تعداد بازدید: 5734

توصیه به دیگران 46

يکشنبه 19 شهريور 1391-15:40

فریاد زیراب

 فریاد زیراب شنیدنی است وقتی که ناب ترین آب از گلناب دره اش به مقصد شهرهای بزرگ روان است اما کودکانش از آلودگی آب شرب شهر دچار بیماری های گوناگون می شوند/فریاد زیراب شنیدنی است وقتی با وجود افراد باکفایت در شهر، مسئولان ادارات آن هنوز از شهرهای دیگر می آیند/ فریاد زیراب شنیدنی است وقتی مدیران مدرسه های آن اغلب از شهرهای دیگر می آیند، یعنی در زیراب قحط المدیر است! 


مازندنومه؛یادداشت مهمان،امین امیری،زیراب سوادکوه: اولین بار ترکیب «فریاد زیرآب» را در کودکی در یکی از مجلات پیش از انقلاب به چشم دیدم و تنها معنایی که از این ترکیب به ذهنم رسید، برخاسته از نزدیک‌ترین تجربه‌ی زندگی ام یعنی سکونت در شهر زیراب بود: فریاد شهر زیراب!

 شاید یک علت این برداشت نادرست، املای نادرست شهر زیراب باشد. آب اگر جزء دوم کلمه ی مرکبی باشد مد خود را از دست می دهد، مانند سیراب، گلاب، سراب و... اما از همان زمان املای زیراب به صورت زیرآب نوشته می شد و هنوز هم نوشته می شود.

 این املا گاه سبب کژتابی های خنده داری نیز می شود: تصور کنید یک روز در روزنامه می خوانید : «مرکز مازندران به زیرآب رفت». برای کسی که زیراب را با املای زیرآب می شناسد معنای اولی که به ذهن می رسد این است که مرکز مازندران به شهر زیراب منتقل شد. وای چه شود، اگر شود!

 اما دیگران این معنا را برداشت می کنند که در نتیجه بارش فراوان سیل ساری را فراگرفته است. امان از این کژتابی ها!

 به هر حال زمان گذشت و من هم باسوادتر شدم و به تناسب آن در واژه شناسی و معناشناسی رشد بیشتری کردم.

 این بار وقتی به ترکیب «فریاد زیرآب» رسیدم فهمیدم که باید بین «زیر» و «آب» یک فاصله باشد نه نیم فاصله. با این وصف معنایی کنایی را در آن مستتر دیدم. یعنی فریادی که به گوش کسی نمی رسد.

 تا اینجا نقل قول یکی از معلمانم بود؛ اما من – نگارنده – نیز خوش دارم «فریاد زیرآب» را همان فریاد شهرم زیراب معنا کنم که هیچ گاه شنونده ای نداشت و هنوز هم ندارد.

 اما فریاد زیراب ، زیر باران شنیدنی است اگرچه زمزمه باران چنان دلنشین و دلرباست که مجالی برای شنیدن دیگر صداها نمی گذارد.

 رهگذران زیراب را در زیر باران چه زیبا می انگارند اما در همان حال شهروند زیرابی از سر ریز شدن جوی ها و گل شدن کوچه ها فریاد بلند کرده است اما کسی نمی شنود.

 فریاد زیراب شنیدنی است وقتی که ناب ترین آب از گلناب دره اش به مقصد شهرهای بزرگ روان است اما کودکانش از آلودگی آب شرب شهر دچار بیماری های گوناگون می شوند.

فریاد زیراب شنیدنی است وقتی جوانانش برای اشتغال به دنبال توصیه نامه ی کار به این در و آن در می زنند و از این و آن مدیر و نماینده و پادوهای آنان منت کشی می کنند اما نهایتاً در کارخانه ها و شرکت های شهرهای دیگر به کارهای موقتی مشغول می شوند در حالی که روزی درمعدن زغال سنگ آن 7000 نفر مشغول به کار بوده اند و از شهرهای دیگر به زیراب برای اشتغال می آمدند.

 راست گفت آن که گفت: چنین است رسم سرای درشت / گهی پشت بر زین گهی زین به پشت

 فریاد زیراب شنیدنی است وقتی با وجود افراد باکفایت در شهر، مسئولان ادارات آن هنوز از شهرهای دیگر می آیند و تنها به فکر گذراندن دوره ی مسئولیت خود و انتقال به شهری بهترند.

 فریاد زیراب شنیدنی است وقتی مدیران مدرسه های آن اغلب از شهرهای دیگر می آیند، یعنی در زیراب قحط المدیر است!

فریاد زیراب شنیدنی است وقتی هرچه دانشگاهی تحویل می دهد به محض فراغت از تحصیل به فکر فرار از این شهر است.

 به یاد ندارم کسی با استفاده از سهمیه منطقه سه درس خوانده باشد و در زیراب مانده باشد. اما نه! دو سه پزشک بی ادعا را می شناسم که مطب شخصی دارند و صادقانه خدمت می کنند؛ اما در بیمارستان زیراب راهی ندارند؛ چرا که بیمارستان در قرق پزشکان غیربومی است.

 دمش گرم و سرش خوش باد فرزند شایسته و خدوم شهرمان پروفسور عطاءالله قبادیان که عطای فرنگ را به لقایش بخشید و به وطن بازگشت تا پیرانه سر ویرانی های شهرش را آبادان کند.

فریاد زیراب شنیدنی است وقتی بیمارستانش از دور از بیماران دل می برد اما نزدیک که می شوند جان می سپارند.

 چه بسیار پیش آمده است که مجروحان حوادث رانندگی به خاطر نبود امکانات و نیروی متخصص در بیمارستان زیراب جان سپرده اند.

فریاد زیراب شنیدنی است وقتی از بس دندان پزشک دارد که نوبت دندان پزشکی آن سه ماهه و شش ماهه است!

 دوستی سال ها پیش لطیفه ای درباره زیراب تعریف می کرد: زیراب شهری است که سه گروه آن را به سه گونه ی خاص می شناسند: رانندگان می گویند: آهان! زیراب همون شهری که یه میدون خطرناک داره!

خلبانان می گویند: زیراب همون شهری که مردمش برای ما سوت می زنند!

رانندگان قطار می گویند: همون شهری که بچه هاش به شیشه قطار سنگ می پرونند!

سال ها گذشته است و زیراب همان یک میدان خطرناک را دارد اگرچه مردمش دیگر به هواپیما و هلیکوپتر اعتنایی ندارند و بچه هایش هم دیگر به قطار سنگ نمی پرانند.

 برای رفع خطر این میدان خطرناک پروفسور قبادیان پیشنهاد کارشناسانه ای داد تا سرعت ماشین ها در مسیر رسیدن به میدان اصلی کمتر شود اما گوش شنونده ای پیدا نکرد!

سال ها گذشته است و زیراب همان جاده و خیابان عهد عبدالعظیم خدا بیامرز را دارد.سال ها گذشته است و زیراب همان یک پل را دارد در حالی که اصفهان سی وسه پل دارد.

 راستی چه می شود اگر روزی سی وسه پل در زیراب ساخته شود! امان از کژتابی ها! سی وسه پل پیشکش سه پل هم بزنید راضی می شویم. آن وقت سه پل کژتابی هم ندارد!

سال هاست مدیران بومی دست روی دست گذاشته اند ومطابق ادعای خود از ترس متهم شدن به قبیله گرایی کاری نمی کنند.

 اگر سرخکلایی شهردار شود، متهم می شود سرخکلا را آباد کرده است؛ اگر خواجه کلایی شهردار شود، متهم به توجه افراطی به خواجه کلا می شود. غافل از این که سرخکلا و خواجه کلا هم پاره ای از زیراب است و آبادی آن ها یعنی آبادی زیراب.

 این بماند که برخی با وجود تقسیمات کشوری تقسیمات قوم وقبیله گرایانه خود را دارند وخود را اصلا ً زیرابی نمی دانند.

سال هاست که امیددارم بامردمان شهرم دست دردست مسئولین نهیم تا تکانی به خود و شهرزیبای خود داده تا ازنوشیدن عصاره جهانی شدن بازنمانیم.

سال هاست که می گوییم و نمی شنوند. سال هاست که می گوییم و شنیده نمی شویم. سال هاست که فریاد ما «فریاد زیرآب» است.


  • شنبه 8 تير 1392-0:0

    با سپاس فراوان از شما دوست عزیز من به عنوان شهروند پل سفیدی واقعا شما رو مورد حمایت قرلر می دهم

    • چهارشنبه 14 فروردين 1392-0:0

      سخــت است ببـــآزی...

      تمـام احـساس پـــاکت را

      ...و هنــــوز نفهمـیده بـــاشی , خداحافظ زیراب ... ولی نه به امید دیدار

      • مجید امیریپاسخ به این دیدگاه 9 0
        چهارشنبه 25 بهمن 1391-0:0

        سوادکوه سرایت آبادو آزاد

        • مجید امیری قادیپاسخ به این دیدگاه 9 0
          سه شنبه 17 بهمن 1391-0:0

          سلام اقا امین خدا خیرت بده خیلی سال بود این حرفها تو گلوی ما زیرابیها گیر کرده بود.به امید خدا و تلاشهای شما و مسئولین از این نا بسامانی نجات یابیم/یا علی زیرابه من محروم نیست/بلکه او مانند تو مظلوم زیست/مردمانش سادهو ازاده اند/گول حرف میز داران خرده اند

          • سه شنبه 3 بهمن 1391-0:0

            گوش اگر گوش باشد زمزمه را هم می شنود اما
            امان از کسانی که خود را به کری می زنند .

            • بهرام زادهپاسخ به این دیدگاه 8 0
              سه شنبه 19 دی 1391-0:0

              اقای امیری خسته نباشید مطالب قشنگی نوشتید که حرف دل همه زیرابی هاست. امیدوارم گوش شنوایی هم پیدا بشه که فریاد زیرابو بشنوه. جوانهای زیرابی باید همت کنند و بعد از فراغت از تحصیل برگردند و یادشون نره از امکانات کم و محدود شهر کوچیکشون استفاده کردند تا به اوج برسن. برای ابادی زیراب خودمون باید دست بکار بشیم هیچ کس دلش برامون نمی سوزه جز خودمون. زیراب منتظر دستهای توانای بچه های خودشه که اسم محروم و ازش بر دارن

              • محمد/الف/سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 5 1
                چهارشنبه 19 مهر 1391-0:0

                متن بسیار زیبا و قابل تأملی است.ادبیات ادبیات زیبا و متین و کنایات راهگشا و تکان دهنده ای است.
                به نظرم این متن را نباید با نگاه انتقادی دید...خواننده باید خود را همراه کند با نویسنده...که آنچه نویسنده از ته قلبش نوشت را درک کند...
                به جناب آقا امین عزیز تبریک می گویم که به لطف خدا چنین تراوش های ذهنش را بر صفحان بی جان نگاشت و به آن جان داد.

                • شنبه 8 مهر 1391-0:0

                  بس كه حسوديم و كوته بين بس كه غير از جيب هيچ چيزي را نمي بينيم يه عده آمديم ساري تو نميداني چه مي كنيم براي مدران مال الانم نيستش يكي شاعره هر مديري مياد ايشان دستك دارشه بريم خلق و خويمان را زيرابي كنيم

                  • يکشنبه 2 مهر 1391-0:0

                    اگرجامعه اي براساس غلبه ي قومي عقب افتاده است به منزله ي بي عرضگي ان جامعه نيست كه مثلا"چراتعلل شدبلكه توحش هجومي آن قوم است،دوست عزيز توهين كننده !من فاميلي ام سوادكوهي است!چه بگويم؟رضايي؟اكبري؟يا؟اگراينجوري معرفي شوم افعي! نيستم؟ياواقعا منتقد قوم شما افعي است؟من راضي نيستم توخونه بشينم كه كسي برام شغل بياره،عالم وآدم راگشتم نمي شه!زوركه نيست،به روابط عمومي هم نيست!به همان ميزان به عنق بودن هم نيست!روي باز وزبان گشادممكنه!كاردست آدمي بده كه همينه!!!

                    • یک سوادکوهی دیگرپاسخ به این دیدگاه 0 2
                      يکشنبه 26 شهريور 1391-0:0

                      آقای سوادکوهی شما وقتی با این صراحت حرف دل خود را می زنی جرئت کن و اسم اقعی خود را هم بنویس چرا پشت اسم سوادکوهی سنگر می گیری. این طوریه اگه من هم یک سوادکوهی دیگرم. در عقب ماندگی زیراب همه ی اقوام مقصرند نه یک قوم خاص . اگر یک قوم زیاده طلب باشد حتما یک قوم بی عرضه هم در کنارش هست که به او اجازه زیاده طلبی می دهد پس اعتراف کن تو از آن بی عرضه هایی.
                      در مورد بیکاری و اشتغال هم این سخن معروفه که از تو حرکت از خدا برکت . تو انتظار داری گوشه خونه بشینی یا تو بازار پرسه بزنی اون وقت بهترین کارهم گیرت بیاد. جویای کار مثل امین باید تحرک و فعالیت داشته باشه . روابط عمومی و اعتماد به نفس داشته باشه. به دنبال هر روزنه ای بگرده .روی باز و زبان نرم داشته باشه نه مثل شما طلبکار وتندمزاج باشه.
                      با این خصوصیات که شما دارین چطور برای ما نسخه می پیچین و راه حل ارائه می دین؟

                      • دوستدار سوادکوهپاسخ به این دیدگاه 1 1
                        پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                        با سلام. آقای امیری مطالبت خوب بود و طبع شعر زیبایی هم داری. ان شاءالله همه سوادکوهی ها بتوانند فارغ از دعوا ومرافعه های قومی قبیله ای و به دور از تخریبهای ناشایست و سیاسی کاری برای منطقه , افکار صحیح نخبگان را محقق کنند.

                        • پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                          به آقای سوادکوهی کوته نظربگین:زیراب نه زیرآب

                          • سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 1
                            پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                            به آقاامين بفرماييدبه ميزان عقب ماندگي شهرزيرآب .قوم ... نقش اول راداشتند دوما"خودشماهم درطول حضورجناب...با... وارد كارشديد كه اگرلطف ايشان ووساطت آقاي درس خوانده ي ...نبودالان بايد جزؤبيكارهاي زيراب مي بوديد!راه حل اينه كه قوم ... اگرصداقتش رابيشتربكند بسياري ازمشكلات زيرابيها حل مي شودزيراب بيچاره شده ... هاست شماخود مشكل هستيد اصلا"ازخودتان پرسيديدچرا...?

                            • پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                              درودبرهرچه سوادکوهی

                              • پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                                سلام جناب امیری
                                از اونجائیکه میگن اجداد بنده نیز اهل اونجا هستن ، از دغدغه و توجه جنابعالی به این منطقه تشکر میکنم
                                آرزوی موفقیت روزافزون

                                • بچه تهرون دراتوپاسخ به این دیدگاه 0 2
                                  پنجشنبه 23 شهريور 1391-0:0

                                  درحال حاضراکثریت زمین های سوادکوه دراختیارتهرانی هاست...ظاهراسوادکوه بایدازنقشه ایران حذف شود.

                                  • از طرف زیرابی اصیلپاسخ به این دیدگاه 1 0
                                    سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                    امین دستت درد نکنه متن جالبی بود مشکلات مردم شهر وجوانان رو اگر میتونی به گوش مسئولین برسان مخصوصا بیکاری در جواب شیلا از نور باید بگم که اینجا پاریس نیست بلکه بهتر از پاریس است وقابل قیاس با شهر پاریس نیست چون زادگاه ما هست هر کس نسبت به زادگاهش تعصب دارد متاسفم برای شیلا خانوم که فرهنگ درستی ندارند . با تشکر از اقای امیری

                                    • سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                      سوادكوهي ها خيلي شجاع و تيزهوشن.به من كه ثابت شده.

                                      • سوادکوهی های مقیم تهرانپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                        سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                        مابرای هرگونه کمک وخدمت رسانی به شهرستان زیبا وباقدمت خودمان یعنی سوادکوه عزیزآمادگی کامل راداریم...حتمابه انجمن سوادکوه شناسی مازندران مراجعه خواهیم کرد...مرسی آقای امیری جوان

                                        • سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                          خطاب به نویسنده:
                                          آفرین خوب بود ولی می تونستی بیشتر بنویسی مشکلات زیاد دیگه ای هست که ناگفته مونده
                                          درجواب شیلا از نور:
                                          به شعر باغ بی برگی اخوان ثالث مراجعه کن تا بدانی خزان هم زیباست عزیزم!
                                          در جواب امیرحسینی:
                                          چندسالته؟ انگار آمار و اطلاعات جهان زیر دستته!برو از پزشکای خود زیراب بپرس علت بیماری های ویروسی شایع چیه؟ همه میگن آب زیراب.
                                          بیمارستان هم که خودت میگی هنوز کار داره ارگچه کارهایی شده خوب عزیزم این کارهای شده رو برای امثال تو گذاشتن که بگی یه کارهایی شده ولی این کارها کافی نبوده!
                                          در جواب امین:مشکل بیکاری در صدر مشکلات زیرابه و این مقاله هم خوب بهش اشاره کرده اما مشکلات دیگه رو چرا انکار می کنی؟فقط مشکل خودتو نبین!
                                          در جواب احمدی:
                                          متلک ننداز پسر جون نصیحت کن راه کار نشون بده نمک پاش دل ریش نباش!

                                          • سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                            خيلي جالب نوشتي بچه محل عزيزم هرچند شما رو نميشناسم ( از اين بابت براي خودم متاسفم كه جواني وارسته مثل شما رو اشنا نمي شناسم چون از وطن دورم)كاش همه اين مشكلات كه به درستي قلم زدي حل بشه .كاش مشكل فرهنگي مردم عادي و فرهيختگانمان هم حل بشه كه دست از تخريب بردارند و بگذارند نسل جوان وارد ميدان بشند و شهرمون رو اباد كنند .كاش دخل و تصرف بر مناسب و پستهاي منطقه ما سياسي نبود و نسل تحصيلكرده و جوان را وارد ميدان ميكردند.كاش جوانان متخصص و تحصيلكرده بومي را بر مناسب شهري ما وارد ميكردند .كاش جاي ديپلمه ها وفوق ديپلمه ها كه در مناسب شهري ما(شهرداري) و غيره نشسته اند افراد تحصيلكرده و متخصص كه خيلي خيلي در شهرما زياد هستند قرار ميگرفتند/
                                            كاش تخصص جاي تعهد بود

                                            • مهسا فلاح از زیرابپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                              سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                              سلام بر برادر خوبم اقای امیری تشکر میکنم بابت مقاله زیبایتون امید وارم همیشه موفق باشید

                                              • محمد پارسا پرسته(علیزاده قادی) کرجپاسخ به این دیدگاه 1 0
                                                سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                                با سلام به تمامی سوادکوهیان جهان -
                                                سوادکوه زمین و سبزه و کوه __
                                                بهشته موندنه دل کنده او__
                                                الهی تا ونوشه هسه خش بو__
                                                افتاب ته سوادکوه ره هاده سو__
                                                دایی امین عزیز از نوشته دوستان با محبت نامید نشو به تلاشت که همانا سربلندی سوادکوه عزیز است ادامه بده ،سوادکوه همیشه سربلندبوده و هست و سوادکوهی همیشه دلیر، باغیرت و بی باک است(همانا که ثابت شده است). به امید سازندگی سوادکوه مظلوم -موفق باشید.

                                                • موسوی نژاد-بالازیرابپاسخ به این دیدگاه 0 1
                                                  سه شنبه 21 شهريور 1391-0:0

                                                  درودبرجوان بافهم وشعورسوادکوه..ایشان امین دکترهاشم پور هم هست..فرزندآینده دارسوادکوه...ازاینکه درشغل فعلی به سوادکوه توجه داری کمال قدرشناسی راداریم..

                                                  • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                    جناب امیری به لطف خدا وبا عنایت و یژه رهبری پروژه آب گلناب دره مشکل آب شهرستان رو حل کرده و احتما ل میدهم جنابعالی از وصل شدن آّ ب دراسله هم خبر نداری آ ب سوادکوه خدا رو شکر فراوان هست و خدار ا شکر مردم ما از آّب آلوده استفاده نمی کنند و بیمارستان شهدای زیراب به طریقی مشکلاتش در حال حل شدن است .برادر من مشکل مردم سوادکوه و خصوصا زیراب مشکل بیکاری است همجنوری که حضر تعالی به کمک پر فسور قبا دیان بدون آزمون و گزینش به ساز مان صنایع ومعا دن مازندران رفتید انشا الله ما بقیه جوانها ی زیرابی با کمک مدیر زیرابی سازمان حضر تعالی زیرابی مشکل بیکاری ما حل خواهدشد

                                                    • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                      سوادکوه غرق در منش قومی و قبیله ای است . حتی مردم شهرها ور ستاهای مختلفش با هم سازگار نیستند و زیر پای هم را خالی می کنند چطور می خوان ادعای تعالی داشته باشند.

                                                      • معلم دوران ابتدایی-موسویپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                        دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                        امین جان-به دانش آموزی چون توافتخارمیکنم..ادب ومتانت توازهمان دوران مثال زدنی بود...ازموفقیت های توشنیدم...همین که به منطقه ات پایبندی خوشحالم..درراه آبادانی اش کوشاباش..چقدرزمانه زودمی گذرد؟؟موفق باشی.

                                                        • ب- پرسته سوادکوهی مقیم کرجپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                          دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                          سرکار خانم شیلا -نور : سلام ؛ متاسفم !شما اصلاً نیازی نیست فسفر مغزت را بسوزانی و در مورد سوادکوه اظهار نظر کنی ! جلال آل احمد بهت گفته نسبت را(نصبت) بنویسی!!! احتمالاً دانشجوی زیراب بودی که دل پری از شهرش داری؟ پاریس هم زیباست ولی به من و تو چه؟ رفتی؟ خوش بگذره -
                                                          اما سلام امین جان خوبی اسدی داداش چطوره ییلاق میره - روی ماهشو ببوس سلامم را به سوادکوه عزیز برسون-مطلب بسیار زیبایی نوشتی احسنت به تو شیر مرد سوادکوه از شش رودبار گرفته تا عباس کتی عزیز درود بر قائی های زیراب و شیرگاه ...........بدرود

                                                          • دانشجوی قدیمی زیرابپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                            دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                            زیراب شهرقشنگیه...مخصوصاروزهای بارونی..همیشه سبزوجاویدباد..

                                                            • سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                              دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                              اقای امیری دستتون درد نکنه متن جالبی بود همیشه موفق باشید .

                                                              • نگار-زیرابیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                آقای امیری...اون قدیم بوداشیابه سمت قطارپرت میکردن..الآن توهرخونه بچه دانشگاهی دارن..

                                                                • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                  آقايان زيرابي...
                                                                  شما با خودتان هم سازش ندارين

                                                                  • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                    آقا امین سلام..هنوزتعصبت نصبت به شهرستان سواکوه وشهرزیراب پابرجاست؟؟؟جالبه.....خوبه که پاریس نیست..به قول جلال آل احمد(دره خزان زده زیراب)..که سابقه زیراب معلومه....

                                                                    • داود عزتی :پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                      دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                      داود عزتی : مردم سوادکوه که در تمامی صحنه های انقلاب شکوهمند اسلامی و دفاع مقدس جانانه از ایران و اسلام عزیز دفاع کرده و خواهند کرد انتظار دارند عزم جدی برای برون رفت از محرومیت های این شهرستان در مدیران و نخبگان ملی ، استانی و شهرستانی ایجاد شود .

                                                                      سوادکوه انتهای محرومیت، سوادکوه در پیچ مدیریتهای ناکار امد، سوادکوه پیشانی توسعه نیافتگی مازندران.اینها جملاتی است که بارها اززبان مردم و یادداشت های منتشره ازنخبگان این منطقه در سایتها و مطبوعات به وضوح یاد می شود.

                                                                      مردم سوادکوه که در تمامی صحنه های انقلاب شکوهمند اسلامی و دفاع مقدس جانانه از ایران و اسلام عزیز دفاع کرده و خواهند کرد انتظار دارند عزم جدی برای برون رفت از محرومیت های این شهرستان در مدیران و نخبگان ملی ، استانی و شهرستانی ایجاد شود .

                                                                      شهرستان سوادکوه ناشناخته ترین شهر مازندران با قدیمی ترین آثار تاریخی و باستانی و زیبا ترین موقعیت طبیعی و جغرافیایی و برخورداری از قدمت دیرینه فرهنگی و اعتقادات دینی در برزخ توسعه نیافتگی و محرومیت سالهاست چشم انتظار دست توانمند مدیریتی و نگاه مهربانانه و نوازشگر است، شاید در زبان و قلم بسیاری از سوادکوهی ها و دوستداران این خطه همواره از نامهربانیهای مسئولین و مدیران استان مطالب فراوانی شنیده اید اما این قلم بنا دارد اولین متهم مظلومیت شهرستان سوادکوه را فارغ از تعصبات خیالی در این نوشته معرفی کند.

                                                                      به اعتقاد بنده به عنوان فردی که سال ها در این شهرستان محروم اما مستعد مشغول به خدمت و فعالیت اداری هستم ، محرومیت سوادکوه بیش از آنکه معلول برخوردهای تیعیض آمیز و نگرش کلان بر این منطقه باشد(که متاسفانه این موضوع در افواه و قلم نخبگان و حتی مردم کوچه و بازار قرار داده است) بیش از همه به دلیل بی مهری و ناشکیبایی فرزندان نخبه و لایق خود، تازیانه غربت و محرومیت را بر شانه های خود احساس می کند.

                                                                      در عرصه مدیریتی کشور و استان چهره های توانمند و شایسته ای از این خطه گمنام حضور دارند که اگر فقط درصدی از باور و نگاه انها معطوف به این شهرستان می شد شاید موقعیت سوادکوه در چنین شرایط نابسامانی قرار نداشته است.

                                                                      حضور نخبگان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نیز ورزشی این شهرستان در نهادهای تصمیم سازی و اجرایی کشور بر کسی پوشیده نیست.بی پرده بگوییم که سوادکوهی های عزیز! آیا از فرزندانتان در مدیریتهای کلان تا میانی و استانی در این رایطه سوال کرده اید و آیا بیش از همه آنها سزاوار سرزنش و ملا مت در این قصور یزرگ نیستند؟

                                                                      در حال حاضر مسئولیت گردشگری و صنایع دستی کشور در دست یکی از اهالی سوادکوه است که یکی از محورهای مهم توسعه شهرستان بخش گردشگری طبیعی و آثار باستانی آن است که این تنها یک نمونه آن است.

                                                                      همواره از مدیریت موفق اصفهانی ها، تهرانیها و کرمانیها گفته ایم و ناله کرده ایم اما صد افسوی که فرزندان نخبه و مدیر خود را ندیده ایم و از انها را نخواسته ایم و یا آنها نیز دلی برای دیار و سامان خود نسوزانده اند !!!

                                                                      باید بپذیریم که اگر امروز سوادکوه عزیز در" انتهای محرومیت " قرار گرفته است و مردم غیور و مومن این خطه در رنج و مشقت ناشی از کمبود امکانات و نارساییها قرار دارند، یکی از عوامل اصلی آن فرار نخبگان و نیروهای اثر گذار این شهرستان به مناطق توسعه یافته و کلان شهرهاست به همین دلیل همواره از فقدان نیروهای کار امد و توانمند در عرصه مدیریتی خود رنج می برد!!

                                                                      صادقانه بگوییم که اراده و توان سوادکوهی ها اگر بیشتر از اصفهانی ها و تهرانیها و کرمانیها نباشد مطمئنا کمتر از آنها نیست، فقط در اتکای به داشته های خود کوتاهی کرده ایم، امید است این چند مطلب تلنگری بر احساسات پاک سوادکوه دوستان و برای تحرک و پویایی و سازندگی این خطه سر سبزو روح نواز باشد.

                                                                      • از17شهریورپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                        دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                        حرف حق تلخه.آقای حسینی شماخبرندارین که آب شرب منطقه به کجامیره؟؟پس لازمه که شماعمیق ترببینین...قابل توجه آقای امیری:خوب بودولی،امیدوارم قصدتبلیغات سیاسی نداشته باشی.

                                                                        • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                          به مشکلات زیراب به خوبی اشاره شد.ان شاالله حل شود

                                                                          • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                            درودبرامین عزیز...آفرین برمنش وبزرگی تو....دوست خوب وباکفایتم...ازیاران وفادارپروفسورقبادیان،حس وطن پرستی راخوب ازایشان یادگرفتی....آفرین برپروفسورکه چنین شاگردانی تربیت کرد.امیدوارم مسئولین ازفرصت استفاده کنندوحرف بزرگان بی ادعاودرویش مسلک راکه زندگیشان رابرای منطقه گذاشتندگوش فراداده وعملی کنند.

                                                                            • امیر حسینیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                                                              دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                              عمیق تر بنویس و از اطلاعات و آمار به روز استفاده کن.بیمارستان شهدای سوادکوه بهتر از قبل شده هر چند نیاز به کارهای بیشتری دارد.آب شرب سوادکوه آلوده و غیربهداشتی و از چاه بود که الان از گلناب دره می آید و به شهر دیگری نمی رود و در جواب مریم بگویم که فرهنگ مجموعه رفتارها و نگرش هاست و امیدوارم همین معنا مورد نظرش باشد/قلم شاعرانه خوبی داری

                                                                              • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                                متن سبكي بود در شان سوادكوه نبود!

                                                                                • دوشنبه 20 شهريور 1391-0:0

                                                                                  من متولد این شهرم.امیدوارم با تغییر فرهنگ مردمش قدر ادمهای ذلسوز را بداند

                                                                                  • يکشنبه 19 شهريور 1391-0:0

                                                                                    سبك نوشتنتون جالبه،

                                                                                    • يکشنبه 19 شهريور 1391-0:0

                                                                                      بی انصافی است از اوایل سال 90 مشکل آب شرب به دست توانای دالور مرد دفاع مقدس مدیر آبفای مازندران حل شد اتفاقا از همان گلناب در و دراسله با یک خط لوله آب معدنی را وارد خانه ها کرد که هنوز داره حساب پس میده از کجا آوردی برای چی هزینه کردی چطور این طرح چندین ساله دو ماهه به ثمر رساندی ....


                                                                                      ©2013 APG.ir