ما خبرنگار،ما هیچ!
شنیده بودیم روابط عمومی استانداری پناهگاه و ماوای خبرنگاران استان است،اما مدتی است که خبرنگارها به جلسات مهم استانداری دعوت نمی شوند و وقتی وزیر و مقامی از تهران می آید اجازه ورود و پرسش ندارند/باز خدا پدر معاون سیاسی را بیامرزد که وقتی دید در حال خروج از استانداری هستم به همکار روابط عمومی دستور داد که برگردم.
مازندنومه،مرادعلی نعمتی: مقام های محلی در برخی استان ها یقه کاربدستان وزارت خانه ها و پایتخت نشین ها را می چسبند تا بلکه امتیاز و بودجه ای بگیرند؛ اما متاسفانه در اینجا هر مسئولی که از تهران می آید بعضی از مقامات مازندران چنان ذوب در آن ها می شوند و جذبه میز و صندلی و قدرت شان، آنان را تسخیر می کند که زبان در کام شان خشک می شود و حرفی برای گفتن ندارند!
بعضی ها می گویند مازندرانی ها پاگیر و خوبند؛یعنی بلد نیستند اعتراض کنند و حق خود را بگیرند و همیشه شرمسار و معتذرند.
به بهانه سیل ویرانگر بهشهر، معاون اول رییس جمهوری به مازندران آمد.بنا به همان دلایلی که گفته شد آقایان روابط عمومی استانداری مازندان،به ویژه مسئول آن، در دعوت از خبرنگاران ملاحظاتی را قایل شدند تا مبادا تعداد خبرنگاران زیاد شود و اینان از آقای معاون و وزرا پرسش کنند!به همین دلیل تعداد دعوت شدگان از انگشتان یک دست بیشتر نبود.
برای عده ای حفظ مسئولیت و جاذبه میز و صندلی بیشتر می ارزد تا رساندن حرف مردم به گوش مسئولان بالادستی.غالبا هم مسئولان از تهران با خود خبرنگار می آورند و ما را به هیچ می انگارند.
بعضی از خبرنگاران 4-3 روز اخیر را در بهشهر بودند و گزارش و عکس تهیه کردند،پس دلیلی برای این بی حرمتی وجود ندارد.
صاحب این قلم بنا به خواست قلبی خودم 4 روز پشت سر هم به بهشهر رفتم و به عنوان یک خبرنگار و عکاس وظیفه دانستم عمق فاجعه را در رسانه های نوشتاری و مجازی به تصویر بکشم.
حال سوال من از مسئول روابط عمومی استانداری مازندران این است که چگونه به خود اجازه دادید از حضور خبرنگاری که از بدو ورود معاون اول و هیئت همراه در کنارشان بوده جلوگیری کنید و به افسر نیروی انتظامی بگویید که با دو سرباز بیاید و این جانب را از استانداری بیرون کند؟
باز خدا پدر معاون سیاسی را بیامرزد که وقتی دید در حال خروج از استانداری هستم به همکار روابط عمومی دستور داد که برگردم.
چه قدر خوب است که وقتی در جلسات از نهج البلاغه می گوییم،در عمل هم به آن پای بند باشیم و شعار ندهیم.
شنیده بودیم روابط عمومی استانداری پناهگاه و ماوای خبرنگاران استان است،اما مدتی است که خبرنگارها به جلسات مهم استانداری دعوت نمی شوند و وقتی وزیر و مقامی از تهران می آید اجازه ورود و پرسش ندارند.
میز و قدرت و مقام منصب گذران است،فقط احترام متقابل و دوستی و خدمت واقعی ماندگار است.
هرچند مسئول محترم روابط عمومی در دستخطی نوشتند مقصر نیستند اما ما اگر از هیچ کس انتظار حمایت نداشته باشیم،از او داریم و نمی پذیریم با دو خط نوشته از خود اعلام برائت کند.
- جمعه 28 مهر 1391-0:0
درود بر وجدان و شرف انسانهای باخرد و منطقی و جسور و دلسوز. خبرنگاران در همه کشور های دنیا رسالت خطیری را بر عهده دارند! که هم جوابگوی ملت و هم خداوند معتال باید باشند! در همه کشورهای پیشرفته جهان ترس و وحشت مدیران نا لایق از رسانه های گروهی بسی بیشتر از دادگاه است! این رسالت بزرگ و مهم و سنگینی را که بر دوش شما عزیزان دلسوز و فهیم و با خرد که چشم و گوش مستضعفان و بیکاران و بی خانمان و بیماران و سیل زدگان و زلزله زدگان....هستید! هرگز شانه خالی نکنید که خداوند بزرگ و متعال دانا وبینا بر کردار و پندار و گفتار ما ناظر است!!! خداوند پشت و پناهتان باشد عزیزان.
- پنجشنبه 27 مهر 1391-0:0
لطفا به اسم خبرنگاران غرب استانی مطالبی حاشیه ای ننویسید، ظاهرا مد شده که هر کس می خواهد انتقاد کند یا توهینی بنویسد و شجاعت ندارد اسم خودش را وارد کند به اسم خبرنگاران غرب استان می نویسد!!!!!
- پنجشنبه 27 مهر 1391-0:0
اقای نعمتی بزرگوار اقای رستم علی چه میداند ارزش کار شما چقدر است...از ایشان بپرسید که چطور ادم... /اقای صادقی خیلی نامردی اگه این مطلب را نزاری الان چندین بار هست این مطلب را مطرح میکنم پاک میکنی تورا به جان بچه ات پاک نکن
- پنجشنبه 27 مهر 1391-0:0
اون روزهایی که تو کشور مان مدیرانی مثل محمد ،علی،رضا،عبدالله ،علی اکبر حکومت می کردند کار به جایی نرسید حالا که پر شده از اسفندیار و رستم و سیروس و تهمرس
فکر می کنی چی؟
مملکت داری الکیه؟ - چهارشنبه 26 مهر 1391-0:0
شايد آخر دولته و اونا خسته شدند. ولي اگه دولت بعدي از اونا راضي باشه نگهشون مي داره يا لااقل وجدانشون راحته كه كار درستي كردند.
- چهارشنبه 26 مهر 1391-0:0
نكنه استاندار بهش گفته محرمانه است يا تهراني ها گفتند حوصله نداريم!