تعداد بازدید: 3013

توصیه به دیگران 19

سه شنبه 28 آبان 1392-16:14

رسانه های مازندران؛ بایدها و نبایدها

وضعیت امروز رسانه های مازندران در گفت و گو با مشاور فرهنگی و رسانه ای استاندار/ یکبار باید مطبوعات و رسانه ها را از منظر و زاویه دید درون سرشتی مطبوعات و رسانه ها ارزیابی کرد/جنگ ما برای دفاع و صیانت از اسلامیت ، ایرانیت ، انسانیت و حریت بود و دیگر هیچ.


مازندنومه: پیرامون وضعیت کنونی مطبوعات مازندران با لطف الله آجدانی -مشاور فرهنگی و رسانه ای استاندار مازندران گفت و گو کردیم. آجدانی نسبت به وضعیت موجود نقدهایی دارد و البته راه کارهایی نیز ارایه می دهد.بخوانید.

*مازندنومه: وضعیت عمومی مطبوعات و رسانه ها را در مازندران چگونه ارزیابی می کنید؟

آجدانی: جدای از دستاوردهای مطبوعات و رسانه های مازندران، ناکامی ها و ضعف ها و مشکلات فراوان و متعددی در عرصه مطبوعات و رسانه های مازندران دیده می شود که بخشی از آن ریشه در ضعف های درون ساختاری و رفتاری مطبوعات و رسانه ها داشته و بخشی از آن نیز ناشی از موانع و تنگناهای بیرونی است. مطبوعات و رسانه های مازندران باید به صورت کارشناسانه از دو زاویه ی نگاه به مطبوعات و رسانه ها از درون و نگاه از بیرون آسیب شناسی شود.

*مازندنومه: منظور شما از آسیب شناسی مطبوعات و رسانه ها از دو زاویه نگاه از درون و نگاه از بیرون چیست؟

آجدانی: می خواهم بگویم یکبار باید مطبوعات و رسانه ها را از منظر و زاویه دید درون سرشتی مطبوعات و رسانه ها ارزیابی کرد.

باید دید که مطبوعات و رسانه های مازندران تا چه اندازه حرفه ای هستند. تا چه اندازه حرفه ای مدیریت می شوند. تا چه اندازه روزنامه نگار و خبرنگار و گزارشگر و عکاس و دیگر عوامل مطبوعاتی و رسانه ای ما از دانش حرفه ای برخوردارند و نگاه و زبان و فهم آنان در رویارویی با موضوع و مخاطب ، حرفه ای و منطبق بر ساختار زبان شناسی و رفتار شناسی مطبوعاتی و رسانه ای است؟ و یکبار دیگر هم باید به مطبوعات و رسانه ها از بیرون نگاه کرد. یعنی امکانات و محدودیت ها،فرصت ها و تهدیدهایی که بیرون از ساختار درونی مطبوعات و رسانه ها بر آنان و اصحاب آن اثرگزار است کدامند؟ با یک چنین آسیب شناسی جامع و فراگیر است که می توان به راهبردهایی جامع و فراگیر و کارآمد دست یافت.

*مازندنومه: مواردی از مصادیق نگاه به گزاره های درونی آسیب شناسی مطبوعات و رسانه ها را می توانید مثال بزنید؟

آجدانی: ببینید وقتی که یک نشریه مکتوب یا رسانه مجازی ساده ترین اصول حرفه ای در فرم و محتوا را رعایت نمی کند، خبرنگاری که فرق خبرگیری و خبرسازی را نمی داند، با اصول اولیه نگارش صحیح ادبی و آموزش های اولیه فنون و مهارت های حرفه ای رسانه ای آشنایی کافی ندارد، رسانه ای که اخلاق حرفه ای را نمی شناسد یا به آن چندان پایبندی نشان نمی دهد و قاعده نقد را بهانه ای برای زائده توهین و تهمت و تخریب و نفی قرار می دهد، جایی که وظیفه تنویر افکار عمومی جای خود را به فریب افکار عمومی می دهد و عدالت در نقد، جای خود را به عداوت و غرض و مرض می سپارد، صاحب جریده و صاحب قلمی، خود و شرافت رسانه ای و قلمش درضرورت دفاع از مصالح و منافع عمومی را قربانی منافع شخصی و باندی می کند، آن جایی که روسپی گری و باج بگیری و تهدید و ارعاب گری روح غالب بر یک رسانه و مدعی اهل رسانه را شکل می دهد، چگونه می توان از این گونه رسانه ها و اهالی آن انتظار کارآمدی منطبق بر صلابت و سلامت تفکر و رفتار و اخلاق حرفه ای را داشت؟ این ها نمونه هایی از آسیب ها و بیماری های حاکم بر فضا و گفتمان و افکار و رفتارهای درون ساختاری برخی از رسانه ها و اهالی آن است که مانع کارآمدی و سلامت حرفه ای است.

مازندنومه: چه موانع و تنگناهایی در بیرون از ساختار درونی مطبوعات و رسانه ها، فضا و عملکرد اهالی مطبوعات و رسانه ها را تهدید می کند؟

آجدانی: افزایش تصدی گری دولتی در امور مطبوعاتی و رسانه ای، دولتی کردن تشکل ها و نهادهای صنفی مطبوعات و رسانه ها، تنگ کردن حلقه آزادی های اندیشه و بیان و قلم ،ضعف حمایت های مادی و معنوی نهادها و متولیان دولتی از مطبوعات و رسانه ها و اهالی آن ، افراطی گری در ممیزی و اعمال برخوردهای سلیقه ای و گاه فراقانونی با مطبوعات و رسانه ، تبعیض و بی عدالتی در سیاست های تشویقی یا تنبیهی از سوی متولیان نهادهای دولتی در حوزه مطبوعات و رسانه، ضعف سیاست های مدون و شفاف متولیان نهادهای دولتی در قبال مطبوعات و رسانه ها، عدم تامین امنیت کافی برای مطبوعات و رسانه و اهالی آن ، غلبه تفکر فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی و سیاست امنیتی بر امنیت سیاسی در هر جامعه ای ،از جمله موانع توسعه و پیشرفت و کارآمدی مطبوعات و رسانه ها در آن جوامع خواهد بود.

*مازندنومه: به عنوان مشاور رسانه ای استاندارمازندران، توجه مطبوعات و رسانه ها و اهالی آن و نیز متولیان نهادهای دولتی در حوزه رسانه ای را به اتخاذ چه راهبردهایی برای توسعه و کارآمدی مطبوعات و رسانه های مازندران و کاهش تنگناها و موانع و مشکلات آنها ضروری می دانید؟

آجدانی: نخستین راهبرد برای رهیافت به حل صحیح مسئله ، شناخت صحیح مسئله است. تحقق این شناخت مستلزم فرآیندی جامع، فراگیر، عمیق و واقع بینانه و البته منصفانه و شجاعانه برای آسیب شناسی و ترسیم منحنی توانمندی ها و ضعف ها، امکانات و محدودیت ها ، فرصت ها و تهدیدهای وضع موجود - چه از زاویه نگاه درون گرایانه و چه از نگاه برون گرایانه - به مطبوعات و رسانه ها است.

تلاش برای افزایش دانش و مهارت ها و تولیدات رسانه ای ،تقویت و گسترش نهادهای صنفی و مدنی در حوزه مطبوعات و رسانه ها، کاهش نقش تصدی گری دولتی و افزایش نقش نظارتی و حمایتی دولت در حوزه مطبوعات و رسانه ها، افزایش نقش مشارکتی اهالی مطبوعات و رسانه ها در تصمیم سازی ها، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های نهادهای دولتی از جمله اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه مطبوعات و رسانه ها ، افزایش آزادی ها و امنیت قانونی برای اهالی مطبوعات و رسانه ها ،توجه کافی به حل مشکلات صنفی اهالی مطبوعات و رسانه و صیانت از حقوق صنفی و مطالبات مدنی آنان ، تقویت آموزه های اخلاق رسانه ای ،اصلاح و تکمیل برخی از قوانین در حوزه مطبوعات و رسانه و تدوین سیاست ها و برنامه های جامع و مدون در حوزه مطبوعات و رسانه از سوی مراجع ذیربط قانونی با مشارکت جدی و گسترده و فراگیر اهالی مطبوعات و رسانه، از جمله الزامات و ضرورت هایی است که بی توجهی یا کم توجهی به آنها، نقش ، اهمیت، جایگاه و کارآیی مطبوعات و رسانه ها را به مخاطره خواهد افکند.

*مازندنومه: شنیده ها حاکی از آن است که شما یکی از گزینه های سکانداری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران هستید. آیا این خبر را تایید می کنید؟

آجدانی : من آن چه را که تایید می کنم آرزوی من برای هم اندیشی و همدلی و همکاری همه ی دلسوزان و آگاهان و صاحب نظران حوزه فرهنگ و هنر و رسانه در مازندران برای پیشرفت و توسعه ی روزافزون، عمیق و فراگیر مازندران در عرصه های مختلف فرهنگ و هنر والای دینی، ملی و بومی است.

آن چه را که تایید می کنم آرزوی من برای اعتلای ارزشهای دینی ، ملی و بومی و احترام به کرامت اسلامی و انسانی اهالی فرهنگ و هنر و آزادی ها و امنیت قانونی آنها است.

آن چه را که تایید می کنم آرزوی من برای اجتناب از افراطی گری، خشونت طلبی، تهمت و توهین و تخریب،و تلاش برای اعتدال در راه همزیستی عقاید مختلف و مخالف در چارچوب ارزشها و اخلاق اسلامی و انسانی است.

آن چه را که من تایید می کنم دلتنگی من برای روزها و ماهها و سالهایی است که به عنوان یک بسیجی در خطوط مقدم جبهه های دفاع مقدس در کنار همرزمان شهید و آزاده و جانباز و ایثارگر خود،شاهد بودم که پست و مقام دنیوی ، آن قدر بی ارزش بود که به دست آوردن یا حفظ آن ،ارزش آن را نداشت که برایش بجنگیم و به دروغ و تزویر و ریا و توهین و تخریب دیگران آلوده شویم. همه ی جنگ ما برای دفاع و صیانت از اسلامیت ، ایرانیت ، انسانیت و حریت بود و دیگر هیچ.


  • شنبه 2 آذر 1392-0:0

    باسلام.برای اولین بار اقای اجودانی رو تو همایش دیدم غرور وافری داشتند که ادعای چهره فراموسنی اش کاملا هویدا بود اقای صادقی هم زیاد خوش سلیقه نیستی ها !!!!از انشا خوندن اقای استاندار هم مشخص بود اهل سخنرانی ومصاحبه های خبری نیست خود اقای صادقی هم این و فهمید اگه این کامنت رو بزاره ممنون میشم

    • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
      پنجشنبه 30 آبان 1392-0:0

      غ.ن.ج. مچکرم

      یک یار به یاران غلط اندازی ما اضافه شد و باید به فکر چوسان قدیم باشم. شاید وقتی دیگر. جوری دیگر باید دید. چشم هایم را باید بشویم. شاید فردا خیلی دیر باشد. ناگهان خیلی زود دیر می شود.

      • غلط انداز نیو جدیدپاسخ به این دیدگاه 1 0
        پنجشنبه 30 آبان 1392-0:0

        ای غلط انداز ای پس انداز ای خمپاره انداز

        اولا که من خدایی نکرده از فرمایشات (کامنت ها) گوهر افشان ان جناب ناراحت نشدم که دنبال سطل آشغال بگردم

        دوما منظور از کذاشتن توضیحات در مورد کامنت های گوهر افشان شما ، نشان دادن عمق حرف و عیان تر کردن فرمایشات و اصطلاحا نمایش بکگراند شما به خوانندگان بوده است نقطه

        • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 2 1
          پنجشنبه 30 آبان 1392-0:0

          آخ ای منطق دل انگیز غصه ام را بر نینگیز

          من کجا و بتمن و سوپرمن و شوالیه سپاه و عدالت و سیاست کجا؟ من کجا و بزن بهادری کجا؟ من در تمام عمرم آرزو داشتم که یکبار هم که شده نخورم ولی هنوز هم دارم می خورم و دیدی که حتی منطق جان هم می خواهد با کلام دلنشینش ما را بزند. چکنم این هم منطقی هست برای خودش دیگه

          • پنجشنبه 30 آبان 1392-0:0

            بابا غلط نداز! تو دیگه کی هستی! ای بتمن، ای کسیکه یک تنه به جنگ مخالفان اومدیو بی نام و نشان ! مبارز می طلبی! من تو رو دوست دارم!!

            ای شوالیه سیاه ! ای همه تو عدالت ! ای همه تو سیاست ! من تو رو دوست دارم!!

            ای بزن بهادر اصولگرایان ! ای هر آن چه اصولگرایان در آینه بینند تو در خشت خام بینی! من تو رو دوست دارم!

            ای بتمن! ای سوپرمن ! من تو رو دوست دارم!!

            • محمد داودیانپاسخ به این دیدگاه 1 1
              پنجشنبه 30 آبان 1392-0:0

              نشریات هراز ودریچه به چه سرنوشتی دچار شده اند؟ عزیزان ،اینقدر لی لی به لالای اقای اجدانی نگذارید.تعریف وتمجید های شما همانند پرده های تبریک انتخاب بجا وشایسته بعد از انتصاب است.بالاخره ایشان سهم شان را می گیرد.اگر به ایشان علاقه دارید دعا کنید که همچنان منتقد بماند.اگر فردا مسول شود میشود توجیه گر

              • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 1 2
                چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                جناب "غلط انداز نیو جدید"

                خوشبختانه به مدت محدودی کامنت شما را در ذیل مطلب آقای کمانگیری ملاحظه کردم و یک جوابیه ای هم برای آن نوشته بودم اما نمیدانم چطور شد که آقای سردبیر ناگهانی کامنت های زیادی را از ذیل آن مطلب حذف کردند و توضیحی هم در این رابطه ندادند. مدتی است که مطلب در زیر عکس پخش نمی شود و به صورت یک ستون بدشکل بخصوص وقتی که عکس پهن باشد و جا برای نوشته کم باشد دراز می شود که قابل خواندن نیست و نمی دانم چکار باید بکنم تا این مشکل را حل بکنم. اگر کسی می داند راه حل را به بنده اعلام فرماید.

                جناب غ.ن.ج من اصلاً با هیچ کس نه مسئله ای دارم و نه دعوایی و نه خصومتی و نه منفی بافی می کنم. نه وابسته به دوره احمدی نژاد بودم و نه وابسته به دوره روحانی هستم و نه برای گرفتن پست مسابقه می دهم. من فقط عمق حرف ها را شفافتر و عیان تر به مردم نشان می دهم که هرکسی بداند معنی حرف هایی که می زند چیست و به چه مقصد و مقصودی می خواهد دست پیدا کند و مدعا چیست. شما ظاهراً از کامنت های من دلخورید. توصیه می کنم کل کامنت های مرا بریزید توی سطل آشغال تا شما را ناراحت نکند.

                • آرمین عمرانیپاسخ به این دیدگاه 2 0
                  چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                  با سلام محضر استاد اجدانی عزیز

                  از بخش آخر مصاحبه که برای اولین بار از دوران دفاع مقدس و خاطراتتون از اون روزها سخن به میون اوردین لذت بردم،نه این که مثل پشت سنگری ها که حتی خاک جبهه به ته پوتینشون نخورده هر روز دم از جنگ و جبهه و شهدا می زنن و شما رو بی اعتقاد و بر انداز و.... لقب می دن.

                  شما نمونه ای کم نظیر از تواضع هستید.

                  هرکی هم می خواد به این کامنت نقد وارد کنه مهم نیست،این مهمه که قدر زر زرگر شناسد

                  با آرزوی توفیق و بهروزی برای استاد عزیز

                  شاگرد همیشگی

                  • غلط انداز نیو جدیدپاسخ به این دیدگاه 2 0
                    چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                    دوره احمدی نژاد گری تموم شده غلط انداز بیخیال شو

                    چرا انقدر ساط مخالف برادر یا خواهر محترم شما انقدر منفی بافی . متاسفانه در مطلب اقای کمانگری کامنتی برای شما گذاشتم که مدیریت سایت ، نگذاشتند (اینم معنی ازادی بیان). ای کاش ..

                    عشق فقط یک کلام حسین علیه اسلام

                    • از اهالي فرهنگپاسخ به این دیدگاه 5 0
                      چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                      من صبح همايش ابن شهراشوب بودم نبودين مدير ارشاد فقط نزد ميهمانها رو در مورد اينكه آره ميخوان ما رو عوض كنند و ما رو حمايت نميكنند حرف زد اخه بسه ديگه اقاي ابراهيمي شما كه هميشه ميگفتي ما تشنه خدمتيم بسه خدمتت كافيه همه فيض بردند در ضمن از تريبون اين همايش واسه مظلوم نمايي استفاده كردي اينم يكي از دلايل تغييرت

                      • از اهالي فرهنگ پاسخ به این دیدگاه 6 0
                        چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                        حالا كه مجالي پيش آمده و صحبت از حضور استاد آجوداني است ميخوام نكاتي را به ايشان تذكر بدم

                        1- در بحث انجمنهاي تخصصي فاجعه اي اتفاق افتاده و ارشاد استان با ايجاد شوراي راهبردي من در آوردي عملا انجمنهايي مثل نمايش را بي خاصيت و از كار افتاده كرد

                        2- روساي اداراتي مثل آمل ،محمود آباد ،قائمشهر ،ساري نه تنها راه جديدي پيش نگرفتند بلكه كارها و فعاليتهاي روساي گذشته را به نام خود و با كيفيت پايين تري اجرا نمودند و عملا بودجه ها را به سمت و سويي ديگر بردند نمونه اش رنگ آميزي ديوار بيروني مجتمع فرهنگي در آمل است كه درون اين مجتمع به همه چي شبيه است جز مكان فرهنگي و هنري و شهرستان محمد آباد كه عدم استفاده از مجتمع باعث كوچ هنرمندانش به شهر هاي اطراف شده است

                        3-استفاده ابزاري از هنرمندان جهت نيل به مقاصد مختلف در اين دوره خصوصا 4 سال دوم وحشت ناك با لا و قابل رويت بود بدون اينكه هيچ بازخورد مثبت و مشخصي داشته باشد

                        4- عدم توجه به معيشت و بيمه هنرمندان در اين دوره به حد پايين خود رسيد و آمارهاي دروغين جاي خود را به واقعيات ملموس و مشكلات هنرمندان داد

                        5-عدم توجه به نشريات و انتشارات كتب در اين دوره بر طبق آمار ها رشد چنداني نداشته و اندك كورسوي اميد هم در حال از بين رفتن است

                        6-عدم توجه به فعاليته هاي بومي و زير ساختي باعث شده ادارات به موتور هاي برگزاري همايشها و مجالس فاقد كيفيت و تكراي بدون در نظر گرفتن شرايط موجود تبديل شوند

                        7-عدم بررسي علمي در فضا سازي هاي فرهنگي و هنري از لحاظ فيزيكي باعث هدر رفتن هزينه و همچنين نا همسويي مخاطبان و در نتيجه گريزان شدن بينندگان از فعاليت هاي اين حوزه شدند مانند سالن شهرستان بهشهر و همچنين بلك باكس سالن آمل كه تنها جهت تبليغ افتتاح شد و هيچ بازخوردي نداشت



                        جناب آقاي اجوداني شكسته شدن شان هنرمند و تبديل شده به كسي كه هيچ حمايت مالي از وي نشده و به قولي نيازمند نشان دادن وي در اين دوره به حد اعلاي خود رسيد ،اميد است با حضور شما و دوستان ديگر علاوه بر مباحث گفته شده ساير معضلات از جمله بكارگيري نيروهاي فاقد تخصص و صلاحيت و كنار ماندن افراد زحمتكش و متخصص، نيز حل شود

                        • چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                          باسلام ته ره جان هرکه دوست دارنی اینتا کامنت ره بزن اقای صادقی ته این سایت پشتی خل ها ره مرد هاکردی و ته پشتی پست بیتنه بعدا شه متوجه بیی که اونتی وسته بووشن نیینه اسا ته نظر که دری اقای اجدانی ره مرد کاندی وه پست طلب نییه سوال اخر ه هارش چتی جواب هدا

                          • چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                            درود بر دکتر آجدانی- حقیقتا" چیزی به ذهنم نمی آد که بخواهم به گفته های سراسر درافشان جناب ایشان اضافه کنم ولی دوست دارم مدیر آینده فرهنگ و ارشاد جملات سئوال اخر مازند نومه را به عنوان نقشه و چراغ راه بر قاب اندیشه نهند تا باشد نوری بر ظلمت افتاده بر حال اداره کل فرهنگ و ارشاد استان مازندران.

                            • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 3
                              چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                              مصاحبه نکات کلی در بر داشت ولی کامنت ها بعضاً از در عقده گشایی نوشته شد. غلط انداز که همینطوری هم متهم به دارا بودن صفت رذیله نقد و نق است می خواهد این کامنت ها را تحلیل کند.

                              1- آقا/خانم نیکی اعتقاد دارند که این مصاحبه عکس العمل درخواست های عده ای در قالب کامنت ها بوده که خیلی از آها مواضع آقای آجدانی را زیر سوال برده بودند. حقیقتاً هم همین برداشت می شود که آقای صادقی عزیز در طرفداری از آقای آجدانی سنگ تمام گذاشته و توجیه ایشان هم این است که ایشان آدم با سوادی است و اهل قلم و مطبوعات و مورخ و دانای به علوم متعدد است. درست شبیه و یا همزاد همین غلط انداز رو به روی شما. البته کامنت گذار محترم نظرشان این است که آقای صادقی در مسیری حرکت می کند که بتواند آقای آجدانی را بر کرسی اداره ارشاد سوار کند. این هم برداشتی است که برای خود طرفدارانی دارد و کلاً در مازندنومه مدیرکل ارشاد خیلی کوبیده می شود و بعضاً لجن مال هم می شود. البته غلط انداز اعتقاد دارد که رئیس ارشاد یک روحانی متنفذ است و صاحب قدرت بیان و سخنرانی آتشین و دارای شنوندگانی در اکثر مجالس و مساجد و تکایا و مراسم ختم و ... در پهنه استان که نفر بعدی اگر بخواهد با این لجن مال کاری بر روی کار بیاید و جایگزین گردد، ایشان نیز آدم بی دستی در نقد و نفله کردن نیست و حتی آقای آجدانی و مازندنومه دوتایی هم نمی توانند از تیغ تیز زبان و بیان و نقد و ... ایشان در امان باشند. وقتی بنا بر دور ریختن انصاف باشد هر کسی می تواند با یک سایت مجازی و کمی دست و دل بازی و خرج کردن برای این و آن محور نقد افراد قرار گید ولی هدف یازندگی است نه تخریب و باید این را در کنه ذهنمان داشته باشیم که به خاطر دیگران به جهنم نرویم.

                              2- اقای پاشا که رسم شاگردی به جا آورده و در راستای ضعف های فرهنگی و ضرورت یک تحول در توسعه نیروی انسانی و توسعه اقتصاد فرهنگی و اصل فرهنگ مطالب خوبی داشتند ولی اگر نیت همه این مطالب جهت گیری برای کوبیدن و نه نقد کردن باشد خیلی جالب نیست. به درستی فرمودند که هنوز نیاموختیم که انتقاد عناد نیست و نقد چیز دیگری است و نفی چیز دیگری. ا این وجود در فراز آخز بحث شایسته سالاری در عرصه فرهنگی را از دولت تدبیر و امید طلب می کند که معلوم نیست منظور از سالار شدن این شایسته چه کسی است. آیا منظور سالار کردن آقای آجدانی به عنوان استاد ایشان بود یا مقصود هر کس دیگری به غیر از مدیر کل حاضر که اگر باشد شایسته ای بر ارشاد سالار نخواهد بود. این ورود مشکوک است و تمام زیبایی نوشته در بالا را هدفمند می کند و تتیجه نقد زیباس خود را به هدفی کوچک و جهت دار محدود می کند. هدفی که هنوز معلوم نیست در کنه ذات خود با تعصب همراه است یا با واقعیت و تعهد. هدفی که معلوم نیست همان خواسته توسعه فرهنگی را برآورده می کند یا نه و یا منجر به توسعه نیروی انسانی می شود یا خیر؟

                              3- آقای واقع بین هم که از واقع بینی فقط تائید مصاحبه را داشت و تعریف و تمجید که این مصاحبه فقط دفاع از حقیقت بود و بس. اما کدام حقیقت معلوم نیست. شاید در عکس العمل به آقا/ خانم نیکی چنین نگاشتند تا مثلاً حالی گرفته باشند و چشم را بر روی تمام نقاط ضعف و حرف های گوشه دار آقای آجدانی که بعضاً مقداری تبختر و غرور علمی و جایگاهی هم در آن وجود داشت بسته و خود را به طرفدار چشم بسته تبدیل کرد که مثلاً جمعیت کامنت گذاران مدافع را بالا ببرد.

                              4- آقای داودیان مسیر بی انصافی و کج خلقی طی کرده و چشم بسته به کسی که دستی در رسانه دارد پیشنهاد دوئل می دهد. خاطر جمع باشید آقای آجدانی در این زمینه صاحب هنر هستند و توانمند ولی بحث اصلاً این نبود.

                              5- اهل قلم هم اصرار بر دریافت جواب 72 ساعت قبل خود داشت و علت عدم برگزار مصاحبه مطبوعاتی توسط استاندار را جویا شد. البته این توهم وجود دارد که شخص استاندار از انجام مصاحبه طفره می رود و مشاور فرهنگی و مطبوعاتی استاندار هم برای سرپوش گذاشتن بر روی این نقطه تند تند مصاحبه کرده و مطلب در جهت نقد این و آن و فضا سازی بر علیه نماینده می کند. شنیده ها حاکی است که برخی اینجا و آنجا شایعاتی را بر علیه توان استاندار در انجام مصاحبه و آفتابی شدن در تلویزیون دامن می زنند که چندان باب طبع نیست و نباید استاندار را با این ادبیات مورد خطاب قرار داد. با سابقه ای که در استاندار است حداقل از پس یک مصاحبه تلویزیونی که بر می آید و نگران این مطلب نباشید. شاید هنوز موقع آن فرا نرسیده است.

                              6- از علاقمندان به فرهنگ و هنر نیز جواب آقای داودیان را داده و اطلاعات لازم از دست داشتن آقای آجدانی در مطبوعات را ارائه نمودند. البته چون فقط در ارتباط با سوابق مدیریتی آقای آجدانی در دریچه و هراز آوردند به نظر می رسد ایشان از علاقمندان به آقای آجدانی بودند و نه از علاقمندان به فرهنگ و هنر و شاید از علاقمندان به فرهنگ و هنر با مدیریت آقای آجدانی و یا برای جا انداختن آقای آجدانی به عنوان مدیر فرهنگ و هنر بودند. به هر حال در این زمینه با سردبیر محترم همراهی دارند.

                              7- آقا/خانم منصف هم فرهنگ را مقوله ای می داند که بازیچه عوامفریبان شده است. نگاه منفی و تند خود را از مرز انصاف خارج کرده و پاسداشت ارزش وجودی شخصیت ممتاز جهان تشیع ابن شهرآشوب را احتمالاً به جرم ساروی بودن منفی جلوه داده و همت ها را برای خواب کردن عوام می داند و غافل از اینکه این پاسداشت برای عوام نیست بلکه برعکس بیشتر برای خواص و با سوادان و ادبا و مورخان و اهالی فرهنگ و دین و تمدن است. بررسی آثار و تاثیر وجودی ابن شهر آشوب در جهان تشیع و نقشی که در ساخت فکری علمای تشیع داشته که نیم تواند برای خواب کردن عوام بکار برود بلکه برعکس برای بیداری و آگاه سازی کسانی که در رابطه با این شخصیت کمتر می دانند می باشد. در رابطه با چشمان تیز بین خواص و جامعه روشنفکر هم بگویم که خیلی از روشنفکران هنوز در خوابند و گرد تعصب و جهل مدرن آنها را از دیدن حقایق مانع می شود. غرور ناشی از اینکه قدرت فهم و درک مسائل را دارد روشنفکر را از مسیر درست دور کرده و در جهت نادرست به سمت ناکجا آباد وابستگی ها در حال جولان است. نه هر کو کاروان راند رموز رهبری داند. انتهاب نوشته ایشان نشان از آن دارد که از منصف بودن فقط اصطلاحش را یدک می کشد و یکسره وضعیت فرهنگی مازندران غمناک و اسفبار و زشت و نازیبا جلوه می دهد و به دنبال حذف مقصری است که به زعم خود همه را به کمک می طلبد تا آن را درمان کنند. حتی شیخ اجل سعدی را.

                              • چهارشنبه 29 آبان 1392-0:0

                                با احترام ، باور دارم خبرنگاران ، رسانه ها و مطبوعات متعهد و متخصص ، چشمهای بینا ، گوشهای شنوا ، پیگیر کارها ، دلسوز جامعه ، مورد اعتماد نظام ومردم و مددکار مسئولین هستند . برای این عزیزان ، توفیق در انجام رسالت مطبوعاتی در حفاظت از ارزشهای انقلابی و اسلامی ، عدالت اطلاع رسانی آزاد برای معرفی ظرفیتهای واقعی علمی ، تخصصی و تجربی نخبگان جامعه و رواج شایسته سالاری ، انعکاس نقاط قوت و ضعف اداری ، اجتماعی و فرهنگی برای کمک به پیشرفت و تعالی کشور بر اساس وجدان خبرنگاری و نگاه تیزبین رسانه ای آرزو دارم . جعفر قربان پور مسئول شوراها و نماینده اموربین الملل اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران

                                • سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                  فرهنگ مقوله ایست که این روزها بازیچه ای شذه در دست عوام فریبان که هر دم از باغش بری می رسد !!! امروز را با ابن شهر آشوب عوام را خواب کردند ولیکن نمی دانند چشمان تیزبین خواص و جامعه روشنفکر هرگز با این لالایی ها خوابشان نخواهد برد . رسانه ها و مطبوعات چشم و چراغ راه بوده اند ... و در طول تاریخ همیشه هزینه های گزاف پرداخته اند ... خدا را شاکریم چرا که اینان تصور کردند آبرویمان هر روز بر سر نیزه های قدرت و ماندگاری جبری شان به تاراج می رود !!! آنان بدانند حسین بن علی ع رسالتش اصلاح امت جدش بود . امر به معروف بود و نهی از منکر ... فرهنگ و هنر مازندران این روزها در غم بزرگ بی کسی خویش سر بر زانوی غم سکوت اختیار کرده !! این سکوت پر از فریاد در گلو خفته است !!! آی آدم ها که در ساحل نشسته فرهنگ و هنر مازندران هشت سال است دارد می سپارد جان !!!!! خدا را کم نشین با خرقه پوشان ،رخ از رندان بی سامان مپوشان ، تو نازک طبعی و سامان نداری ، به گرمی های مشتی دلق پوشان ، در این خرقه بسی آلودگی هاست ،سعدی

                                  • از علاقمندان به فرهنگ و هنرپاسخ به این دیدگاه 4 1
                                    سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                    جهت اطلاع آقای محمد داودیان : آقای آجدانی مدیر اولین نشریه کشوری مازندرانی ها - دریچه - با گستره فعالیت در ایران و خارج از کشور در طی سالهای 1374 تا 1382 بود و نیز سردبیر نشریه استانی هراز و عضو شورای تحریریه و دبیر سرویس چندین نشریه کشوری.

                                    • سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                      استاد عزیز اجودانی جواب 72 ساعت قبل را ندادید چرا استاندار با رسانه ها دیدار نمی کند

                                      • محمد داودیانپاسخ به این دیدگاه 1 5
                                        سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                        ردیف کردن چند جمله که فقط درمتون درسی دانشگاهی وجود دارد هنر نیست اقای آجدانی اگر خیلی هنر دارد وکار بلد است خود مدیریت یک هفته نامه محلی را به عهده بگیرد آنوقت عیارش معلوم می شود.بخش آخر سخنش در مورد سالهای دفاع مقدس نیاز به طرح نبود اگر کارش خدایی بود نیاز به خودنمایی نبود.

                                        • سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                          این مصاحبه دفاع از حقیقت بود و دیگر هیچ.

                                          • ولی اله پاشاپاسخ به این دیدگاه 4 0
                                            سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                            همانند گذشته از دیدگاههای ارزشمند جناب آقای لطف الله آجدانی -مشاور فرهنگی و رسانه ای استاندار مازندران بهره بردم.چند جمله ای از باب ارادت و شاگردی عرض می کنم:

                                            اگر باور داشته باشیم که سنگ بنای توسعه در زمینه های مختلف ، توسعه ی فرهنگی ست. اگر بر این عقیده باشیم که محور توسعه، انسان توسعه یافته است که هست. و اگر بپذیریم که توسعه و توسع امکان پذیر نخواهد بود مگر با آموزش و ره یافت های روزآمد و اصولی،متاسفانه آنچه که این سالها از آن دور و بی بهره بودیم ؛توجه به مسایل فرهنگی و هنری از یک سو و بی اعتنایی به مقوله های آموزشی و شیوع بی اعتمادی نسبت به چهره های شاخص و شایسته از سوی دیگر بود.

                                            هنوز نیاموختیم که انتقاد عناد نیست.نقد چیز دیگری ست و نفی دیگر چیز.

                                            در میدانی که عده ای بازیگر ناشی سوار بر استر بداخلاقی بتازند و با چوب چابلوسی ،گوی حذف برانند،شایستگان ،حاشیه ی انتظار و سلامت را بر متن افترا و تهمت ترجیح می دهند.

                                            با اندک نگاهی متوجه می شویم که فعالیت ادارات ارشاد مازندران در چند سال گذشته چه میزان افت داشته است و به چه اندازه ارتباط چهره های فرهنگی و هنری با این ادارات که متولی فرهنگ و هنر در شهرستانها هستند تقلیل یافته است.بسیاری از انجمن های هنری و ادبی عملا تعطیل شده اند و بعضا برخی از موسسات خصوصی که اقدام به برگزاری برنامه ای میکنند با بی مهری ،مانع تراشی و عدم همکاری ادارات ارشاد مواجه می شوند.

                                            رسانه های استان نیز سرنوشت مشابه و گاه اسفناک تری دارند.هیچ سازوکار اصولی و منطقی منطبق با آموزش برای ورود و فعالیت افراد به عنوان خبرنگار تعریف نشده است.حجم بیکاری و تورم افسار گسیخته ،اقشار تحصیل کرده را به سمت مشاغل آبرومند اما بی نیاز از سرمایه گذاری سوق می دهد که یکی از آنها خبرنگاری و فعالیت در عرصه ی رسانه ای ست.

                                            فعالیت های فرهنگی،اقتصاد فرهنگی را طلب می کند .متاسفانه در جامعه ی ما فرهنگ مقوله ای مصرفی قلمداد می شود حال اینکه مبنای آن تولید فکر و اندیشه است و ضرورت دارد با تغییر نگاه متولیان عرصه های فرهنگی از بعد مصرفی به تولیدی ،توجه ویژه و درخوری به آن شود.

                                            تغییر سیاست دولت از دخالت و قیمومیت به حمایت و نظارت یکی از اساسی ترین راهکارهای روان سازی ، افزایش خلاقیت و زایش های فعالیت های فرهنگی و هنری ست.

                                            امید که در دولت تدبیر و امید شاهد شایسته سالاری و شکوفایی در عرصه های فرهنگی و هنری باشیم.

                                            • سه شنبه 28 آبان 1392-0:0

                                              ببخشید این مصاحبه بیشتر شبیه دفاعیه نمی باشد .؟آقایان محترم صادقی و آجدانی ،هر دو واقفید که در برابر نظر ها و گفت و شنود ها و کامنت هایتان متن فوق نمایان گشته است . این ترفند رسانه ایی را خوانندگان شما میدانند . مخصوصا سوال آخر .شنیده نشد که یکی از گزینه هاست بلکه مطلبی نوشته شد از طرف ...حالا ...صادقی جان کامنتو حذف نکن چون اونوقت فکر میکنم که کامنتم شده نخود در آش


                                              ©2013 APG.ir