عزیزدلم اینحرفا صیح نیست شهرروستا اینا مال 20سال پیش یا بیشتر میباشه که امکانات توروستا وجود نداشت نه الان که تمام روستاهای بابل از شهر بالاتر هستن من خودم بدنیا اومده شهر وبزرگ شده شهر بابل هستم متاسفانه بابل ما باداشتن افراد ذینفوذ زیاد درسطح اول کشور بامشکلات زیادی دست پنجه نرم میکنه که همه باید باهمفکری شهری زیبا ودرخور توجه نامش درست کنیم واقعا شهرمون به یک مدیر نخبه میخاد که شهررو مدیریت بکنه من کل ایران گشتم اما تنها شهری تو ایران هست که مدیریت خوبی نداریم دوستان بیاین همفکری کنیم ببینیم مشکلات ازکجاست تا بایک همفکری صیح درستش کنیم ممنونم ازبابلیهای عزیز عشق من بابل همه بابلیها را باجان دل دوس دارم

بعنوان یک روستایی بهم برخورد!

جناب اقای منطق

ترجمه دیگر«خلایق، هرچه لایق» میشود: «هر کسی آن درودکه کشت». من نمیدانم به کسانی که به زمین و زمان نفرین میکنند وازحضور برخی افراد در نهادهایی که ااعضای آن ازطریق انتخابات ، برگزیده می شوندمثل مجلس خبرگان، مجاس شورای اسلامی، شورای شهر و...؛ چه بایدگفت؟ بله،آنهالایق رهبری ومدیریت منتخبین خودهستند. .کسانی که مسامحه کرده اند شدیگر حق اعترض وگلایه ندارند.شهری ، روستایی فرقی ندارد. استنباط شما از عرض بنده اشتباه است.

با عنوان یاد داشت تان چه می کنید؟! (خلایق هر چه لایق! ) می دانید این جمله در چه مواقعی استفاده می شود؟! پاسخ روشن است. یعنی شهری های اصیل و عزیز ! شما لیاقت همین روستاییان ...... را دارید! پدر من اگر شما به قائل به قانون وزارت کشور یا نظریات قطب رشد-راندینلی- استور و تیلور و ...... در باب شهر و روستا نیستید !! حداقل نگاهی به آمار و ارقام جمعیت. مدارج علمی و .... بیاندازید ! اینکه صرف ادعای چند نفر و گذاشتن یاد داشت در سایت پر بیننده ای مثل مازند نومه که انتخاب عنوان یاد داشت گواهی بر تایید آن از طرف شما دارد دردی را دوا نمی کند! بیایید متحد و یکدست باشیم تا شهرمان را کنیم آباد. به امید انروز

ازاينكه كامنت ديروز مرا منعكس كرديد متشكرم فقط بسبب ضعف بينائي هرچه گشتم كامنتم را پيدانكردم

« شایستگی، اصل است.نه شهری یا روستایی بودن!»

چون تعدادی ازبچه های شهر ازاین که روستاییان تعداد زیادی ازکرسی های «پارلمان محلی»بابل راتسخیرکرده اند، گلایه می کردند؛ مطلبی نوشتم و در آن، بچه های شهر را بخاطر مشارکت ضعیف درانتخابات شوراهای شهر مورد اتتقاد قراردادم و ازآنان خواستم اگر راست میگویند، بجای پشت گود نشستن، وارد صحنه شوند، لیست بدهند و کاندیدا معرفی کنندو...

متاسفانه بعضی ازدوستان موضوع را بد فهمیده اند و برداشت شان این بود که من شهری وروستایی جدا می کنم. درحالی که نه تنها چنین منظوری نداشنم بلکه اساساً با این طرز تفکر مخالفم و این را ازطریق گزینش همکار دردوران مسئولیتم و انتخاب دوستان، ثابت کرده ام. برای من شایستگی افراد، اصل است، نه شهری یا روستایی بودن!

از جنای شهیری انتظار نداشتم!! در سالهایی که همه دلسوزان و اندیشمندان حرف از وحدت و یکدلی در توسعه و جلوگیری از دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله ایست ، ....................!! امیدوارم تکذیب کنید. مطرح کردن جنین مسائلی باعث شعله ور شدن اختلافات و کسست اتحاد خواهد شد.

آقای محمدعلی رضاپور ازمسیر بحث دور افتاده اند. دربحث جناب شهیری اصلا مسئله حجاب مطرح نشده بود.به تظر من، بحث شهروروستا نه تنها دربابل بلکه در کل استان وکشور مطرح است ومتولیان فرهنگی کشور باید چاره ای برای اینکار بیاندیشند.

انتخاب آن چهار تا معاون دست ایشان نبود نمایندگان مجلس تحمیل (ق ا ل ب ) کردند

می خواهم خدمت عزیزانی که کامنت گذاشتند عرض کنم ، اصل شایسته سالاری که آقای شهیری بخاطر آن سختی تحمل کردند روستایی و شهری ندارد باید دنبال افراد متخصص و عاقل برویم نه صرفا روستایی یا شهری ،مگر آقای نوشیروانی روستایی نبود (روستای نوشیروان کلا) که بابل آقای شهیری را آباد کرد ؟!؟!؟حالا چی شد ایشان و دوستان شان شهروند درجه یک هستند و بقیه روستایی و درجه دو من از همه شما از جمله آقای شهیری می خواهم یکبار کتاب فرهنگ سیاسی ایرانیان دکتر محمود سریع القلم را بخوانیم و این قدر فبیله ایی فکر نکنیم این تفکر یعنی اول شهری و روستایی فرق دارند بعد بابلی و ساروی مشکل دارند بعد تهرانی و شهرستانی ،دوستان آیا خلاف عرض می کنم ؟

جناب شهیری به نکته کلیدی و ریشه ای در شهر بابل وکم وبیش دیگر شهرها اشاره نمودند که دلایل گوناگونی دارد وازموانع توسعه متوازن شهری است.

درباره ی مساله ی حجاب که مطرح شد:بی شک،فرهنگ سازی و تبیین اصل الزام حجاب برای جامعه ی اسلامی مهم است و درجامعه ی ماکه حجاب ،جزئی ازفرهنگ دینی ست،شایسته نیست که فرهیختگان برای کسب رضایت مردم،طوری سخن برانندکه نه مستقیماحجاب رانفی کنند ونه آن راتاییدتارضایت همه راجلب کنند.شایداین نوعی منافقی باشد(مذبذبین بین ذلک).ضمنادراین جا کسی صحبت از شکل حجاب نکرده بود.صحبت درباره ی اصل حجاب بود.حجاب هم درمفهوم وسیعی به کارمی رود که همه ی نمودهایش درارتباط بایکدیگرند.معنای اهمیت دادن به حجاب هم رد سایرجوانب دینی نیست بلکه دین،مجموعه ای ست که به فرموده ی قرآن نبایدبعضی اش را گرفت و بعضی دیگررارهاکرد.اسلام یعنی تسلیم شدن دربرابراوامرالهی.گرمنظور بعضی از مخالفان،نفی شیوه ی تند نهی ازمنکراست که درآن شکی نیست ولی کسانی که می خواهندبادوپهلوسخن گفتن،حمایت همه راکسب کنند،رایشان بوی منافقی می دهد.به جای بازی باکلمات و دوپهلوصحبت کردن،بهترنبوداصل حجاب را بابیانی رسا گواهی می دادید؟!

درباره ی مطلب آقای شهیری:اجازه دهیدمحیط باز انتخابات سیاسی بابل واتحادشهروروستا درشهرستان که افتخاری برای ماست،همچنان پاینده باشد.ضمن این که تشویق شما اهالی شهربابل را ،شایان قدردانی ست.

من فرهنگی ام ومطلب آقای شهیری را دو سه بارخواندم. اولاًایشان به حقیقت تلخی اشاره کرد. وجود این طرز تفکر غیر قابل انکاراست اما نمی شود نویسنده مقاله(آقای شهیری)را متهم به داشتن این طرزفکرکرد. تا آنجا که بیاد دارم، موقعی که حاج آقا شهیری رییس آموزش وپرورش بابل بود، چهارمعاون داشت که هرچهاتایش، اهل روستا بودندواکثرمسئولان میانی اداره هم روستایی بودند. بنابرای چنین فردی نمی توانددارای چنین فکری باشد.آن شایعات بیشتر درباره مدیرعامل صندوق ولیعصربودنه ایشان ثانیاًنوشته ایشان نوعی تحریک وتشوق مردم شهر به حضور در پای صندوقهای رای است. یقننااگر شهری ها در شهرخودشان، یکپارچه به پای صندوقهای رای بیایند، برخلاف نظرآقای رنجبرکه آپیشنهادآقیی شهیری را نوشدارو بعدازمرگ سهراب می داند، حتماً کاندیدای موردحمایت شان رای می اورد.حتی لشکر کشی های بعضی از کاندیداها از روستا به شهر تاثیری ندارد

من افراد رو قضاوت نمي كنم چون نمي شناسم ولي با ريشه يابي مشكل ازين ابعاد با نظر نويسنده مطلب كاملا موافقم و به نظرم راهش جدايي شهري روستايي نيست بلكه همسان سازي نسبي اگاهي و بينش سياسي، اجنماعي بين شهر و روستاس و نيز بالا بردن مشاركت اگاهانه علي الخصوص در روستاها. در ضمن رئيس جمهور بايد اگاه و به روز باشد خواه روستايي خواه شهري. صحبت درصد اگاهي و بينش سياسي كه قاعدتا نسبت شهر از روستا بالاتره كه بايد سعي كنيم هر دو در يه سطح و رو به بالا باشه .

سوال: رئیس جمهور باید شهری باشه یا روستایی؟

آقای شهیری با سلام : شما فرمایش خوبی داشتید ولی شک مرا در سطح شهر بابل که می گویند شماها شهری و روستایی جدا می کنید تقریبا به یقین تبدیل کردید ! می دانید یکی از شایعات و البته حقایق چیه صندوق توسعه عصر ( خانواده شما در آن نقش اساسی دارند ) که درصد قابل توجه آن روستائیان هستند ، به روستائیان وام ازدواج نمی دهد یعنی از پس انداز روستائیان به شهروندان بابلی وام ازدواج بدون کارکرد وکارمزد می دهد. اما بعد حتما می دانید چند درصد شهروندان بابلی روستایی هستند آیا حق ندارند در سرنوشت خویش مشارکت کنند ، یا انتظار دارید تا هر انتخاباتی را مثل بعضی ها تحریم کنند ! تا شهروند بابلی که معمولا حوصله حضور در پای صندوقها را ندارند پیروز شوند. دوست عزیز پس ما بقول شما روستایی خیلی خوب یا شاید به زعم شما ساده هستیم که چهار دوره نریمان شهری را به مجلس فرستادیم ، البته مخلص نریمان هستیم و دوره بعدی نیز او را به مجلس خواهیم فرستاد. دنبال شایسته گان باشید چه شهری و چه روستایی ، نگاهی نیز به فرانسه بیندازید تا ببینید سیاهان آفریقا چه جور تکریم می شوند. واقعا مقالات سراسر نژاد پرستی بود

با اینکه اصالتا بابلی ام(اطرافش) و خارج استان زندگی میکنم ولی از بس این دو دستگی عیان بین مسئولان که نتیجه اش عقب افتادگی شهر بابله سعی میکنم بابلی بودنمو کتمان کنم. کاش بعضی ها بجای اینکه در حرف خودشونو ثابت کنند و پروژه تمام شده ای را به نام خودشون ثبت کنن بی ریا بشینن و برای رضایت مردم کار واقعی کنن. یعنی دیدم که بعضی حاضر بودن پروژه بزرگی در بابل انجام نشه مگر اینکه به نام خودشون تموم بشه. این است واقعیت بابل!

1- به آقای عباسی بابت ریاست شورای شهر بابل تبریک عرض می کنم و ایشان را مردی منضبط و صاحب تجربه در امور اجتماعی و شهری و فرمانداری و ... می دانم و موثر در مدیریت شورا.

2- ناله های آقای شهیری در مجموع دردمندانه بود ولی توافق کلی با همه بخش های آن وجود ندارد.

3- یک ایراد کلی به انتخاب توسط مردم در کل جهان وجود دارد که نتیجه انتخابات گاه بنی صدر می شود و گاه رجایی و قابلیت پیش بینی آن کم است.

4- اراده روستایی به حضور در صحنه بیشتر از شهری ها است واین پیام خوبی است که فضای سالم تری را برای بابل عزیز به وجود می آورد. بسیاری از شهری ها ریشه در روستا دارند و لذا در هنگام رای گیری ترجیح می دهند با ماهیت روستایی وارد صحنه بشوند و این افتخار است و محل ایراد نیست.

5- ابراز ناراحتی توسط آقای شهیری جایگاهی ندارد و توصیه ها هم شبیه نوشدارو بعد از مرگ سهراب را می ماند و تاثیری در روند رو به جلوی شورا ندارد.

6- در پاره ای از موارد خویشتن داری لازم است و باید منتظر عملکرد شورا بود که آیا نسبت به شورای قبلی بهتر عمل می کنند یا بدتر

7- نظامی بودن یا غیرنظامی بودن فرماندار یا شهردار و یا وزیر کشور و یا رئیس جمهور تفاوتی نمی کند. یک عنصر نظامی که به نظم عادت کرده اگر خوشفکر یاشد و از تفکر جمعی از نخبگان و دلسوزان استفاده ببرد می تواند بهتر از افراد سیاس و دغلکار سیاسی به مردم خدمت کنند. ما از غیر نظامیان چقدر خیر دیدیم که از نظامیان ندیده ایم؟ خوب یا بد در هر دو قشر وجود دارند.

8- شایسته نیست 8 سال تجربه رئیس قبلی شورای شهر بابل را اینگون بدون دلیل و مدارک لازم صرفاً با نسبت دادن به اینکه واعظ خوبی است بکوبیم و از زحمات ایشان تشکر نکنیم. جامعه ما جامعه اخلاقی است و باید در برخوردها اخلاق نهادینه بشود.

9- برادری که به حجاب تاخته و تمام درد خود را بر تاکید دین بر حجاب می داند بداند که ما از وضعیت فرهنگی همه شهرها ناراضی هستیم و ایضاً از وضعیت فرهنگی بابل به عنوان دارالمومنین که می رود این عنوان مهم و ارزشمند در آن کمرنگ بشود نیز ناراحت هستیم. یک مسلم و شیعه باید در جهتی سخن براند که به توسعه حجاب در جامعه کمک کند و با هیچ قیمتی نباید راضی به تضعیف آن بشود. ما صحبت از اصل حجاب می کنیم و نه شکل آن و نباید این دو را با هم مخلوط کرد. نباید خودمان را با منکران ضروری دین مشابه کنیم.

10- برای مردم شریف، نجیب و ارزشمند و مومن بابل آرزوی توفیق و زیست در شهری زیبا و امن و بی حاشیه و فعال را دارم و برای اعضاء شورا و شهردار محترم آن نیز آرزوی توفیق را دارم. کما اینکه این این آرزو و بیش از این آرزو را برای مردم ساری و شورای شهر ساری و شهردار محترم ساری دارم و آرزویم این است که این دو شهر مهم و استراتژیک با اتحاد و اتفاق نیروهایش بتوانند مصدر خدمات ارزشمندی به کل مازندران باشند.

درپاسخ"ازبخش گتاب":اگرجمهوری اسلامی راقبول داشته باشیم و اصل امربه معروف ونهی ازمنکررا و برای اصول اجتماعی جامعه ی اسلامی ،ارزش قائل باشیم و به کلیت جامعه ی پاک اسلامی معتقدباشیم، اهمیت جایگاه حجاب درجامعه ی اسلامی را انکارنمی کنیم ولی اگربه تقلیدازجوامع لائیک غربی و بدون قیدهای دینی قضاوت کنیم،راه بازی را برای خیلی از انواع آزادی ها می توانیم تاییدکنیم.راهی که درآن،دیگرازدواج،سنت پیامبرنیست چون وقتی زیادپیشرفته شویم وغرق درانواع آزادی ها،حتی ممکن است به ...هم برسیم(ازنام بردنش شرم دارم).این طورمی شودکه بزرگمردی مثل آیت الله توکل درشهرحزب اللهی بابل ،مورداهانت قرارمی گیرد.یادمان نرودکه بابل،شهرشهیدان است.بابل،نیویورک نیست.اشتباه نگیریم!موافقان ومخالفان لطفا دراین باره باذکردلیل،قضاوت کنند.

جناب شهیری شیرین و روان می نویسند دغدغه های این فرهیخته قابل اعتنا و مفید برای مان می باشد از جمله برای ما اهالی ساری که جریان سازی برخی ها با برگزاری تظاهرات و فشار های سیاسی و تبلیغی در شهر باز هم کار را به جایی رساندند که مدیر عمران شهر لیسانس حقوق شود.برای مهندسین شهر و اهل فن شرم آور نیست؟ ساری 2700 مهندس عضو نظام مهندسی دارد.

جناب آقای حسینعلی عباسی

مطلب آقای شهیری بار ارزشی نداشت و برتری به شهر نسبت به روستا نداد!

شورای شهر مربوط به شهرنشینان است، همان طور که شهرنشینان نمی توانند به روستایی نفوذ کنند و مدیریت روستا را به عهده بگیرند.

منظور ایشان این بود که چون شورای شهر و شهرداری به شهرنشینان مرتبط است و شهرنشینان تحت تاثیر تصمیمات آنان هستند، بایستی این شهرنشینان مشارکت بیشتری داشته باشند.

عجیب است که حضرت عالی برداشت این چنینی داشتید!!

در ضمن جناب استاد عباسی، می توانید بفرمایید که با توجه به اینکه قرآن می فرماید در دین هیچ اکراهی نیست، چطور می شود که در حجاب که نه اصول دین است و نه فروع دین، اجبار وجود دارد؟!!

کمی سرت را بالاتر بگیر حاجی!

اگراز منظری دیگر نکاه کنیم،این بازبودن محیط برای کل بچه های شهرستان اعم ازشهری و روستایی،فضای باز بابل را نشان می دهد.مانمایندگانی درسطوح مختلف ازروستاهای شهرستان و شایدهم از خارج ازشهرستان دربابل داریم و اگرموفق وصادق باشند،محبوب ماهستند.ازیک زاویه،این یعنی بازبودن اندیشه ی مابابلی ها.

چه فرقی بین روستاهایی بابل و محله های داخل شهر شما مثل دزکچال و ملا کلا و حتی همان تندست و غیره شما وجود دارد که شما شهر و روستا سوا میکنی شاید بخاطر تپه چاله های بیشتر شهر شما و یک مقدار بی حجابی و بی فرهنگی بیشتر باعث شده که حاج آقا به فکرش زده که سرتر از روستایی هاست....

من بابلی نیستم ولی از این که به قول آقای شهیری، بابلی ها عیب و ایراد می گیرند و شکایت می کنند ، امیدوارتر می شوم . بله ابن را دست کم نگیریم. آقای شهیری نگاهی هم به شایستگی ها و بایستگی ها در سطوح مدیریت اجرایی کل کشور بیندازید !

خیلی حرف درستی زد . این مسئله در خیلی از شهرهای مازندران به ویژه ساری هم صادق است . ماجرای شورا و شهرداری ساری به شهردار این شهر قصه پر غصه ای است . فردی با تخصص کارشناسی روابط عمومی و دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا ادعا می کند می تواندساری رابه پای دیگر مراکز استانها برساند .زهی خیال باطل !!!