تعداد بازدید: 3267

توصیه به دیگران 12

شنبه 19 فروردين 1391-22:16

عیبی ندارد، عصبانی هستید!

در پستو نشستن و به اسم طلبه ، بسیجی، دانشجو، خانواده شهدا و...جملاتی مشابه را به کرات نشخوار کردن(که دیگر حال آدم از تکرار این جملات و اتهامات کلیشه ای و نسبت دادن ها کهنه به هم می خورد) و بعد از آن چند نظر در زیر مطلب ،مثلا" از سوی مخاطبان نداشته خود گذاشتن ، کاری است که از عهده تنها همین جماعت نوفتنه گر جاهل برمی آید و گمان می کنند کسی نمی فهمد موضوع چیست؟!(یادداشتی از کلثوم فلاحی)


مازندنومه:به حفظ حرمت قلم و شعور مخاطبان مان پایبند هستیم،اما گاه چاره ای جز نگارش سطرهایی نداریم تا بعضی شکست خوردگان انتخابات مجلس و نوفتنه گران را سر جای خود بنشانیم.

پیش تر نیز بارها گفته ایم که جواب بلاهت را خاموشی می دانیم اما برخی عزیزان و وابستگان،خواستار پاسخگویی ما به مطلب سراسر توهین آمیز سایت فتنه جوی دروغ پردازی شدند که تمام تلاش خود را می کند تا همه را به جان هم بیندازد و بین دوستداران نظام-با هر گرایشی-انشقاق ایجاد کند.

ما هم چنان بر موضع خود بر سر پاسخ ندادن به این شکست خوردگان فرومایه و آن مطلب سست و ضعیف شان، استواریم اما مخاطب و دوستان در نظر ما محترم ترند و اصرار کردند که سکوت جایز نیست و باید چیزی گفت تا تصور نکنند نمی دانیم یا نمی توانیم.

1-انتشار فحش نامه ای مضحک با موضوع مثلا" طنز(!)نشان دهنده درک پایین گردانندگان آن سایت کذاب است که تفاوت طنز و ناسزا را تشخیص نمی دهند.آن ها خواستند در پاسخ به طنزهای سردبیری،چیزی به تقلید نوشته باشند اما لغزیدند!

به قهقرا بردن قلم و منتسب کردن آن به نام یک روحانی، تنها از عهده مدیر کم سواد آن پایگاه برمی آید.نمی دانیم این روحانی تربیت شده کدام حوزه است که این چنین نخراشیده قلم زده:"پررو...چلقوز...خل و چل...به گور باباش خندیده...غلط زیادی کرده..."

اگر طلبه ای این چنینی در کشور وجود دارد چه بهتر که هر چه سریع تر لباس پیغمبر را از تن او به در کنند تا باعث بدنامی سایر طلبه ها نشود.

اما ما مطمئنیم چنین روحانی ای در کشور نداریم، چراکه دم خروس آقای مدیر سایت،در نوشته منتسب به یک طلبه، مشاهده شده است ، دیگر قسم حضرت عباس و قربانی کردن طلبه ای که وجود ندارد،چرا؟

ادبیات این نوشته سخیف با ادبیات نوشتاری برادر همان نامزد شکست خورده انتخابات اخیر ساری، برابر است.سادگی است اگر چنین رویه های نخ نمایی ، فریب مان دهد.

در پستو نشستن و به اسم طلبه ، بسیجی، دانشجو، خانواده شهدا و...جملاتی مشابه را به کرات نشخوار کردن(که دیگر حال آدم از تکرار این جملات و اتهامات کلیشه ای و نسبت دادن ها کهنه به هم می خورد) و بعد از آن چند نظر در زیر مطلب ،مثلا" از سوی مخاطبان نداشته خود گذاشتن ، کاری است که از عهده تنها همین جماعت نوفتنه گر جاهل برمی آید و گمان می کنند کسی نمی فهمد موضوع چیست؟!

عیبی ندارد، عصبانی است، پست و سمت اش را گرفته اند،وزیر درایت داشت که زود فهمید چه ماری در آستین پرورش می دهد و از پشت میز به زیرش کشاند. امیدوار بود برادر را راهی مجلس کند و دوباره پستی بگیرد،اما نقشه هایش نقش بر آب شد.

2-سینه سوخته ی احمدی نژاد و مشایی بود. منتظر بود رئیس دولت تکانی بخورد تا او در سایت کذایی اش با آب و تاب خبرش را از این جا و آن جا بقاپد و انتشار دهد.

ما ولی هیچ وقت هیچ مسئول دولتی را مقدس نشمرده ایم،به رویه این دولت نیز از ابتدا نقد داشته ایم و البته بسیاری از مواقع دفاع هم کرده ایم.

او ولی احمدی نژاد را تقدس می کرد،پیر و مراد او،همو بود و به ما هم تاخت که چرا سفر احمدی نژاد را به لبنان منتشر نکرده ایم! لیکن همین آذرماه گذشته درباره سفر احمدی نژاد به مازندران برای حضور در سالگرد مرحوم کردان، حتی یک کلمه از رئیس سابق ننوشت.

خوب طبیعی است، آن روز که می نوشت منصب و موقعیت داشت،با انحرافیون فالوده می خورد،باید خدمت سلطان می کرد،ولی امروز بی ارج و قرب شده است،دلیلی ندارد سنگ احمدی نژاد و مشایی را به سینه بزند! باید هم از دست رئیس سابق عصبانی باشد و فرافکنی بکند!

این روزها ماجرای ویژه نامه او برای هاشمی رفسنجانی که حالا روزی دوصدبار به او لعن می فرستند،در رسانه های مجازی استان عیان شده است و ایضا" مشاوره دادنش به ويژه نامه خاتون!همین نمونه ها یعنی این که این فرد ثبات شخصیت ندارد و باری به هر جهت است و هر جا باد بوزد به همان سمت می رود،روزی له هاشمی است و فردایش علیه او،روزی با احمدی نژاد است و فردایش علیه او و...!این اعوجاج و تغییر موقعیت دادن های بی شمار،باعث شده حرف او را کسی جدی نگیرد،چون معلوم نیست چیزی را که اکنون گفته ، چند ساعت بعد خودش قبول داشته باشد!

این توضیح را هم بدهم که مخاطبان ما می دانند حوزه فعالیت ما استان مازندران است و نه لبنان و نیویورک و ونزوئلا و...!احمدی نژاد مرتب سفر می کند،پوشش اخبار سفرهای او چه ربطی به ما دارد؟ ما نه سفر داخلی و خارجی رییس جمهوری را پوشش می دهیم نه هیچ کس دیگر را،اما احمدی نژاد که به مازندران سفر کرد،هر بار برایش سنگ تمام گذاشتیم،نه این که منتقد او و دولتش نباشیم،به وظیفه حرفه ای اطلاع سانی مان عمل کردیم،اما همین فتنه جویان آن زمان هم کاری برای رییس خود نکردند،حالا که بماند!

این قلم به دست بی هنر، از دولت افتاده و چون هنر دیگری ندارد،به این روز افتاده که شب بخوابد،به این امید که بامداد چهارتا فحش و ناسزا و دروغ نثار ما و برخی مسئولان استان از جمله معاون سیاسی استاندار کند! به سایتش سری بزنید،چند خبر کپی شده از خبرگزاری هاست و مطلب تولیدی آن ها فقط فحش ها و ناسزاهایی است که نثار ما و برخی مسئولان می کنند و اسمش را تحلیل و طنز و این چیزها گذاشته اند!

اگر دستم به رییس جمهوری می رسید از او عاجزانه تقاضا می کردم به این رانده ی درگاهش، دوباره پستی-ولو کوچک- بدهد تا دست از تفرقه افکنی و دروغ پردازی و اختلاف بردارد و بگذارد رسانه ها و مسئولان استان به کارشان برسند،هر چند همین حالا هم همه کار خود را می کنند و وقعی به خزعبلات او نمی نهند.

3-درباره ماجرای فیلترینگ مازندنومه قبلا" گفته بودیم که فیلترشدن اشتباهی 10 روزه و رفع آن را افتخار خود می دانیم،چراکه در همین دولتی که به او نقد هم داریم،توانستیم خودمان را اثبات کنیم و در زمان کوتاهی رفع اشتباه صورت پذیرفت.

این فرد چون سواد مجازی کمی دارد و خوراک روزانه اش را دیگران برایش مهیا می کنند، نمی داند که روزانه سایت های متعددی(مثلا" به خاطر برخی کلیدواژه ها) به اشتباه فیلتر می شوند و پس از مدتی هم مشکل شان رفع می شود.(یادم هست چندسال پیش سایت آقای پورنجاتی را فیلتر کرده بودند،به دلیل آن که ابتدای دومین اش "پور"-مخفف پورنو-بود!)فیترینگ ما هم به خاطر مطالبی بود که در آرشیو سایت وجود داشت و به سال 1384 مربوط می شد نه زمان حال؛پس از اعتراض مدیرسایت هم خیلی سریع رفع فیلتر شدیم،بدون این که حتی تلفنی تذکری بدهند و یا ما تعهدی بدهیم.

4-ما نظرمان را درباره اکران دو فیلم مجوزدار و قانونی "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی"قبلا" در همین سایت گفتیم و تکرار نمی کنیم.بر همان نظرمان هستیم و عقب نشینی نکرده ایم.،هرچند توصیه هایی داشتیم که سکوت کنیم و کاری به جریانات استانی مربوط به این فیلم نداشته باشیم.جلوی کاری قانونی ایستادن یعنی استقبال از آنارشیسم و بی نظمی اجتماعی.حال می خواهد اکران فیلم باشد یا چیز دیگری.هر مشکلی راه حلی قانونی دارد و باید از راهش وارد شد.

5-ما پیش تر هم گفته بودیم که نوشته ی صاحب نظر ارزشمند،دکتر شهابی، درباره دعوت از پاپ برای سفر به ایران،حاصل نشست او و علی اکبر ناصری-سفیر سابق ایران در واتیکان- بود که با استقبال آقای سفیر مواجه شد و او بعد از آن پیگیری هایی را نیز برای تحقق این موضوع انجام داد.

حجت الاسلام ناصری که تلاش کرد نظر مساعد وزارت خارجه و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را برای حضور پاپ در کشور جلب کند،در فهرست انتخاباتی همین جماعت هم قرار داشت.

در ضمن خط قرمز جمهوری اسلامی،شخص پاپ نبوده و نیست،او رهبر کاتولیک های جهان است و حضور او در کشور ما همواره گره گشای بسیاری از مسایل خواهد بود.

حال به این فرد که کاتولیک تر از پاپ شده و خبر دارد یا سرش را زیر برف کرده و نمی خواهد خبردار شود،می گویم که دولت اصولگرا هم چند ماه بعد از انتشار مقاله دکتر شهابی،علنی خواستار حضور پاپ در کشور شد و برخی رسانه های مکتوب و مجازی هم در آن برهه به این موضوع پرداختند که بعدها پاپ این ادعا را تکذیب کرد و گفت قصد سفر به ایران را ندارد.(توجه کنید که دولت دلش می خواست او بیاید اما خود پاپ نپذیرفت!)

برای نمونه سایت انتخاب در تاریخ 20 بهمن سال گذشته در مطلبی با کد 52212 از قول ناصری نوشت:« سفیر ایران در واتیکان اعلام کرد: دعوت محمود احمدی نژاد از پاپ برای سفر به ایران سفیر ایران- علی اکبر ناصری گفت: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران دوست دارد که پاپ به ایران بیاید. به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، علی اکبر ناصری به رویترز گفت: اگر پاپ تصمیم بگیرد که به ایران بیاید. ما از او به طور بسیار خوبی استقبال می کنیم. تا انجایی که به دولت مربوط می شود ما با علاقه از ایشان استقبال می کنیم. وی افزود: ما سال 2010 از ایشان برای سفر به ایران دعوت کردیم. واتیکان اعلام کرده است پاپ از کشورهای مختلف دعوت می شود و در حال حاضر سفر به لبنان در حال بررسی است اما وی تصمبم ندارد که به ایران بیاید.»

همان طور که گفتیم رسانه های بسیاری در آن مقطع به این موضوع پرداختند،اما جزو افتخارات مازندنومه است که پیش از بسیاری از رسانه های کشور، فتح باب دعوت از پاپ را ما انجام دادیم.

البته خوب است از این پس آقای احمدی نژاد برای مهمانی دادن و مهمانی رفتن و دعوت از اشخاص، از این اخراجی دولتش ، کسب اجازه کند!بیچاره رییس دولت که مدتی طرفدارانش از این قماش بودند!

6-آقایان بعد از انتخابات هرآنچه خواستند به یمین و یسار گفتند و دروغ ها بستند و اتهام ها سوار کردند و استاندار و فرماندار مرکز استان و معاون محجوبش را لگدمال کردند.

اینان برای تصاحب یک کرسی مجلس،فتنه ها افروختند،ارزش ها را پایمال کردند،ستاد انتخابات استان را به سکوت در مقابل تخلف متهم کردند و بیانیه نوشتند و حال که کم آورده اند،پیام تبریک می فرستند!

روزی که منصور علی زارعی برای مناظره با علی اصغر یوسف نژاد به دانشگاه علوم کشاورزی آمده بود، به او گفتم برادرت را ساکت کن یا از او اعلام برائت کن وگرنه زیان می بینی؛ زارعی خندید و پاسخی نداد. امروز لبخند من برای این کاندیدای ناکام است که سخن آن روز را نشنیده گرفت.

« نادان را به از خموشی نیست و اگر این بدانستی نادان نبودی»

چون نداری کمال فضل آن به

که زبان در دهان نگهداری

آدمی را زبان فضیحه کند

جوز بی مغز را سبکباری

(سعدی)


  • پنجشنبه 24 فروردين 1391-0:0

    یادتون رفت زارعی رو به خاطر اعتراض قانونی به فحش و ناسزا گرفتید ولی خودتون اومدید به قانون و شورای نگهبان هم دارید اعتراض می کنید و جالبه که حاشیه سازی هاتون هم بیشتر به کارهای فتنه گران می خوره

    • چهارشنبه 23 فروردين 1391-0:0

      والله خانم فلاحی در این وضعیت اب را گل الود کرد و دارد ماهی میگیرد ولی واقعیت این است که مطلب سطحی توهین آمیز و بی پرواست. خدا پدرتان را بیامرزد شما هم برای پول هرکاری نکنید

      • چهارشنبه 23 فروردين 1391-0:0

        ما که از اول می دونستیم شما رسانه ها همه دنبال منافع خودتون هستید هم شما هم اونا ، حالا که به جون هم می افتید خوشحالم (اللهم اشغل الظالمین بالضالمین)

        • سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

          من تو کف این آقای مثلاک تحصیل کرده هستم که با تلنگری فوری همه رو روانی و نفهم و بیشعور و ضد دین و فاحشه میخواند و الفاظش از مسافرکشهای خط شوش - راه آهن هم بدتره. واقعا متاسفم برای این اقا که خود را ارزشی می داند و تهمت می زند و دروغ میگوید

          • لبخند بزنیدپاسخ به این دیدگاه 0 0
            سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

            من خنده ام می گیرد که این بشر ملت را نفهم قلمداد کرده! خودش تا دو روز پیش که مثلا" معاون وزیر بود با انحرافیها می گشت و در سایتش دوخط هم از انحرافیها مطلب نذاشت.حالا که شده ضد انحرافی آدم خنده اش میگیرد.فکر کرده حافظه تاریخی ما کوتاه مدت است.آقای عزیز یک سال پیش هم نبود که با انها می نشستی و دفاع میکردی حالا شدی ضد انحرافی!!!!خودتی.

            • سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

              از همین کامنتهای مخاطبان در پایین معلوم است که طرف شما تک افتاده و طرفداری ندارد.این یکی دو تا انتقاد را هم حتما یک نفر را گفته اند تا علیه شما بنویسد تا بلکه چیزی گفته باشند!جریان انها مثل روز روشن است،نمی دانم چرا بی خدی دارند کش میدهند و موضع دروغین میگیرند.اینها مهره های سوخته اند که وقتی در دولت احمدی نژاد اخراج میشوند حساب کنید در کدان دولت جایگاه خواهند داشت؟دولت بعدی هرچه و هر که باشد مطمئنا این آقا جایگاهی ندارد و فراموش می شود. چون کسی را باقی نگذاشته که فحش نداده باشد.همه را فحش داده و نفرین کرده از پایین تا خود احمدی نژاد و مشایی.

              • سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

                نسبمان شايد برسد
                به شيخ مشروعه‌خواه، فضل‌الله نوري! كه تندرو و راديكال مي‌خواندنش اما شيخ جا نمي‌زد و وا نمی داد دست آخر، ما از نژاد ابوذر، سلمان، مقداد و عماریم که آسودگی ما در عدم ماست!

                • سه شنبه 22 فروردين 1391-0:0

                  بیائیم بجای پرداختن به جدل میانه - که همه برسر لحاف ملا نصرالدین(قدرت و غنیمت) هست - گریه کنیم که برما چگونه حکومت میکنند و چه کسانی اصرار دارند بگویند نماینده این مردم برای وصول مطالبات و تحقق ارمانهایشان هستند! راستی استحقاق ملت و امتی که طومار حیات شاهنشاهی دوهزار و پانصدساله را بهم می پیچد همین است که شرحش بدست برادر حاج محسن و پیری و دوصد دیگر میرود؟ در جائی خواندم که نمیشود باچشم بسته روی یک پا حتی برای ده ثانیه ایستاد !خنده ام گرفت که ما عمری است با چشم بسته نه روی یک یا دوپا / که روی دست ایستاده ایم و پشتک میزنیم و بعضا معلق در هوا میشویم و (اقایان) که از قماش همین اهالی جدال اند ما را میبرند....وبه کجا ؟ به هرجا که خاطرخواه ایشان است....! پس اگر دوست فرهیخته و روزنامه نگارم به حکم وظیفه ژرنالی اش سعی میکند نعل و میخ کند( قلم بر زنگ تاریخ میزنم من - گهی بر نعل و بر میخ میزنم من ) مارا چه میشود که با چک و چانه اصحاب دعوی
                  (دعوی لحاف...) ذوق میکنیم - حواسمان پرت میشود - باد به استین میان داران می اندازیم و خیالمان برمیدارد که چه گوارائی دارد قیام به وصول حق ما میکند....! نه عزیزانم اینها همه از جنس هم اند و اصلا سنخیتی با جنس این مردم ندارند - مردمی که انقلاب کردند و هنوز و همچنان حراست و حفاظتش را به جان و مال عهده دار هستند . شما هرچقدر هورا بکشید و هلهله به دعوایشان کنید به یک معنی قبولشان داشتید.....حال انکه اینان مردود میانه اند - همه ی شان - چه برنده و چه بازنده انتخابات! انهائی که بردند و برکرسی نمایندگی مردم چرت زدند چه گلی به سر مردم زدند؟ این از سر بدبینی نیست که میگویم اگر بجای جسن /حسین را به پارلمان میفرستادیم وضع بهتر نمیشد ! من از تاریخ و همین تاریخ سازان هتاک و فتنه گر و مکار و ضدانقلاب و...(تعاریفی که به عنف کلام رایج است) درس گرفته ام و به شما اطمینان میدهم نعل و میخ زدن حضرت پیری هم که گاه جاج محسن را عزیز میدارد و گه پرخاش میکندبرای مبادایش است که به ان برادر ضمن ارادت ورزی توهین هم میکند و این یکی را هم به نقد مینوازد و نخود کشمش تعارفات به جیبش میریزد که اگر به صدارت و وزارتی رسید از یادش نبرد...! اخر او میداند که در این ابادی هیچ چیز قائم به تعریف درست نیست ! او میداند و من و شما چرا ندانیم که در به همیشه به همین پاشنه خواهد چرخید...! و اگر ( عزت) رفت و (محمد) امد سیاست حاکم بر سرزمینهائی ازین دست تغیر نمیکند . این را همان شاعر و نویسنده نوبلی المان هم میداند اما به ضرورت طناز هم میشود و طنز هم میگوید-به او میگویند که بگوید! فرزندم از نمک بچه اش تعریف میکند و میگوید اخیرا به اولین جمله سازی که یاد گرفت و به سه سالگی میگوید: مامی ! دنیا دست کیه؟
                  بچه ام هم پاسخش میدهد دست این روزنومه چی های حرفه ای که سوژه درست میکنند و بابائی ترو به پاسخگوئی وا میدارند/ او که مثلا نمیخواد وارد این جنجالها بشه...ولی میشه...ولی شد..!

                  • دوشنبه 21 فروردين 1391-0:0

                    منصور
                    بسیار منطقی و مستدل بود.اما چه سود؟این ...ها که من میشناسم باز فردار همین چرت و پرت ها را دوباره می نویسند.باز پاپ پاپ می کنند..باز میگویند سفر لبنان را چرا نگفتید...باز میگویند گشت ارشاد و...صدبار توضیح بدهید اینها نمی فهمند.چون نمی خواهند بفهمند.مثل کبک سرشان را زیر برف کرده اند.بیچاره منصور زارعی که به پشتوانه این آقا میخواست مجلس برود.همان بهتر که نرفت

                    • دوشنبه 21 فروردين 1391-0:0

                      به حاج محسن زارعي كفند:آينده ساري تاريك است.گفت:شايد اما وظيفه من نسبت به همرزمان شهيدم سرداران بي سر طلاييه و والفجرو... بخصوص مردم نجيب و فرهيخته ساري -مياندرود روشن است

                      • حسن محمدیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                        دوشنبه 21 فروردين 1391-0:0

                        دقت نظر ، قوت قلم و رعایت ادب نویسندگی لحاظ شده در این مقاله در خور تحسین است ... سپاسگزارم .

                        • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                          اون روز مناظره يادم ميياد كه شما گفتيد حساب ما از بقيه جداست ما را به چشم اونها نبين ما دوستار شماييم ..

                          • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                            ما كه نفهميديم قضيه چيه؟

                            • همکار مطبوعاتیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                              يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                              البته اینطور جواب دادن در شان سایت پرمحتوای شما نیست.
                              لاجرم چه کنید که با جماعتی اصولگرانما نمی توان بهتر از اینهم سخن گفت!
                              منتهی از برایند این نوشته نوعی عصبانیت هم احساس میشه که کمتر در مازندنومه دیده بودیم.
                              موفق وسربلند باشید

                              • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                احسنت بر قلم بانوی مازندرانی

                                • دادا فریکناریپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                  يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                  از قدیم وندیم گفتند جواب ابلهان خاموشی است .
                                  پس بهتره این اصولگرا نمای "سوسولگرا" را به حال خودش بزاری!؟

                                  • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                    جواب های ، هوی است.در ضمن مازندنومه خویشتن داری کرده و فقط از خودش دفاع کرده.مثل اونها لیچار بار نکرده.دوستان رسانه ای هم فکر نکنند آنها با سکوت مازندنومه سکوت میکنند.باید سرجای خود بنشانند آنها را

                                    • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                      شورای نگهبان با کسی شوخی نداره ک هانتخابات را مصلحتی بپذیره.چند شهر رو تایید نکرده!بله دوست عزیز.انتخابات ساری همه چیش درست بوده واقایون مدرکی نداشتند.

                                      • دوستان قلم به دست ما !پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                        يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                        حرمت قلم را نگهدارید و آستانه تحمل و طاقت تان را بالا تر ببرید . اینگونه اعتراض ها طرف مقابل را نه تنها متنبه نمی کند بلکه او را به هدفی که دارد نزدیک تر می کند .

                                        • مجتبی کریمی-ساریپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                          يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                          دست شما درد نکند که افشاگری و تنویر افکار می کنید.پیشنهاد میکنم به جای پاسخگویی به مطالب دیگرتان بپردازید.چون هر چه توضیح و ادله بیاورید این آدم ثابت کرده است که حرف خودش را می زند و گوشش سنگین است.خودتان را خسته نکنید.جواب دروغگوها و خالی بندها را ندهیدو وقت ما و خودتان را نگیرید

                                          • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                            يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                            واقعاً همه اینا رو خودت نوشتی؟ هیچکی کمکت نکرد تا برایت بنویسندو به نامت بکنند؟ ولی خودمونیم زدی توی خال. اون سایت اینقدرها هم که شما اونو عقب افتاده و متحجر و دروغگو و ... جلوه دادین بد نیست. شما هم اونقدر بد نیستین و اونقدر هم خوب نیستین. یعنی بدی و خوبی شما و اونا گاه به گاه داره. بعضی وقت ها شما خوب می شین و اونا بدی می کنن و بعضی وقتا اونا خوب می شن و شما بدی می کنین. خوب دیگه دنیا همینه دیگه. در مجموع غلط انداز به این نتیجه رسیده که گمشده هر دوتا تون یک چیز بیشتر نیست که البته از غلط انداز تقاضا نکنین که پیش غلط انداز یک ذره اش هم وجود ندارد. چون این گمشده خیلی مسئله مهمی است غلط انداز خسیس بدجنس بد ذات اونو رمزی خدمتتون می گه تا همینطوری نشه که هر کی از راه رسیده به این رمز و رموز دست پیدا بکنه. اول با حرفی شروع می شه که حاصل بخشی از تلاش و تقلا و تحقیق و تفحص است و این حرف در همه این لغات به طور مشترک صدر نشین است. اما دومین حرفش درست به قربان و صدقه رفتن این و اون می خورد و اونایی که قربان دیگران می شوند اون رو توی صدر خودش قرار می دهند. البته اونایی هم که خیلی قاط می زنند نیز توی صدر خودشون قرارش می دهند ولی اونایی که به همه چیز نق می زنند اونو اون پائین مائینا قرارش می دهند. اگه تا حالا درکی از اون پیدا نکردی به غلط انداز ربطی نداره و کاملاً بستگی به هوش دو طرف شماها داره که مدعی هستین بیش از حد کافی و یا حد متوسط جامعه باهوش هستید و ادعاهای شما دو طرف گوش فلک را پرکرده و شاید هم کر کرده که همه این تراوشات قلمی از هوش زاید الوصف شماها هستش. حالا منباب راهنمایی می گویم که فقط دوکلمه دیگه از این نداشته مشترک شماها و غلط انداز باقی مونده که آخرش به آخر دستجات حروف در لسان العرب و العجم مربوط می شود و اما اون یکی دیگه از معتلات است و گاهی هم به حرف ربط تبدیل می شود و گاهی هم به پاره تن لهجه های شهرستان های بابل و بابلسر و فریدونکنار و این محوطه ها مبدل می شود که به آنها اگه بگی بهت یه میلیون می دهم که اون رو نگوید می گوید اول هده بعد از این حرف استفاده همی نماید. حالا به غلط انداز بی هوش و حواس بفرمائید چی بود که هم شما ندارین و هم غلط انداز فاقد اون هستش؟

                                            • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                              شما هم شك نكنيد انتخابات ساري مصلحتي تاييد شد همه ميدانند...

                                              • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                                خواخر هزار ماشالله ... ! بَزنم به تخته.

                                                • يکشنبه 20 فروردين 1391-0:0

                                                  دست مریزاد
                                                  عجب گفتی و در سفتی ،بیا و خوش ببین حافظ
                                                  فلک بر کلکت افشاند گلو بند ثریا را


                                                  ©2013 APG.ir