این تلاش خود حزب وجناح است ونشان می دهد شعارفراجناحی و...درعمل خیلی امکان پذیر نیت . هم اینان مشارکت وپیشنهاد اصلاح طلبان وگروهها و...را سهم خواهی می انگاشتند. خود زیرنام دیگری درتلاشند.احزاب درقانون اساسی هم به رسمیت شناخته شده وبرای فعالیت غیر باندی و ناسالم...لازم است.ودولتها کم وبیش وامدار افکار واندیشه ها هستندکه در ارا مردم هم نقش افرین است. البته ستادها که رسما منحل شدند.

با تشکیل کانون تدبیر و امید در مازندران و سطح کشور بسیار خرسندیم تنها خواهش من به عنوان یک جانباز جنگ تحمیلی این است که کانون در انتخاب استاندار مازندران بسیار مراقب باشد و هرگز میدان را به زیاده خواهان و کسانی که سال های سال در مازندران حکومت کردند و نفع و خیرشان به افراد بسیار محدود به خودشان رسیده باز نکنند افرادی چون -ن-ن بدانند که مردم مازندران مخصوصا شهر شهید پرور بابل سوابق انها را بهتر از خودشان میدانند.

جناب آقای غلامعلی رنجبر سلام

من و جمعی از نابغه ها و فلاسفه کشور نیز به مانند شما و جمعی از دانشگاههیان استان مازندران ازنام کانون خاطره خوشی نداریم

ایجاد سراسری این کانون را بفال نیک میگیریم.امید است جلوی برخی تندرویی ها گفته شود

ﺩﻻﯾﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻭﺯﺭﺍﯼ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﯼ ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:

ﻭﺯﯾﺮ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ : ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﺍﺩﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ : ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺍﺭﺷﺎﺩ : ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺭﺷﺎﺩ ‌ ﻣﯽﮐﺮﺩﻩ!

ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ : ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ : ﺑﻪ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺭﺟﻪ : ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺭﻓﺘﻪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺩﻓﺎﻉ : ﺑﻪ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺩﻓﺎﻉﺷﺨﺼﯽ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩﻩ.

ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺩﺍﺩگستری : ﺑﻪ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ امانﺩﺍﺩﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺭﺍﻩ : ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺗﺎ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺻﻨﻌﺖ : ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺻﻨﻌﺖ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺎﺭ : ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﻫﻤﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ.

ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺸﻮﺭ : ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ: ﺑﺎ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺳﺮ ﯾﮏ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ: ﻣﺜﻞ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﻣﯿﺰﻧﺪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﻭﺭﺯﺵ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ: ﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺗﯿﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪﯼ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.

ﻭﺯﯾﺮ ﻋﻠﻮﻡ: ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ. ﺗﺎﺯَﺷَﻢ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﻋﻠﻮﻡ بغل دﺳﺘﯽ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ.

ﻭﺯﯾﺮ ﻧﻔﺖ : ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺭ ﭘﻤﭗﺑﻨﺰﯾﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺳﻮﺧﺖﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪﮔﺮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩ.

اینا چی میگن دیگه؟؟

اینا تا حالا کجا بودند!

حالا بزار کابینه و روسای استانی و شهرستانی مشخص بشه ،بعدش ببینید چیزی به نام کانون و تدبیر و امید میمونه؟؟!!!

مجاهدین شنبه

با عرض تبریک به مناسبت تشکیل کانون تدبیر و امید.

من و جمعی از دانشگاهیان مازندران از نام کانون خاطر خوشی نداریم. کانونی که در وزارت علوم به عنوان طرفداران آقای دکتر احمدی نژاد با نام کانون اسلامی دانشگاهیان با ابتکار آقای دکتر حسینی (وزیر ارشاد دولت دهم) تشکیل شد و در دانشگاه های دولتی مازندران شعبات آن شروع به فعالیت کرد کانونی برای خدمت به دانشگاه و علم نبود بلکه کانونی برای اعمال فشار به بدنه دانشگاه و امتیاز طلبی و کسب موقعیت های مفت و مجانی و راحت توسط برخی از اعضاء آن بوده است که با اعمال نفوذ در هیات ممیزه و ... به این هدف دست می یافتند و داستان جزئیات زیادی دارد که از بیان آن امتناع می شود.

انشاء الله کانون تدبیر و امید با نام خود همنوا باشد و کانونی نباشد که آلاف و علوف و پست و مقام برای عده ای خاص را ندارک ببیند و منشاء لابی گری ها و رسیدن به قدرت و ثروت برای عده ای بشود.

در عالم سیاست همیشه ابتدا با عده ای کم شروع می شود و اگر محیط به خاطر منفعت جویی های عده ای در حد همان تعداد معدود ستادها باقی بماند شکل میرا و پر تنش و اختلافی پیدا خواهد کرد و یواش یواش تعدادی از قطار آن پیاده خواهند شد. کانونی موفق خواهد بود که نگرش و نگاه خود را بلند کرده و با بلندنظری به سوار کردن تعدادی جدید اقدام نماید و متفکران و اندیشمندان و صاحبان تجربه و ابتکار و خلاقیت و پیگیری و پرتوان در مدیریت امور را به طرف خود جلب کرده و از آنها استفاده نماید.

کوته نظران کانون را به سمت دگماتیسم و تحزب و جدایی از مردم سوق خواهند داد و انحرافات زیادی در آینده در آن بروز و ظهور پیدا خواهد کرد و منفعت طلبان از موج حاصله بیشترین بهره را خواهند برد.

اگر گردانندگان کانون مسائلی همانند دگماتیسم شهرگرایی و ستادگرایی و جریان گرایی را حل نکنند و خود در دام شیطانی این هواهای نفسانی بیفتند، مهم نیست سطح تحصیلات آنها چقدر باشد و عنوان دکتر یا مهندس را با خود به یدک بکشند یا نه، ضرورتاً به سمت سقوط و اختلاف پیش خواهند رفت و کانون را به لکه حیض تبدیل خواهند کرد. خلوص نیت و اندیشه خدمتگزاری تنها راه تداوم تشکیلات است و برتری جویی، مقام طلبی، ثروت اندوزی، کسب معروفیت و مشهوریت بی محتوا و بادکنکی همه از مصادیق ناخالصی و در دام افتادن کانون خواهد بود.

آرزومندم افراد با خلوص و فداکاری و به خاطر خدا و برای خدمت کانون را گرم کنند و از اجتماع و اتحاد خویش برای خدمت استفاده کنند و سعه صدر را نصب العین قرار دهند.