مرگ مان باد که بی آبرویی کنیم
به بهانه ناتمام ماندن کار دانشنامه مازندران(1)/آن روز که حضرت آقای استاندار و معاون محترم سیاسی و امنیتی و همراهی جناب امام جمعه ساری با سلام و صلوات اعلام فرمودند که بالاخره مازندران هم بعد از بقیه استان ها صاحب دانشنامه خواهد شد و با صدها میلیون تومان وارد این عرصه شدند،گفتم که این کار با این بوق و کرنا و با این شیوه غیر مرسوم و با رنگ و لعاب سیاسی عاقبت به خیر نمی شود.
مازندنومه،حسین اسلامی ساروی:گویا استاد حسن انوشه، عطای دانشنامه ی مازندران را به لقای آن بخشیدند و این خبر خوبی نیست.
آن روز که حضرت آقای استاندار و معاون محترم سیاسی و امنیتی و همراهی جناب امام جمعه ساری با سلام و صلوات اعلام فرمودند که بالاخره مازندران هم بعد از بقیه استان ها صاحب دانشنامه خواهد شد و با صدها میلیون تومان وارد این عرصه شدند و ارشاد اسلامی استان هم متولی اجرائی کار شد، بارها مقاله نوشتم،در سایت ها خبر رسانی کردم، با آقای امام جمعه حضوری حرف زدم، چندین بار با مدیر کل ارشاد گفتگو کردم ، نامه های سر بسته به استاندار دادم، با مدیر کل روابط عمومی استانداری صحبت کردم، یک جلسه با آقای انوشه در ساری شناسی خوش و بش کردم و گفتم که این کار با این بوق و کرنا و با این شیوه ی غیر مرسوم و با رنگ و لعاب سیاسی عاقبت به خیر نمی شود.
خواهش کردم، التماس کردم که در این کار بزرگ همه با هم باشیم، روند کاری را اصلاح کنیم، من برای ترغیب و تشویق به همکاری آقای انوشه با دیگر نویسندگان و دست اندرکاران دانشنامه نویس در مازندران با آنها گفتگو کردم و گفتم که من دانشنامه نویس نیستم، امّا چند کتاب تألیف کردم،شما همه به میدان بیائید و بعد هم یگ گروه از عزیزان اهل قلم در زمینه دانشنامه نویسی را در ساری شناسی گرد آوردم، بارها التماس کردم آقای استاندار ، آقای مدیر کل ارشاد ، آقای انوشه فقط یک بار تشریف بیاورید ما خدمت شما برسیم و بعد همه ما خدمت آقای انوشه می رویم، امّا نشد که نشد.
چون هنوز رسوباتی از پاره ای باورها در ذهن استاد انوشه بود که اجازه نمی داد دیگران را باور کند و فقط یک شاخه ی مورد پسند و سلیقه ی خودشان زمینه ی ورود داشت، البتّه استاد انوشه می تواند بفرماید که فراخوان زدم، امّا این فراخوان ها رفع تکلیف است.
ما در کنگره ابن شهر آشوب سـاروی به 80 کشور دنیا فراخوان دادیم. امّا فقط به درد پُز دادن در روز گشایش کنــگره می خورد.
اعلام کردم که این وعده آقای انوشه که بعد از پنج یا شش سال دو جلد دانشنامه را آماده خواهند کرد، شدنی نیست، من این اندازه می دانم که دانشنامه مازندران در 2 جلد یعنی یک شوخی، دانشنامه مازندران بیشتر از این حرفها است.
گفتم که تا 5 سال دیگر معلوم نیست ، چند بار استاندار در مازندران عوض شود، این قافله لنگ است ، این کار قائم به آقای استاندار و شخص آقای انوشه شد، سیاسی - اداری شد. امّا عنایتی نفرمودند.
وزیر دعوت کردند، وکیل دعوت کردند، استاندار و امام جمعه در دفتر کار آقای انوشه بر زمین نشستند، امّا کار ساز نشد که کاری صورت گیرد.
ما دو سال است که جان به لب شدیم تا فقط کنگره بین المللی ابن شهر آشوب ساروی را برگزار کنیم و هنوز هم با آن همه جان کندن امیدی ندارم تا در آبان 92 موفق به این کار شویم ، کار دانشنامه نویسی با این شیوه راه به جائی نمی توانست ببرد.
من نمی گویم که چه کسی مقصّر است. امّا قصور در این کار بود. آن هم ناشی از ساده انگاری در این کار بزرگ.
بعضی از مشـکلات کـه چنین کـارهائی دارند و مـطالب بیشتر را شخص آقای انوشه در دفاع از خـودش می تواند بفرماید و دوباره بر سر کار خود بر گردند.
استاد انوشه با شور و شوق خوبی کار را شروع کردند، یک کتابخانه مستقل و تخصصّی هم که نزدیک به سی و پنچ میلیون تومان خرید کتاب داشتند ترتیب دادند،سفارش مقاله هم دادند ، یک واحد ویلائی با امکانات متوسط در تیرکلا در دانشگاه تربیت معلم در اختیار گرفتند،آشپز و خدمتکار را هم به ایشان دادند. از تهران هم به ساری و بابل مستقر شدند، دوست همکار ایشان آقای هنری کار با ایشان گام به گام همراه شدند، امّا اینها همه ی سخت افزار و نرم افزار دانشنامه نویسی نبود و نیست.
استاد انوشه خوب می دانند که خلق یک اثر ماندگار نه به سفارش استاندار و امام جمعه و تشکیل ستاد و دفتر و دفتر دار میّسر می شود که نظم را به شاعر سفارش می دهند، امّا شعر از جان شاعر بیرون می زند، نویسنده را چه پول بدهند ، چه ندهند، به ناچار مطالب از جانش بیرون می زند، زن باردار اگر بعد از نه ماه زایمان نکند می میرد:
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند / نای بلبل نتوان بست که بر گل نسُراید
تا آبستن نشویم که زایمان در کار نخواهد بود . نویسنده باید آبستن بشود ، درد زایمان بگیرد و در اوج درد زایمان کند، این نطفه ی دانشنامه ی مازندران از ابتدا بسته نشده بود، امّا تند تند برایش پیشاپیش جشن تولد گرفتند، و بعد که آبستی در کار نبود ، به ناچار زایمانی صورت نگرفت و ما باز هم همچنان مازندران بی دانشنامه داریم، و باز هم مازندران عقب ماند.
البتّه من اعلام کرده بودم که در مرکز ساری شناسی در خدمت شناخت نامه مازندران در حداّقل چهار صد جلد با کمک اصلی حوزه هنری به سرپرستی آقای دکتر درگاهی و تولید دانشنامه بزرگ مازندران به سرپرستی پژوهشگر مازندران شناس استاد اشرفی و همکارانش هستیم.
ما در ساری شناسی آبستن این فرزند شایسته ی مازندران شدیم، ما وظیفه داریم و مسئوول هستیم که با مازندران مهربان باشیم . ما فرزند مازندران هستیم. ان شاء ا.. فرزند ما هم حلال زاده خواهد شد.
برای تولید دانشنامه بزرگ مازندران نه تنها هیچ منتّی بر مردم مازندران و مسئوولان محترم نمی گذاریم که منّت همه را هم می کشیم.
خاک پای همه ی اهل قلم را در نوشتن دانشنامه ، سرمه ی چشم خود می کنیم و همچنان به دنبال آنان می رویم.
مگر با سال ها تلاش برای نوشتن کتاب فوق برنامه در آموزش و پرورش به زبان مازندرانی با پاتک و بازی سیاسی آموزش و پرورش مازندران روبرو نشدیم؟ دست از کار کشیدم؟هرگز....
ما مصّم هستیم و این کار را خواهیم کرد و نخستین کتاب کودک به زبان مازندرانی را در همین امسال تولید خواهیم کرد.
مدیریت آموزش و پرورش امروز مازندران بازی در آورد ، ما فردایی هم داریم و همین امروز کانون پرورش فکری کودکان تمام قد همراه است. ما برای عزت مازندران سوگند یاد کردیم، جائی که آبروی مازندران و ایران در میان باشد مرگ مان باد که بی آبروئی کنیم.
- پنجشنبه 22 آبان 1393-20:11
بهتر دعوا بر سر سفارشی بودن یا سفارشی نبودن کار را رها کنیم اگر می شود تلاش کنیم تا استاد انوشه به این کار بپردازد همه باید تلاش کنند په ویژه صاحبان اندیشه
- سه شنبه 17 ارديبهشت 1392-0:0
آقای اشرفی ، آقای اسلامی میانشان فرق است. آقای اشرفی را باید بهتر شناخت .
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
جناب پارادکس!
اشتباهات شما 1- دانشنامه نویسی بازی نیست که اسلامی بازیگر آن باشد. 2- اسلامی و اشرفی ار رحمتکشان حوزه فرهنگ این مرز و بوم هستند که شما آنان را هیاهوگر و کتاب ساز می خوانید ظاهرا شما مازنذرانی شناس نیستید. 3 - مرکز ساری شناسی محل تولیدات علمی و فرهنگی است اصلا فلسفه و ماهیت تاسیس آن همین است.4- شما نقد را با لودگی اشتباه گرفتید که در اصطبل ذهنتان فعالیت های علمی را با اسب و قاطر قیاس می کنید. - يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
خداره شکر که کار دته کاردون دست خدایا آقای دکتر اسلامی ره امجه نیر که حامی عاشق و وفادار امه ماری زبون و امه دیار مازرون اصالت هسته ،ته قد قربون دکتر جان ته صلابت دوور
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
خاک ب سره هرچی مازرونی که دونده ونه اصالت و زبون دره از بین شونه و دنبال پول دره تا یه کاری واسه حفظ این گنجینه هکنه انوشه اشرفی اسلامی اینا فقط وسیله هستنه واسه حفظ و گرد هم بیموئن امان جای این حرفای الکی و دنبال عاروس قهر هکرده نشویین بئین همینتا جه کنار بین و کار ره پیش بورین، خاله خان باجی بازیاره کنار بلین
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
اشتباهات استاد:1وقتي اقاي اسلامي در بازي نباشد سرانجام معلوم است2استادمازندراني بود مازندراني شناس نبود3درمصاحبه هاي اساتيد اشرفي واسلامي معلوم بود چندين بارخواستگاري اين دختر را ازسالهاپيش انجام دادند ظاهرا.... بگذريم4هياهودركارهاي اسلامي موج ميزند كه مازندنومه دوست ندارد به ان بپردازد5اشرفي هم تابه حال خيلي كتاب ساخته است كه با فرهنگ مازندران و كارهاي اسلامي ساز گاره ودهها دليل ديگر كه انوشه از ان غافل.اما اين ابستني ساري شناسي مبارك انشاله بچه قاطرنشه كه زادوولد قطع ميشه.ضمنا جناب انوشه منبعدبدانيدتاساري شناسي به شما سفارش كار نداد ومازندنومه هم موافقتش رو اعلام نكرد براي كار به مازندران نرويد...بدنيست ساير كارهاي مازندران را رصد نماييد اري اينچنين بود برادر.
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
به آگاهی آقا یا خانمی که نمی دانند دانشنامه کاری سفارشی است برسانم که کمی با مراکز دایره المعارف آشنا بشوند و از مراحل تالیف مدخل ها اطلاع حاصل نمایند. بله دانشنامه کاری سفارشی است و این تصور بد را کنار بگذاریم که هرچیز سفارشی حتما بد می شود. اما سفارش را به اهلش می دهند و انتخاب استاد انوشه انتخابی بجا بود.
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
فقط با هم افزایی اهل قلم و اهل علم وسعه صدر اهل معرفت کار دانشنامه به سامان می شود جناب اسلامی عزیز شما وامثال آقای انوشه از سرمایه های مازندران هستید مردم مازندران اهل دل را از ته دل دوست دارند.اگر در کار دانشنامه از مرکز ساری شناسی استفاده می شد چند فایده داشت:1 - موازی کاری نمی شد.2 -بیشتر منابع مازندران شناسی به سادگی در دسترس بود.3 -با توجه بیشتر به این مرکز غیر دولتی کار از شایبه سیاسی ودولتی شدن خارج می شد.4 -بین پژوهشگران این مرکز و گروه استاد وسرمایه مازندران انوشه عزیز هم هم افزایی می شد.5 -این مرکز مردم نهاد نیز تقویت می شد.
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
اون رو باتمه تا دودوزه بازی ...و سادگی و زود گول بخوردن ... هسه و باری به هرجهت کارهاکاردن ... عاقبت همینه دیگه برارجان . ... مازندران دله اتا احمدی نژاد کوچیک هسه همه کارا ره با سرو صدا شروع کنه و بعد زود خسنه . ...دله باته گرمه وندمه و ... هیچی نکرده جز اینکه هرکاری قبلا بهیه ره خراب هاکرده . ... دله همین!! این روزا مردم اسم ورنه از رییس جمهور انتقاد کنه ولی شما حاضر هستنی برای ... سکه بزنین حاضری چاپ هاکنی که استانداری دله دانش نامه ره با کدوم اعتبار قانونی و طی هاکردن مراحل علمی استارت بزونی با تعدادی کارمند و رییس اداره ؟ این ره باید مردم اهل هنر و دانش انجام هادن فارق از هر جهت گیری سیاسی ....
- يکشنبه 15 ارديبهشت 1392-0:0
آقای تپه سری سابقاً کفش و کت و شلوار سفارش می دادیم، حالا دانشنامه سفارشی شد؟ پس این یکی هم سفارشی شد؟ کار قلم فهم و عشق و معرفت است. سفارشی تو زرد می شود ، زیادی هم تو زرد می شود.
- شنبه 14 ارديبهشت 1392-0:0
دانشنامه نویسی امروزه دیگر یک کار سفارشی است و کسانی که سرمایه گذاری می کنند به اهل فن سفارش می دهند. آقای انوشه کارنامه ی خوبی دارند . امیدوارم به تنهایی و به دور از هیاهوی رایج به کارشان ادامه دهند.هرچند خیلی ها در نبود ایشان احساس خوشایندی دارند.