقت بيشتري مطالب تان را مرور و به رهيافت نويني براي افق مشترك فرداي مان دست يابيم .
زيبنده تر اين بود كه عقب ماندگي از حلقه شهدا را بازخواني كنيم تا نام وخاطر گران قدر ايشان را دست آويز و در فضاي غبارآلود سياسي امروز تمام قد بايستيم تا دوردست ترها بيش از پيش رخ بنماياند و در كوتاهي و بي خبري به مغرب غفلت ننشيند.
***
التزام به اصالت اراده ملت در كدام يك از گزاره هاي مردم شناسانه،جامعه شناسانه،هواشناسانه و.... جاي مي گيرد؟ نمي توان از شما كه اهل منطق تصميم گيري هستيد تئوريزه و القا كردن كميته كذائي ايكس كه از ملزومات فتنه 88 بود را پذيرفت.
كاش به اندازه فهم اين جانب در خصوص ساختار اين كميته و نحوه عمل و تاثيرش بر روند انتخابات اخير اشاره مي كرديد چراكه اكتفاي شما به كلي گوئي و ارتباط همه نابساماني هاي اين ديار به كميته مذكور پذيرش مشي كاسب كاري و مصادره منافع پرهيجان دوختن كلاهي از نمد انتخابات را آسان تر مي كند تا رمزگشائي از آنچه فهم درست هندسه انتخابات مي ناميد.
درخصوص تاخت بي رحمانه شما به معاونت محترم سياسي و امنيتي استانداري، اين جانب علي رغم همه انتقادات منصفانه و نامهرباني هاي موجود ، ايشان را همواره بر صراط اصولگرائي و پايبندي به آرمان شهدا ديده ام و در گراف خدمت تراز قابل قبولي نسبت به اسلاف پرمدعاي خود برايشان قايلم ، ليكن ارتباط موضوعات مطروحه در مرقومه جنابعالي و شخص آقاي ابراهيمي با تحليل چند وجهي شما را هرگز درنيافته ام و اميدوارم به اصالت كلام خويش معتقد بوده و دعوي شخصي و منافع قبيله اي را به انتخاب معني دار مردم مرتبط نكرده باشيد.
در دفاع از حماسه نور و محمودآباد همصدا با شما بلوغ مردم را به فال نيك مي گيرم اما نمي دانم چرا تنها به انگيزه دفاع از حقوق مردم اطميناني ندارم و قضاوت در اين مورد اخير را به روزهاي پراتفاق آينده مي سپارم.
اگر به مستندات گذشته رسانه منتسب به خود رجوعي داشته باشيد قطعا همنوائي ما در ناكارآمدي مديريت استان جهت نبل يه جهش و تحول اين سامان را خواهيد شنيد و البته اين همان تناقض آشكار موجود در تئوري «من دكارتي» جنابعالي است چراكه انتقاد از ناكارآمدي اولين و مهمترين اثرش تحرك دلسوزان نسبت به عزل جماعت هميشه مدير خواهد بود.
جابه جائي 60تا70 مدير اگر درست باشد نقطه عطفي در اين نهضت خدمت رساني است حال كه اين مهم در حال تحقق است مدار انصاف بر تائيد و تقويت مي چرخد تا تهمت ليكن ما هم همصدا با شما به مكانيسم اجراي اين انقلاب مديريتي انتقاداتي داريم.
به همان اندازه كه در دفاع از مرحوم كردان و اثر مديريت ايشان براي ديارمان اصرار دارم ادبيات و مشي و مشرب جريان انحراف را باطل و هرآنچه خلاف آرمان منشور مهندسي شده امام راحل عظيم الشان باشد را محكوم به شكست مي دانم ، اما نه تنها ارتباط اين مفاهيم را با هندسه نااقليدسي انتخاباتي شما در نمي يابم بلكه شنيده ها از ديد و بازديدهاي با سرگروه اين جريان جهت انحراف خواست مردم ساري و مياندورود نگرانم كرده است و تنها به ذهنم مي رسد به جاي ارائه اسناد معتبر آن هم نه براي مردم كه آنها امتداد تلالو خدمت را به درستي دريافته اند بلكه براي مراجع ذي صلاح امر، به هيجان و اقبال عمومي به اين گونه ادبيات پناه برده ايد و به ژست تقابل با انحراف اميد زيادي بسته ايد.
در تائيد فرمايش های رئيس محترم سازمان بازرسي استان، همين كارگران سايبري(!) مداركي از كمك هاي قابل ملاحظه و بي منت(!)صنايع مرتبط با جنگل و رسانه(!) به ستاد اصولگرا ارائه كرده اند كه اين جانب به دليل عدم اطلاع دقيق نپذيرفته ام ليكن كاش جنابعالي با تكذيب مستدل،خيال ما را از بابت مديريت ارشد استراتژيك جناب آقاي مدير«فلان شركت» راحت مي نموديد كه از قضا براساس پيگيري به عمل آمده حواله انبار و برگ خروج از كارخانه و تاييد چاپخانه قديمي مركز استان همه جای تامل دارد.
در خصوص اتهامات شما عليه رسانه ها قضاوت به عهده خودشان اما فقدان سند بالادستي توسعه استان را هم مي پذيرم و هم همپايه شما هزار تاسف و درد قرين لحظاتم مي شود.
ليكن نكته اينجاست كه با مخاطب خود صادق باشيم و جنابعالي را كه خوددير زماني نيست در كسوت معاونت محترم وزير كار بوده ايد در طليعه اين كاروان به پرس و جو بنشينيم و اين سر اصول شناسي در سپهر سياست نظري و عملي است.
چگونه به خاطرنداريد همين مدير تاجر پيشه كه به قول شما هويت خودرا در نوچه گي خدمتگزار مردم مي ديد در هنگامه غربت حقانيت و تاخت نااهلان به آرمان امام راحل-قدس-و حضرت آقا –حفظ- در جلسه شوراي اداري استان و در حضور بالاترين مقامات اداري و لشكري( حتي نماينده محترم ولي فقيه در استان ) تنها مديري است كه در مقابله با ياوه گويي هاي تاج زاده از كيان ولايت دفاع نموده است؟
در ماجراي استانداري انصاري كدام مدير تنها در قافله اقليت محق ماند و جبروت خودساخته استاندار مغرور مازندران را شكست و راهي جز تمكين به خواست ملت براي او و هم قطارانش باقي نگذاشت و سرانجام به جاي پاچه خواري كه گويا اينك شمايل مدرني دارد انصاري را به پاي محاكمه صداو سيماي تبرستان كشاند؟
يقينا به ياد داريد پوشش رسانه اي و حمايت مدير وقت صدا و سيما از احياي فرهنگ ايثار و رشادت در مانور بزرگ لشگر هميشه پيروز 25 كربلا هم همان اندازه كه قلب خانواده معظم شهدا را شاد كرد،تيري بود به اردوگاه جماعت جنگ احد.
ليكن سوال اين جاست استقرار قرارگاه بدر و خيبر و سلوك انقلابي به حرف است يا به عمل؟ من حاج محسن زارعي را مرد عمل و يادگار"بروبچه هاي آب و آتش" مي دانم و دوران مسئوليت ايشان را مي ستايم اما كارنامه شما و حوزه شمولتان بر آنچه امروز منتقد آنيد همچنان برايم ناآشناست و دوست مي دارم فارغ از كاربست ادبيات حماسي و كلمات نامانوس با ظرفيت ذهني جامعه اندكي راجع به عملكرد خيبري خودتان براي من كه مشتاق كشف حقيقتم قلم فرسائي كنيد.
من از نسل همان جوانان پيشرو هستم كه نمي خواهم اراده محافظه كارانه بر شجاعت تصميمم غلبه كند و در اين رهگذر محك تجربه و دستان پر مهرتان را به ياري مي طلبم و رجای واثق دارم صراحت مرا نه به بي احترامي كه در راستاي همان روحيه حقيقت جويي ارزيابي می كنيد.
وقتي حرف از هارت و پورت سياستمداران كهنه كار مي زنيد جسارت قلم تان را تحسين مي كنم اما دريغ كه اين شعف در هنگامه رايزني ها و لابي هاي ناصواب جريان منتسب به شما براي انحراف اراده مردم شهرمان با اصحاب قدرت پايتخت نشين رنگ مي بازد.
خود حاج محسن عزيز تائيد مي كند كه من و دوستانم از آغاز راه همراه و همدل با ايشان به روياي فتحي بزرگ می اندیشیدیم و نخستين جلسات ما به اميد هم آوایی و همبستگی ايشان و در مقام دفاع از خدمت و پاكدستي حاج محسن بود، دوستان مشترك خوش انصاف ما بر اين مقام گواهي خواهند داد اما دريغ كه اين ظرفيت ماندگار همانند بسياري از پتانسيل هاي ديگر اين سامان به دلايل كاملا مشخص شكوفا نشد و در محاق مظلويت همچنان هم مورد طمع قرار دارد كه ان شاءالله با بازخواني آنچه گذشت و به دور از بداخلاقي هاي دوستان ، صلاحيت مسير تعالي خود را خواهد يافت.
اينجانب پروژه هاي شما را براي مقابله با حاج محسن نمي پذيرم بلكه معتقدم اين همان رويكرد نارس و بدبيني افراطي است كه به جلوه ايشان آسيب جدي زده و از قضا چنانچه بر محفل انعطاف و ميانه گزيني ننشينيد خواسته يا ناخواسته بر مظلوميت ايشان خواهيد افزود .
اقتضاي فروتني حاج محسني كه ما مي شناسيم در پذيرش خواست ملت در اين مجال و تلاش براي استمرار خدمتگزاري بي منت است كه متاسفانه از سوي دشمنان بدخواه و دوستان كم صبر و منفعت طلب ايشان مورد هجوم قرار گرفته است.
ايجاد توهم پيروزي و اصرار به تكرار اشتباه كه حاصل عدم تحليل منطقي اوضاع و نيز عدم پيش بيني توفيق به دست آمده ايشان مي باشد گويا خداي نخواسته تا همزادي همراهان فتنه پيش مي رود ؛ گواه مدعا شنيده هايي است كه مؤيد پروژه تخريب مهندس محمد دامادي از سوي افراط گرايان و تماميت خواهان است.
تهيه گزارش جهت دار از عملكرد دوران وكالت مرحوم عزت الله دامادي، تمركز بر اوضاع خانواده مهندس محمد دامادي ، اتهام به كمك كاران ستاد انتخاباتي ايشان و سرانجام پافشاري بر جواني و خامي همه الگوي كاسب كارانه اي بود كه به دليل تغيير هندسه انتخابات در روزهاي واپسين رنگ واقعيت نگرفت كه اين هم مرا در رمزگشائي از رفتار متناقض جنابعالي در مواجه با حاج محسن و آينده سياسي خودتان دچار ترديد كرده است؛ليكن كشف حقيقت هرچند به قيمت هتك آبروي اينجانب باشد از اوجب واجبات است.
اين جانب با همه احترامي كه به شهردار محترم مركز استان و حضرت آيت الله نظري-خادم الشريعه- دارم اما اين سوي سخن شما در ابراز ارادت دير هنگام به اين دو بزرگوار را هم رفتاري منفعت طلبانه و متناقض با فرمايش پيشين و به قول خودتان در راستاي چرب كردن سبيل حضرات بر اساس آينده نگري هواشناسانه و برنامه ريزي براي احتمالات كم فروغ مي دانم.
مگر در دفاع از اهالي دهكده مقاومت نفرموديد "راي دادن امري شخصي است و همگان در ابراز آن آزادند" حاشا كه طمع موفقيت درماراتن محتمل شمارا اين گونه به تناقض وا دارد و دست به دامن اين و آن شويد و بر اصالت عقيده خود خط بطلان بكشيد.
گمان من اين است خود جناب حاج محسن زارعي هم راضي به اين گونه يار گيري هاي كم بازده و پر ضرر نيست.
كلمات براي اداي تكليف امانم نمي دهند اما گريزي نيست كه حوصله مخاطبان عزيزم را محترم بشمارم و خيال خام افزودن بر ارزش مطالب را بر اساس تكثر صفحات از سر بيرون كنم ، ليكن اميدوارم مجال نگاشتن ادامه دل نوشته هاي پردرد خود را در آينده نزديك بيابم.
درپايان براي خودم خلوص گفتار و كردار براي جنابعالي توفيق روزافزون براي حاج محسن عزيز و همه والفجري ها و شلمچه اي ها سعادت و خير دنيا و عاقبت و براي مردم درست كردار اين سامان صحت و سلامت و بلند آوازگي آرزو مي كنم و خداوند متعال را بصير و نصير بر نيات همگان مي دانم.
و عجل اللهم في فرجه مولانا صاحب الزمان(ع)
- پنجشنبه 17 فروردين 1391-0:0
خبر فوري : انتخابات ساري تائيد شد و تائيديه به استانداري فكس گرديد .
- سه شنبه 15 فروردين 1391-0:0
همه میگن احتیاط شرط عقل
و
من میگم حقیقت شرط عدل
تو این زمونه بیشتر آدم ها احتیاط رو ترجیح میدن!
مسعود جان حرفات رو بی احتیاط قبول دارم . - شنبه 12 فروردين 1391-0:0
همه بفکر پست و مقام هستند ..کسی به فکر خدمت و اشتغال و رفع بیکاری نیست ...روش اینها غلط است چون 4 سال مانند برق و باد میگذرد ..آقای زارعی باید ترمز اینها را بکشد و از همین الان برود برای 4 سال بعد تبلیغ کند ..این کارها نه به نفع نظام هست و نه به نفع مردم و جامعه و ...
کاش سیاست ما مانند دیانت ما بود - شنبه 12 فروردين 1391-0:0
صندوق های سیار و که به پادگانها و سرباز خانه ها بردند و آقای زارعی در جریان هستند که چه خبر بود دیگه ؟ ...
- جمعه 11 فروردين 1391-0:0
زارعی مردانه بگوید که در کمال سلامت رای گرفتم ما هم قبول می کنیم من خودم شاهد بودم که افراد ... داشتند در مسجد صاحب الزمان رای می خریدند . برادر گرامی آقای زارعی برو کمی به صندوقها نگاه کن ببین شما نصف رایتان تک رای است اگر انتخاباتی باشی می دانی مفهوم ای تک رای ها چیه آیا هیچ به نظام و آبروی آن فکر کردی ؟ باید بدون چون و چرا به رقیبانت تبریک می گفتی و سپس مراحل قانونی را طی می کردی نه با ارسال پیامک های موهن و تفرقه افکن جامعه اسلامی را دچار سر در گمی می کردید . نظام ما خیلی با ارزش تر از تو و امثال شماهاست .لابد می خواهید بگوئید این کار شما نبود و .... نماینده شدن زارعی چقدر می ارزید ؟ زارعیی که در سپاه خدمت کرد . مگر دراین کشور فرصتها کم است؟ آیا فکر نمی کنی که با این کارها دشمنان داخلی و خارجی نظام را خوشحال می کنی ؟ من شاید به اندازه نصف سن شما نباشم و شاید نصف شما برای این نظام کار نکرده باشم ولی یقین داشته باش این نظام را از شما بیشتر دوست دارم و برای آن ارزش قائلم
- جمعه 11 فروردين 1391-0:0
غلط انداز زرنگ تر از این حرفا است
توی بزن بزن سیاسی در ساری آخرش کار به بگیر بگیر می رسه. پیش بینی ما که غلط انداز باشیم اینه که این برادر لگد انداز چون بالاخره داره آتیش بپا می کنه یک جورایی توسط قضات عاقل درس قضا یادش می دهند تا توی تنهایی و بند اونا رو حفظ بکنه و اینقدر هی از جامعه شناسی و مردم شناسی نگه و پروژه های دیو و دلبر و شوک و بهت ردیف نکنه.
وقتی بحت عدالت محوری مطرح هستش و اصولگرایان دور او حلقه زدند یکی بیاد دیو و دلبر بازی در بیاره و خودش پروژه شوک و بهت رو راه بیندازه و با پررویی بگه دیگران دارند اینکار رو می کنن دیگه همون آی دزد آی دزد قدیمیه دیگه.
اما ماجرا دو طرف داره و غلط انداز اصلاْ دل و جیگرش رو نداره که بره توی دهن شیر و آخرش که چی بشه؟ غلط انداز می خواد ببینه توی این وسط کی چی رو می خره و چی رو می بره. گمونم اهالی قدرت و وابستگان و تشنگان و مردگان قدرت که از طریق ادبیات من درآوردی آن را علاقه به خدمت ذکر می کنند و به خورد مردم و غلط انداز می دهند که اینها از اهالی خدمت هستند و خیانت در ذهن و دلشون راه نداره و اگه اینها نباشند پرهای قشنگ ج.ا.ا. قیچی میشه توی این به جون هم افتادن و واق واق کردن و گاز گرفتن نه تنها پاچه همو می گیرن بلکه تعدادی هم به نون و نوا می رسند
غلط انداز بیچاره که همش دیر سر ماجرا می رسه و حواسش هم به امتیازات جمع نیست حالا که تشنه خدمت است نمیدونه کدوم طرف رو باید بگیره تا حسابی خدمت کرده باشه. بابا همین فرمانداری که الآن چند تا سایت و تعدادی از برادران چهل تا عصا زیر بغلش گذاشتند که تبلیغ بکنند آدم منطقی و اهل حالی است و اصلاْ بلد نیست اخم بکند و خیلی خیلی هم مردمی و آدم خوبی هست به گمون غلط انداز همونی است که وقتی توی فرمانداری فرمان می راند، دلش خیلی می خواست همه رو مثل جبهه ببنده به رگبار و از دم تیغ و گلوله و آتیش بگذرونه. اما هیچوقت جلوی آقازاده خودش رو نگرفت و آقازاده ایشون که خیلی هم از بابا و عمجون عزیزش با عرضه تر و پولساز تر است از رانتی که بابا براش فراهم کرده نهایت استفاده مثبت و خوب و عادلانه رو برای پولسازی بدون سر و صدا کرده و خود رو جزء اهالی قدرت و ثروت در آورده تا خرجی انتخابات باباش رو تامین بکنه.
غلط انداز بیچاره داری چی می گی؟ یک ریالش رو می تونی سند بیاری که اینهمه تهمت و افترا نصیب این عزیز از دست رفته می کنی؟ بابا شصت هزار تا رای کمه که حالا قمپز در می آوری؟ گمونم غلط انداز تو یا سر سپرده ستادهای ... و ... هستی یا از اونا پول گرفتی که اینجور بازی ها رو دربیاری. اگه پول نگرفتی که خیلی بدبختی و برای هیچ و پوچ خودت رو و استعداد خودت رو در خدمت اونا گذاشتی و مفت و مجانی از ستاد ایکس فرمان می بری و توی پروژه دیو و دلبر و نقش شوک وبهت یک حمال مفتی بیشتر نیستی.
راستی غلط انداز فکر می کنی خدا تو کدوم طرف ایستاده و شیطون برای کدوم طرف کف و سوت می زنه. این همه اهل جبهه و جنگ با سایت های قشنگ و شکیل شدند ستاد انتخاباتی آقای ... و دربست در خدمت آقا بودند و تو فقط آقازاده ایشون رو می بینی؟ اینهمه هم توی ستاد آقای ... و آقای ... بودند که مدعی مسلمونی بودند و تو خودت هم میدونی که اونا جز به دنبال مال و مکنت و موقعیت و جاه و مقام و جمال و کمال مادی دنبال چیز دیگری نیستند و می خواهند پروژه های نیمه کاره ای که منجر به جدایی میاندرود از ساری شده که صد البته بدتر از جدایی نادر از سیمین هم بوده به پروژه شماره ۲ جدایی چهاردانگه از ساری با این قول که پروژه شماره ۳ جدایی دو دانگه از ساری را کلید بزنند برسند و تو داری آب به آسیاب آنها می ریزی.
ببین ساری همین که محدود به روستاهای منهای میاندرود و چهاردانگه و دودانگه و در آینده فرح آباد باشه از سرش هم زیاده. توصیه غلط اندازانه این است که در آینده مردم سیاست فهم ساری به آقای ... از منطقه فرح آباد رای بدهند تا ایشون پروژه جدایی فرح آباد از ساری رو هم پیگیری کنه و تراژدی جدایی نادر از سیمین کامل بشه و اسکارش رو این دفعه بدهند به اینجانب که غلط انداز بدبخت و بیچاره باشم. آ بارک الله.
- جمعه 11 فروردين 1391-0:0
تا حالا که شما پشت پرده این اقای از خود راضی را می نوشتید می گفتیم خب اونها به شما بد کردند دارید جوابش را می دهید.حالا که یکی از جنس خودشان و عضو ستادشان دارد همین حرف شما را می زند بدجور دارند می سوزند.این آقا الان گرگیجه گرفته چون بدجور ضرب شست خورده.اون هم از اصولگراها.فکر نکنم این بشر دوتا دوست هم در ساری داشته باشد.تمام کیاپی ای ها با او بد هستند چون تفرقه می اندازد و مدعیست.من از منبع موثق شنیدم که افرادی مثل مستشرق و اینها در محافل خصوصی شان از رایی که به زارعی دادند پشیمانند و آنهم بخاطر کارهای این برادر کج فهم است.خدا یه جو عقل به این جور افراد بدهد.فکر میکنند کی هستند!؟
- جمعه 11 فروردين 1391-0:0
آقای محترم شما در حدي نیستی که بخوای جوابشو بدی تمام حرفاش حرف محسن زارعی هم هست! والسلام
- پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
كسي نيست به اين آقاي ... بگه بابا شما كه تنها اصولگراي استان نيستي چرا به زمين و زمان فحش ميدي بابا ايول خوب از پسش براومدي - پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
آقا اين ... كه عددي نيست و جز ياوه گوئي چيزي ياد نگرفته ! حالا جالبه سينه چاك نظام ميدونه خودشو . در حاليه كه هيچ كسي قبولش نداره . خود آقاي زارعي(محسن) هم دارند اشتباه ميكنند كه زيادي رو دادن به اين بچه . هويت حاجي رو زير سوال برده اين بچه و مث اينكه ول بكن معركه نيست و تا آبروي حاجي رو كامل نبره ول بكن نيست . من 2 تا راي دادم يكي ...و يكي هم زارعي . چون هر 2 رو ارزشي و انقلابي ميدونم(حالم از كلمه اصولگرائي به هم ميخوره ديگه) . ولي اين ... داره ارزش حاج محسن رو پيش ما كم ميكنه و پشيمان كه چرا به حاج محسن راي داديم . و هزاران سوال مثل اينكه نكنه اين خط ها رو حاج محسن ميده ولي با نام ...؟ نميدونم ولي اي كاش طوري رفتار كنند كه اعتمادي رو كه از بين رفته رو دوباره به دست بيارند .
- پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
نه از حرف این آقا چیزی فهمیدیم نه از حرفای اوون آقا.فقط می دونیم که دامادی و شجاعی رای آوردن و باید چنان دو دستی گوش اونا را بکشیم که تا چار سال یادشون بمونه برای مازدرون وایرون کار هاکنن.
مازند نومه هم یادش باشه تو خط ولایت باشه . - پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
این حضرات (خیبر) و (اب و اتش) که امروز اتش به جان هم گشودند ایا میدانند و می فهمند که گرفتار (دنیا)ی انسوی خیبر شدند؟ اینان در جدال ایا همانانی اند که برای رفتن بر سر مین سبقت از هم میگرفتند؟ ایا شلمچه و دشت ازادگان قدمگاه متبرک انها بود؟ ایشان را چه پیش امد که اغوائ مناصب و میز و مسئولیت کلان شدند و شکم از هم میدرند؟ یکی بردیگری میشورد و ان یک در تقبیح عملش اقدامی قبیح ترازخود بروز میدهد!کسی برای (جاج محسن) پیرهن پاره میکند و کس دیگری ازراه میرسدو شکم او میدرد....! وچه تماشاچیانی داریم در انسو و اینسوی شهیداباد خود....!
راستی مارا - سیاست مارا - دیانت ما را - انقلاب مارا بزرکتری نیست که دهان بر الوده دهنان ببندد؟وهست و حرفش خریدار ندارد؟ شما اقایان بدین مجادله و اعتراض و ادعا و پاسخگوئیها در حقیقت ابرو از انقلاب و از مردم انقلابی می برید! مردم در دفاتر خود شرح مشعشع حضورتان برمینویسند و به یک معنا حساب هیچکس از قلمشان نمی افتد! چه حاج محسن هائی که به تعبیر برخی تان به فتنه گری مشغولند / چه مدافعان سینه چاکشان / و چه انها که به هیئت راقم یادداشت بالا به نعل و میخ زد و چونان دیگران به صورتی دیگر پته از دیگری به اب انداخت....! دلتان بسوزد برای همان اهالی ناب جبهه های هرکجای این مملکت که دارید به سرمستی پیروزی حاصل از همتشان عربده جوئی میکنید....!و عجبا که هنوز و حتی در منازعات خود از ساغر یادشان نوش میکنید......الهی کوفتتان بشود این نوش کردنها و ناسپاسی در پی اش....یا مقلب القلوب.... - پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
کاش همه بتونن به مردم واقعیت ها رو بگن
- پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
بزدلاني كز يم خون تر شدند/از بسيجي ها بسيجي تر شدند/هيچ ميداني مريوان چيست؟هان/هيچ ميداني كه چمران كيست؟هان/با همان هايم كه در دين غش زدند/ريشه اسلام را اتش زدند/باهمان ها كز هوس آويختند/زهر در جام خميني ريختند/...
- پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
آقای پیری بخشی اززارعی وشجاعی است که بایدک کشیدن این واژه های دهان پرکن!قصدگرفتن ماهی مقصود،که همان ماندن درپستی هست رادارند!خداوکیلی اگرافرادبراساس لیاقتها وشایستگیها به منصبی دست می افتندامثال پیری چه جایگاهی درسیستم اداری ومدیریتی داشتند؟اصولگرایان وامثال زراعی هابروندبمیرندکه تحلیلگرشان فردی مثل پیری و....نباشند!اگردرخانه کس است یک حرف بس است.
- پنجشنبه 10 فروردين 1391-0:0
آقای پیری ، حرفهای شما آمیخته ایی از حق و باطل بود و بنده هم به هیچ وجه افکار آقای ... که از واژه هایی مثله فتنه و ولایت کاسب کاری میکنند قبول ندارم ، اما احتمالاً برای رضا خدا این کار رو نکردی ، اگه تا چند وقت دیگه به خاطر این خوش خدمتی به ... ، از معاون ... پست بگیری جای تعجبی نداره ... در چاپلوسی رسانه های استان هم که آقای ... درباره اش قلم زد من حق رو به ایشون میدم اگرچه ممکنه ایشون هم محض رضای خدا این حرف های حق رو نزده باشه ، به عنوان مثال رسانه های استان در یکی دوسال اخیر چقدر به آقای ... انتقاد کردند؟ تقریباً میشه گفت در حد صفر ، چون ... سعی میکنه با همه رسانه ها رفاقت برقرار کنه و بده بستون داشته باشه اما تا میتونستند به آقای طاهایی انتقاد کردند چون استاندار انتقاد ناپذیری و زد و بند سیاسی ... رو نداره ..اما مازند نومه به نظر من در بین رسانه های استان با شرافت ترین و متهعد ترین رسانه مجازی است
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
محسن زارعی اینقدرها هم بچه مثبت نیست که در این مقاله امده.نویسنده کمی زیاده روی کرده در انتخاب واژه ها .اما خب برادزش را هر چه بگویی کم است.اختلاف آفرینی میکند در روز روشن و اسمش را میگذارد دفاع از ارزشها!!
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
بس کنید و ببندید این دکان را که همه دوستیها را ویران وپاکیها را زشت و صداقتها را نابود کرده است. نه تنها ... بلکه محسن هم اشتباه کرد ورسانه ها باید پرونده اش را ببندند. هیچ یک ازمنتخبین دلشان به حال ما یعنی مردم نسوخته ونمی سوزد وکسان دیگرهم که رای نیاوردند نیز همین گونه هستند.
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
از اين سايت استفاده ميكنم به ... ميگم كه دست از اين تفرقه انگيزي بردارد ... خود در زمان تصدي چه كمكي براي منطقه و كشور بوده و تا جايي كه ميدانم فقط بلد است زير آب بچه محلها رو بزنه دست بردار مردم از تو و تفكراتت خسته شدن آخه به دنبال چي هستي
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
مسعود جان "متن خوبی بود همکارعزیز "
دورانی که درصندوق مهررضاخدمت میکردی باحاج محسن تعامل خوبی داشته وجوانان بسیاری را وام فراهم نمودی والبته الآن دردستگاه قضا نیزبعنوان جوان لایق درحال خدمت هستی .
موفق باشی - چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
در عجبم که ژاپن به برنامه هایش می نازد و ما به مسئولین ما..
کی مردم ما به ثریا میرسند خدا داند.. - چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
اشتباه درانتخاب زارعی به عنوان فرماندار مرکز استان بوده واشتباه بزرگتر منصبهایی بود که به واسطه فرماندار بودن برادر به برادر دیگر ایشان تعلق گرفت جایی که بزرگترین جفای تاریخ ساری دردوره فرمانداری ایشان صورت گرفت ومیاندرود ساری از ساری جدا شد حالا با چه رویی میخواست نماینده مردم ساری شود حالا که قافیه را باخته فرار به جلو کرده و به دامادی وشجاعی میتازنددامادی جوانی سالم وباانگیزه است پس اورا به چالش نکشانید شجاعی هم کارهای نیمه کاره ازدوره قبل یدک میکشد که اگر دراین دوره به انجام نرساند قطعا مردم فهیم ساری اورا طرد خواهند کرد.بجای این کارها چشم خودرا باز کنید که چهاردانگه ساری از ساری نپرد به سمنان.
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
همش تعریف محسن زارعی بود که
کاش با صراحت بیشتری عنوان میکردی - چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
از هر دو مطلب بالا استفاده کردم.خوشتر آن باشد که سر دلبران،گفته آید در حدیث دیگران.البته نویسنده معلوم است جزو دیگران نیست و دوست زارعی است که دلش ار رفتار برادر کوته فکر دوستش به درد آمده است
- چهارشنبه 9 فروردين 1391-0:0
جناب پيري عزيز صحبت هاي دكتر مجتبي خيلي كارشناسانه مطرح شده كه همه واقعيت هاي امروز استان ما را در بر داشته.و مطمئن هستم كه شما خودتان را نزديك به حاج محسن ميدانيد ولي در انتخابات روبروي حاج محسن قرار داشتيد .چون ميدانستيد براي حاج محسن فقط مردم مهمند .به كسي باج نداد و نميدهد.حداقل كارنامه ايشان نشاندهنده است