در « دولت اعتدال » همه پيروزند
در عسرت اعتدال و استيلاي افراط، كه نتيجه اش حرمت شكني ها، حذف بسياري از چهره هاي شايسته سياسي و مديريتي و ...بود، تنها اصلاح طلبان نبودند كه آسيب ديده اند بلكه بسياري از اصولگرايان معتدل نيز دچار صدماتي شدند و چه بسا دل پر خوني از افراط ها و تندروي ها دارند.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،حسن مهدوي:اعتدال و ميانه روي فضيلتي است كه پيرامون آن تاكيدات فراواني در آموزه هاي ديني و اخلاقي آمده است. خداوند در بيان جامعه برتر و كامل و ارايه نمونه عيني آن، جامعه اسلامي و برتر را جامعه اي معتدل و ميانه رو معرفي مي كند كه استقامت با اين روش در ذات و نهاد آن سرشته مي شود. (بقره آيه 143)
از اين رو از مردم مي خواهد براي دست يابي به كمال مطلق و تقرب الي الله و زندگي سعادتمند در دنيا و آخرت، اعتدال گرايي را در زندگي خويش در پيش گيرند و هرگز گرايش به افراط و تفريط نداشته باشند
از نظر اسلام نيز دست يابي به هر كمالي تنها در سايه اعتدال گرايي محقق ميشود. بنابراين، مي توان گفت كه اعتدال، عنصر اساسي در دست يابي انسان به كمال است.
امير عدل و اعتدال- علي (ع)- در رجحان رفتار ميانه براي مومنين مي فرمايد:«الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ» و با تأکید بر اينكه « وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ » فرمودند این راهی است که قرآن و نبوت روی آن تأکید دارند. مسیری که منفذ سنت است و مسیر عاقبت...
از الزامات امتزاج دين و سياست نيز، رعايت اخلاق و اتخاذ مشي اي معتدل مورد سفارش دين است كه لازمه اش احصای يك سري اصول، مباني و چارچوبهايي است كه سياستمداران جامعه اسلامي براي توفيق در سطوح داخلي و بين المللي بايد آنها را رعايت كنند.
در كشورمان نيز چون در حال تجربه نويني از آميختگي دين و سياست بسر مي بريم، احيای مشي معتدل در سياست انتظار بحق جامعه از سياست پيشگان است.
در سياست كه مقوله بسيار مهمي در حوزه حاكميت و اداره كشور است اعتدال گرايي مفهومي كاملا كاربردي است. بدين معنا كه در صحنه سياست اعتدال گرايي در مقابل افراط گرايي قرار دارد و عمل گرايي كه متأثر از ميانه روي است، در مقابل انقلابي گري كه متأثر از آرمانگرايي است تعريف مي شود.
آرمانگرايان ممكن است بعضا در تاريخ نامي جاودان و نيك از خود به جاي گذارده باشند، اما كمتر توانسته اند توفيقي يابند و يا سر منشأ حركت بزرگي باشند؛ چه آن كه در آرمان خواهي اگر مطلوب كامل حاصل نشود، شكست معني خواهد يافت،در حالي كه در قاموس ميانه روي هر گام به پيش، توفيقي در جهت نزديكي به مقصد و حصول نتيجه است و قرار نيست يا هدف تحقق كامل يابد و يا كاملا به شكست منتهي شود. و شايد با اين تعريف مختصر بتوان فهمي منطقي و غير هيجاني از اعتدال گرايي داشت.
رخداد حماسه 24 خرداد كه با حضور شعورمند و شكوهمند مردم ايران زمين كه نشان از بلوغ سياسي، هوشمندي و مسئوليت شناسي شان دارد، بدل به برگ زريني در تاريخ سياسي اين سرزمين شده است؛ فارق از تحليل هاي رايج سياسي، واجد يك ارزش ممتاز بوده كه شايد در نوع خود كم نظير و درس آموز است،و آن تغيير رفتار واكنشي و هيجاني كه منجر به « راي سلبي » مي شد به يك رفتار منطقي و در واقع « راي ايجابي».
به اين معني كه اين بار مردم و فعالان سياسي بهبودخواه به جاي آنكه با راي خود به دنبال اين باشند تا اثبات كنند « كه چه چيز را نمي خواهند » روي به اين كنش آوردند كه نشان مي داد « چه مي خواهند» و آن « مشي اعتدال و ميانه روي و پرهيز از افراط و تفريط » در همه امور بود.
اگر چه به زعم بسياري از ناظران منصف آنچه از صندوق هاي راي نتيجه شد پيروزي اتحاد و اتفاق نظر بهبود خواهان با حمايت و هدايت شخصيت هاي با سابقه و خوشنامي چون حضرت آيت اله هاشمي و حجت الاسلام خاتمي بود، لكن تفوق « مشي اعتدال و عقلانيت » كه در چند سال اخير با فقدانش در امور سياسي و اجرايي صدمات سهمگيني به جامعه وارد كرده بود، مي تواند فصل نويني در اداره كشور باشد كه منفعتش نه تنها براي تحول خواهان و بهبود خواهان كه، مزيتي براي نظام و همه جريان هاي سياسي داخلي اعم از اصولگرايان نيز خواهد بود.
اگر چه اعتدال و ميانه روي در پهنه سياسي ايران مي تواند خواست نيروهاي بهبودخواه براي برون رفت از وضعيت بحراني و تغيير روند انسداد باشد،نتيجه اش ايجاد يك فضاي سياسي و رقابتي در ميان جريان هاي سياسي داخل مجموعه نظام مي شود.
پر واضح است كه در عسرت اعتدال و استيلاي افراط، كه نتيجه اش حرمت شكني ها، حذف بسياري از چهره هاي شايسته سياسي و مديريتي و ...بود، تنها اصلاح طلبان نبودند كه آسيب ديده اند بلكه بسياري از اصولگرايان معتدل نيز دچار صدماتي شدند و چه بسا دل پر خوني از افراط ها و تندروي ها دارند.
لذا حداقل نتيجه اعتدال گرايي در عرصه سياست داخلي، ايجاد وفاق ملي، نشاط و سرزندگي جامعه و نيز تغيير شرايط سنگين امنيتي و غير سياسي به شرايط سياسي و رقابتي براي همه گروههاي سياسي داخل چارچوب نظام خواهد بود كه قطعا فوائد زيادي را در پي خواهد داشت و بعيد است كه كسي يا گروهي بهبود اوضاع سياسي داخلي را كه نتيجه روش ميانه در سياست ورزي است را نفع همه ملت و گروه هاي سياسي نداند و آن را منفعت يك جريان سياسي تلقي كند.
در عرصه سياست خارجي نيز نياز بازگشت به عقلانيت و اعتدال در راهبردهاي سياست خارجي و پرهيز از ادامه تنش زايي و رجز خواني هاي بي مورد و تقليل ادبيات ديپلماتيك به ادبيات سطحي و غير ديپلماتيك به شدت محسوس بود و البته مهمترين پيام براي دولتمردان است که با اتکا به نظارت نيروهاي مجرب داخلي فارغ از جناح بندي هاي سياسي به تضمين بلند مدت منافع ملي کشور اقدام کنند.
نتيجه اين راهبرد نيز به ترميم چهره ايران در جهان و خاصه كشور هاي اسلامي و همسايه منجر خواهد شد و دايره جبهه تخاصم عليه ايران را محدودتر خواهد كرد.
لذا اگر نتيجه رعايت قواعد اعتدال در ديپلماسي سياسي منجر به رفع تنش بين ايران و دنيا گردد و به تبع آن رفع تحريمها و آغاز فصل جديدي از ديپلماسي فعال و مذاكره با سازمانهاي بين المللي پيرامون برطرف شدن مناقشات فيمابين حاصل شود، بديهي است كه فايده اين روند هم مطلوب نظام خواهد بود و كشور را از خطرات و صدمات ناشي از تصميمات غيرمنطقي غرب مصون داشته و كشور در مسير تعادل و آرامش قرار خواهد گرفت و قطعا غير منصفانه خواهد بود كه اگر كسي بهره مندي از اين توفيق را متعلق به يك جريان سياسي بداند.
از ديگر فوائد رويه اعتدال در قوه اجرايي مي شود به پرهيز از وارد نمودن شوك هاي غير ضرور در اقتصاد اشاره كرد كه در چند سال اخير به كرات اتفاق افتاد و يكي از علت هاي تورم و بي نظمي در اقتصاد بود كه اگر اعتدال در تصميمات اقتصادي لحاظ شود قطعا نتايجي مثبت در اقتصاد را در پي خواهد داشت.
در باقي امور نيز اعتدال گرايي ضرورتي انكار ناپذير است و بعد از يك دوره پر صعب ناشي از افراط و تندروي چه در عرصه فرهنگ، ورزش، آموزش و ... ميطلبد تا براي جلوگيري از آسيبهاي بيشتر، رويه اي عقلايي متأثر از اعتدال در عرصه مديريت كشور جاري و ساري گردد كه به زعم نگارنده نفع اين روش قطعا اختصاص به يك گروه و يا جريان سياسي نخواهد داشت و همه مردم از نتايج اين مشي منتفع خواهند شد و بر قولي معروف « پيروزي اعتدال؛ شكست هيچ كس يا گروهي ديگر نخواهد بود ».
- شنبه 1 تير 1392-0:0
با این منطق که اعتدال و میانه روی کلید حل بسیاری از مشکلات است کاملاً موافقم. اما به بهانه اعتدال نباید صلابت و قدرت و توانمندی انقلاب و انقلابیون را زیر سوال برد و افرادی را به سمت پست های حساس نظام هل داد که بیش از اندازه ترسو و بزدل بوده و فقط در فکر تسلیم طلبی و سازشکاری های ناشی از ترس و جبن و ضعف هستند و به جیب حود بیشتر می اندیشند تا به صلاح مردم. قرآن و نهج البلاغه پر است از مذمت بکارگیری افراد زبون و ترسو و بزدل در امور بزرگ که به نام سازشکاری و ایجاد محیطی بدون تنش و آرام، آرمانهای اصلی اسلام را له می کنند. تمام هم اینها به تعبیر امیر مومنان تامین مسائل مادی و جایگاهی شخصی خود است (همه علفه، همتش علفش است).
به هیچ وجه نباید به بهانه اعتدالگرایی گفتمان امام و انقلاب به فراموشی سپرده شود. موضوع آزمانها با موضوع اشخاص متفاوت است و باید عوامل موجده انقلاب و منطق آزاد سازی مردم از قید و بند استعمار، استحمار، استبداد و استثمار مورد تاکید قرار گیرد و برای همیشه شاداب باشد. اعتدالگرایی با تسلیم طلبی متفاوت است.
متاسفانه دولت متحجر عربستان از اصلاح روابط مورد نظر آقای روحانی با تاکید بر عربستان سوء استفاده بزرگی کرده است که نشان از آن دارد که نباید در تنظیم معادلات روابط خارجی بی احتیاطی کرد و عزت نظام و مردم را فدای سازشکاری های غیر صرور نمود. نباید شجاعت را از مردم و نظام منفی تلقی کرد و با یادآوری تهور و یکدندگی احمدی نژاد الگوهای مقاومت در برابر استکبار و زیاده خواهی های آنها را به زیر سوال بررد و مردم را به سمت پذیرش روش های بزدلانه و تسلیم طلبانه به طمع برداشته شدن تحریم ها تشویق نمود. همین دیروز نادانی از عربستان برای تلطیف روابط با ایران شرط گذاشت که ایران باید قول بدهد که در مسائل داخلی کشورهای منطقه دخالت نکند و لابد شروع بعدی آنها هم پذیرش جدایی جزائر سه گانه و تغییر نام خلیج فارس و در سطح بین امللی تشویق ایران به تعلیق مجدد فعالیت های هسته ای و پذیرش منطق بین المللی و حق بزرگتری آمریکا و غرب و بازی در پازل آنها است.
نباید در تحلیل ها کاری کرد که ایده و عقیده نگارنده به نام رئیس جمهور به خورد مردم داده شود. رئیس جمهور از مشی اعتدالی، پرهیز از افراط و تفریط را منظور داشته و در این راه به هیچ وجه به دنبال تغییر شرایط به سمت گذشته نیست و قیمت این اعتدال فراموش کردن توانمندی های نیروهای انسانی و قابلیت های کشور در امور مختلف نیست بلکه برعکس وارد شدن به سمت اقناع و تغییر جو بین الملل است. زبان دیپلماسی ایران باید زبان صداقت و راستی و درستی باشد و باید در جامعه بین الملل به گفتار و رفتار و کردار عناصر جمهوری نهایت اطمینان و اعتماد وجود داشته باشد و روند اعتماد سازی را نه به قیمت تعلیق داوطلبانه و سازشکاری در برابر پذیرش خواسته های غیر عقلایی شیخ نشین های خلیج همیشه فارس و پذیرش اتهام دخالت در مسائل داخلی کشورهای منطقه بلکه با درایت و گفتگو و اقناع آنها و نشان دادن تاثیر حضور ایران و ترفیع عزتمندانه این جایگاه باید ادامه پیدا کند.
سادگی بیش اندازه در تقویت ذهنی کوتاه آمدن به امید برداشته شدن تحریم ها کار دست مسئولان نظام و سیاستگذاران مسائل سیاست خارجی نظام خواهد داد. دخالت های غیر آگاهانه در امور خارجی و تصمیم سازی برای موضوعی که به دلیل محرمانه بودن بسیاری از مسائل آن از شفافیت لازم برای ورود در آن برخوردار نیست، نتایج غیر معقولی را رقم خواهد زد که مسلماً با منافع نظام و مردم سازگاری نخواهد داشت و زدن برچسب اعتدالگرایی به این سیاست ها به هیچ وجه موجب حفظ منافع مردم نمی گردد. بنابراین ضمن تشکر از برادر گرامی در مورد تاکید بر مشی اعتدالگرایی رئیس جمهور محترم، تذکر این مطلب که اعتدالگرایی افراطی خود بزرگترین خطر را برای انقلاب و نظام در بر خواهد داشت نیز ضروری است. باید بین اعتدالگرایی و تسلیم طلبی و کوتاه آمدن از منافع ملی و مسلط کردن افراد جبون و بزدل بر اریکه دولت و سیاست خارجی تفاوت قائل شد. - جمعه 31 خرداد 1392-0:0
پخته و پر مغز بود. دست مریزاد! تنها نگرانم که مبادا میانه روی در انجام امور و رفتارها تبدیل به دورویی در گفتار وعملکرد ها شود .
- پنجشنبه 30 خرداد 1392-0:0
بسيار وزين بود ممنونم از جناب مهدوي بزرگوار و خوشفكر
- پنجشنبه 30 خرداد 1392-0:0
با تشکر از مطلبی که گذاشتید ...ما هم امیدواریم کشور با مشی اعتدالی روزهای خوشی رو ببینه
- چهارشنبه 29 خرداد 1392-0:0
بسیار منطقی و زیبا، ما هم امیدواریم با اعتدال ساختارهای تخریب شده بازسازی گردد و اعتماد و امید به جامعه بازگردد.
امیدواریم یک تعامل مثبت داخلی بین مردم و حاکمیت در عرصه داخلی و همچنین در عرصه خارجی اتفاق بیفتد.