حرف ها، انتظارات، بانوان
در مدت حضور جمشیدی علاوه بر بیشتر شدن اخبار منتشر شده از مدیرکل امور بانوان و خانواده نسبت به مدیر پیشین، یک اتفاق محسوس دیگر هم در این اداره کل افتاد و آن فعال شدن سایت اداره کل امور بانوان و خانواده مازندران است که می توان آن را به فال نیک گرفت.
مازندنومه، اشکان جهان آرای: «ردیف اعتباری ویژه برای بانوان اختصاص یابد»، «گره های موجود در امور زنان را با تشکیل اتاق فکر برطرف کنیم»، «نباید نقش بانوان در جامعه نگاه جزیی و استانی داشت»، «برنامه های ویژه برای احیای ورزش بانوان استان»، «ارتقای سطح زندگی بانوان»، «عزت زن مازندرانی به همگان اثبات شود»، «ایجاد بازارچه خیریه دائمی برای زنان سرپرست خانوار»، «افزایش تعداد پارک بانوان»، «تاسیس فرهنگسرای بانوان»، «توجه بانوان روستایی». این ها برخی از مسائلی هستند که در کمتر از یک ماه گذشته مدیرکل جدید امور بانوان و خانواده استان مازندران مطرح کرد.
«مریم جمشیدی» در نشست ها و سخنرانی های متعدد پس از انتصابش مسائلی مشهود از کاستی های جامعه زنان مازندران را مطرح کرد که سال هاست بسیاری از بانوان در انتظار رفع آن ها هستند. موضوعاتی که برخی از آن ها مانند ایجاد بازارچه خیریه دائمی چند سالی هست که در دستور کار قرار دارند، اما به نتیجه نمی رسند.
پیگیری رفع مشکل اشتغال بانوان مازندران از سال 1386 به طور رسمی و شاید جدی در دستور کار مسئولان مازندران قرار گرفت. 15 اردیبهشت سال 86 «زهرا شرف الدین» مدیر کل پیشین امور بانوان و خانواده استانداری از ایجاد بازارچه دائمی خوداشتغالی ویژه بانوان مازندران خبر داده بود.
8 تیر 1386 هم کمیته تخصصی اشتغال بانوان استان مازندران در در کارگروه اشتغال و سرمایه گذاری استانداری تشکیل شد که قرار بود 5 محور اصلی «بررسی وضعیت زنان شاغل و جویای کار و پراکندگی جغرافیایی»، «تهیه اولویت های استان بر اساس نیاز و بازار کار در زمینه صنایع، معادن، بهداشت و درمان، کشاورزی و خدمات»، «ارائه راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات بانوان بیکار»، «شناسایی طرح های اشتغالزایی ادارات مختلف که زنان می توانند در آن نقش داشته باشند» و «شناسایی فرصت ها و نیازهای شغلی و کارآفرینی» را پیگیری کند. اما پس از گذشت بیش از 6 سال نتیجه ای حاصل نشد. نمونه های از این دست تصمیمات و وعده ها در سال های گذشته تعدادشان بیشتر از موارد ذکر شده است.
حالا مدیرکل امور بانوان و خانواده فعلی مازندران که با دست پری از برنامه های راهبردی برای بانوان وارد عرصه مدیریت استان شده، حدود 3 هفته است موضوعاتی را مطرح می کند که برخی شان جنبه ای آشکار دارند و برخی دیگر به مسائلی اشاره دارد که بیش از اجرایی بودن، اجتماعی است. (اگر نگوییم به شعار شباهت دارد).
تردیدی نیست همه مسائلی که جمشیدی عنوان کرد و بر آن ها تاکید دارد، موضوعاتی لازم و خوشایند برای جامعه بانوان استان و به تعبیر بهتر برای همه استان است. اما حضوری پر تاکید در ابتدای راه و بیان مسائلی که اجرای آن ها هم به زمان طولانی و هم به اعتبارات کلان نیاز دارد، شائبه شتاب زدگی و آشنا نبودن به برخی مسائل را به وجود می آورد. مثلاً این که آیا مدیر کل امور بانوان و خانواده مازندران از مسائل اقتصادی استان آگاه نیست که از تاسیس فرهنگسرای ویژه بانوان و ایجاد بازارچه خیریه دائمی در استان سخن به میان می آورد یا منابع اعتباری خاصی تعیین شده است که در این مدت کوتاه برنامه های متعددی برای جامعه بانوان استان مطرح می شود؟
از طرفی چگونه در استانی که هنوز یک تشکل مستقل بانوان ندارد و بانوان آن در تصمیم سازی های مربوط به خودشان نماینده ای ندارند، مدیرکل امور بانوان و خانواده اش از حفظ عزت بانوان مازندرانی حرف می زند. یا این که افزایش تعداد پارک بانوان در شهرهای مازندران با اعتبارات استانی قرار است انجام شود، یا شهرداری ها موظف به تاسیس پارک ویژه بانوان در شهرها شوند؟ ورود بخش خصوصی برای برطرف کردن مشکلات جامعه بانوان می خواهد کدام بخش از معضلات این قشر را به چه شکل و با چه شرایطی برطرف کند؟ اعضای اتاق فکر برای باز کردن گره های موجود در امور بانوان استان چگونه و از چه قشری انتخاب می شوند؟ جزیی و استانی نگاه نکردن نقش بانوان در جامعه مستلزم چه قواعد و رفتارهایی است که باید مد نظر قرار بگیرد؟
البته در مدت حضور جمشیدی علاوه بر بیشتر شدن اخبار منتشر شده از مدیرکل امور بانوان و خانواده نسبت به مدیر پیشین، یک اتفاق محسوس دیگر هم در این اداره کل افتاد و آن فعال شدن سایت اداره کل امور بانوان و خانواده مازندران است که می توان آن را به فال نیک گرفت.
به هر صورت جمشیدی باید در نظر داشته باشد که با حضور در این پست مسئولیتش بسیار سنگین تر از وظایف گذشته است و بیان هر کدام از این مطالبی که عنوان کرده است انتظارات از او را بیشتر و مسئولیتش را سنگین تر می کند. شاید بهتر بود پیش از هر چیزی برای دوران حضورش در رأس اداره کل امور بانوان و خانواده استان برنامه ای مدون و جامع در نظر می گرفت و برای هر کدام از محورهایی که قرار بود مطرح کند با تشریح جزییات لازم، راه برای به وجود آمدن ابهامات و شاید برخی بیم ها را ببندد.
مدیرکل جدید امور بانوان و خانواده استانداری مازندران در نظر داشته باشد که هر کدام از مسائلی که از زبان یک مدیر یا مسئول بیان می شود، از دید جامعه صرفاً یک دغدغه برای مسئول یا چشم انداز محسوب نمی شود، بلکه امیدها و انتظاراتی را ایجاد می کند که براورده نشدن آن ها هم به روحیه و اعتماد همگانی در جامعه آسیب می رساند و هم پیشینه مدیریتی فرد را مخدوش می کند. با این وجود یک ماه زمان کمی برای ارزیابی عملکردی یک مدیر است و باید منتظر ماند و دید به رسم دولت تدبیر و امید، جمشیدی پس از صد روز چه اقدامات رو به رشد و خارج از کاغذی برای جامعه بانوان استان انجام خواهد داد.
- سه شنبه 19 آذر 1392-13:53
ایشان باید در ابتدا طرز برخورد خود را اصلاح کنند.
- سه شنبه 19 آذر 1392-12:33
این غلط انداز کیه ؟
غلط انداز تو خسته نمیشی این همه فکر می کنی و حرف می زنی؟
چقد وقت آزاد داری که در مورد همه یادداشت ها کلی حرف واسه گفتن داری.
خدایی چرا خودتو رو نمی کنی؟
خودت بیا با اسم خودت مقاله بنویس مطمئنم می تونی مثمرثمر باشی. - دوشنبه 18 آذر 1392-17:34
خانم جمشیدی نیاز به دست بوسی نداره. با همه بانوان استانداری. با همه نمایندگان و مشاورانش در دستگاهه و فرمانداری های استان و امروز هم با همه تشکل های مردم نهاد و خیریه ها دیدار صمیمانه داشته.
خوبه قبل از این جبهه گیری های از روی حسادت و غرض، سایت استانداری و عملکرد پربار ایشون رو مطالعه کنی.- سه شنبه 19 آذر 1392-6:27
مگه بیکاری خانم موسوی، خداوند ما را برای دست بوسی آفریده نه برای خواندن سایت استانداری. تشکل های مردم نهاد در استان چیست؟ توی تعریف که می گویند تشکل های غیر انتفاعی هستند ولی در عمل همان تشکل هایی هستند که با تمام وجود به دنبال درآمد و دله دزدی می دوند. حالا شما یکی را غیر از تشکل های خیریه بانوان مثال بزنید که واقعاً مردم نهاد باشد.
- دوشنبه 18 آذر 1392-15:12
خانم جمشیدی چقدر زنان فعال مازندران را میشناسند؟ آیا برای جمع کردن آنان در یک نشستٰ ٰتلاشی کرده اند یا منتظرند آنان به دست بوسی ایشان بروند؟
- دوشنبه 18 آذر 1392-14:43
با سلام
اولا براي خانم جمشيدي آرزوي موفقيت ميكنم ثانيا هيچيك از نظرات ايشان بدون فكر و كارشناسي نبوده. هركدام مدون و مستند بوده اند. در اين مدت كم نشست هاي متعدد داشته اند قول احداث پارك و فرهنگسرا را هم گرفته اند شعار نيست عملي ميشود. اگر مديري بتواند در كوتاه مدت عالي عمل كند نشانه توانمنديش است و بايد حمايت شود و من به نوبه خود به شما تبريك ميگويم و مطمئنم همچنان موفق عمل خواهيد كرد- سه شنبه 19 آذر 1392-7:3
آقای جهان آرای از قول خانم جمشیدی فرمودند:
1- ردیف اعتباری ویژه برای بانوان اختصاص یابد
2- گره های موجود در امور زنان را با تشکیل اتاق فکر برطرف کنیم
3-نباید نقش بانوان در جامعه نگاه جزیی و استانی داشت
4- برنامه های ویژه برای احیای ورزش بانوان استان
5- ارتقای سطح زندگی بانوان
6- عزت زن مازندرانی به همگان اثبات شود
7- ایجاد بازارچه خیریه دائمی برای زنان سرپرست خانوار
8- افزایش تعداد پارک بانوان
9- تاسیس فرهنگسرای بانوان
10- توجه بانوان روستایی
چند نکته هم از طرف من:
1- در مورد ردیف ویژه برای بانوان، این مسئله یک مورد برای کل کشور است که باید دولت پیشنهاد بدهد و مجلس تصویب کند. در دوران قبل هم مطرح شده است ولی رای نیاورد. استدلال آقایان مجلس این بود که ما نباید وارد بازی های رسانه ای برای این مسئله بشویم. بسیاری از ردیف های بودجه برای خانمها امکاناتی را پیش بینی کرده اند که اگر ردیف را مستقل بکنیم خود خانمها متضرر خواهند شد. جدایی سودی برای خانمها ندارد و محرومیت و تشتت را به همراه دارد.
2- منظور از تشکیل اتاق فکر چیست؟ اتاق فکر موجود در استانداری که می تواند هم مردان و هم زنان در آن حضور داشته باشند. مگر اینکه منظورتان تشکیلاتاق فکر جدا برای زنان باشد که در این صورت می شود دو تا اتاق فکر زنانه و مردانه. اونوقت روی چه چیزهایی باید فکر کنند که اتاق فکر قبلی نمی توانست اینکار را بکند؟ البته شوراهای مشورتی در امور زنان کار اتاق فکر را هم می کند و ارتقاء آن به اینکه زیر نظر استاندار این اتاق کار بکند چه مشکلی را می خواهد حل بکند؟ اونوقت می شود یک هوویی برای مدیرکل که الزاماً باید یک تشکل زیر نظر مشاور امور زنان باشد که محوریت آن مدیرکل را تخریب خواهد کرد و دوئیت پیش خواهد آورد.
3- نگاه جزئی و استانی به نقش بانوان یعنی چه؟ در داخل استان چه کار فرا استانی را می خواهید تعقیب کنید که نیاز به نگاه ملی یا بین المللی دارید. مگر اینکه این نقش را به قول غلط انداز فمنیستی ببینید. اگر می خواهید نماینده زن به مجلس بفرستید که باید در داخل استان مسئله را ببینید و اگر می خواهید وزیر زن داشته باشید که باید نسبت به تربیت زنانی که بتوانند بار وزارت را بر دوش بکشند با تمام شرایط لازمه اقدام کنید. آیا اینکار زنان را از پرداختن به وظائف مادری دور نمی کند؟ اگر می خواهید که زن مادر نباشد آنوقت باید بفرمائید که چه مزیتی برای جامعه به همراه خواهد داشت و پیامدهای آن چیست؟
4- احیای ورزش بانوان خوب است ولی وظیفه اش با تربیت بدنی است و پیگیری و امر و نهی با شما است. شما راساً نباید در هر کاری به خود اجازه ورود بدهید که مسئولیت آن با سازمانهای دیگر است. شما فقط مسئولیت بررسی حسن اجرای وظائف و مسئولیت های آنها را بر عهده دارید و دخالت ها به ضرر بانوان تمام خواهد شد.
5- ارتقاء سطح زندگی بانوان از شعارهایی است که به درد تبلیغات و پز دادن و مانور دادن می خورد. خود دولت با تمام امکانات خودش از پس این شعار بر نمی آید. مگر بانوان جدای از کل خانواده هستند که شما می خواهید جدای از خانواده سطح زندگی آنها را ارتقاء دهید؟ مگر می شو بانوان را بدون خانواده در نظر گرفت؟ منظور از بانوان در اینجا کدام قشر است؟ در انتها به طور خیلی کمرنگی از بانوان روستایی حرفی به میان آمد. حتی در این زمینه هم کمیت ارگان های دولتی کاملاً لنگ است. تنها نهاد مرتبط با این مسئله جهاد سازندگی سابق بود که آنهم دیگر نیست. فنی و حرفه ای در بخش هایی ورود پیدا می کند که خیلی حالت جهادی ندارد و بیشتر حالت آموزشی و سطحی دارد و تاکنون خیلی در امر توانمند سازی بانوان روستایی کار موفقی انجام نداده است و بیشتر به بانوان شهری و یا روستاهای متصل به شهر پرداخته است.
6- چون سخن به درازا کشید پیشنهاد غلط انداز این است که برای هر ادهایی یک بازه زمانی تعریف کنید که قابل پیگیری باشد و اگر نشد بتوان اعتراض کرد که بابا اینهمه حرف تحویل مردم ندهید و مردم را برای هیچ امیدوار نسازید. همینکه استاندار بفرماید ما اگر ظرف دو سال در استان تحول ایجاد نکنیم از اینجا می رویم کافی است. همه باید آماده رفتن باشیم.
ظاهراً عادت عناصر دولتی شده است که در اوایل کار بگویند ما می توانیم این کارها را بکنیم و مردم که امید دارند تا با تدبیر جدید نفسی تازه به زندگیسان وارد شود به سمت آنها رویکرد نشان می دهند ولی در انتهای کار بایک نگذاشتند از مردم جدا می شوند. این «ما می توانیم» در ابتدا و «نگذاشتند» در انتها عادت شده است و دو کلمه برای فریب است. شما بفرمائید طی 100 روز آینده چه کاری از شما نمود پیدا خواهد کرد و کدامیک را به مردم و بانوان به صورت عمل شده نه توجیه تحویل می دهید؟ به جای شعارهای دست نیافتنی باید در بازه زمانی 100 روزه بفرمایید که چه اموری دست یافتنی هستند و مردم می توانند آنها را در انظار خود مشاهده نمایند؟ و اگر عمل نشد با شما چکار باید بکنند؟ کلی گویی اصلاً در شان عناصر دولت تدبیر و امید نیست.
- دوشنبه 18 آذر 1392-13:46
چیزی که مسلم این شتاب زدگی مدیر کل امور بانوان هست که عاقبت خوشی نداره تجربه نشون داده اونایی که اول خوب مصاحبه میکنند واطلاع رسانی بعد از مدتی که نتونستن عملی کنن از دسترس خارج میشن!
- دوشنبه 18 آذر 1392-12:47
تیتر زدن مهم نیست مهم اجرای تیترهاست .برادر محترم گویا آمدی تعریف کنی و متن میگه . ایرادی نیست ولی گاهی تعریف و حمایت نا آگاهانه روزهای ناخرسندی را برای همان مدیر به ارمغان میاورد . .ازاینکه غلط اندازگفته مسئله زنان را زنان بنگارند .مورد تایید نیست .مرد و زن در کنار هم جامعه را میسازیم پس هر کس بنا بر اطلاعات و آگاهی در هر موضوعی البته با اجازه و در زدن ! میتواند وارد شود .نویسنده که نمی دانست سایت از سال های 44 فعال می باشد ؟!و پر از خبر با تیتر های گوناگون و دلخوش کننده از شرف الین .جلسات برگزار کردن و حرف زدن به هیج جا نمرسیم .چه اینکه مدیر زن باشد یا مرد .مدیر باید متعهد و باتجربه و پیگیر باشد .اگر هر مدیر در استانداری سال یک طرح را به هدف و نطقه پایان برسانند مازندران دوباره مازندران میشود .
- دوشنبه 18 آذر 1392-11:58
اشکان عزیز مثل همیشه به نکات دقیقی اشاره می کند
- دوشنبه 18 آذر 1392-11:15
برنامه های مطرح شده بسیار کلی می باشد نظرم این است خانم جمشیدی روی یکی از این برنامه ها بطور اساسی زوم کنند و به هدف برسانند بهتر است تا اینکه بخواهند همه برنامه ها را اجرا نمایند که امری نشدنی است .برنامه ای که تاثیرگذاری فرهنگی و اقتصادی داشته باشد و طیف وسیعی از زنان جامعه را در برگیرد و از نتیجه حاصله همگان بهرهمند شوند
- دوشنبه 18 آذر 1392-9:46
باتشکرازدغدغه نگارنده .تحلیل مسائل روز جامعه مردوزن نمیشناسدخانواده واجتماع متعلق به هر2جنس وفرصتها وتهدیدهانیزتمام جامعه راتحت تاثیرقرارخواهد داد.به امید روزهایی که برنامه های اجراشده در این حوزه اطلاع رسانی شود وارزوی توفیق برای دوستان.
- دوشنبه 18 آذر 1392-6:39
چند تا پیشنهاد غلط اندازانه برای امور بانوان:
1- بر اساس مانیفست فمینیسم مدیرکل امور بانوان به هیچ وجه به رسانه های اجازه ندهند که از طریق مردان برای بانوان تحلیل بنویسند و از خانم والامقام خلد آشیان جمشیدی تجلیل و تعریف و تمجید بکنند.
2- همانطوری که مردان در ورود به اتاق بانوان باید در بزنند تا آنها به وضع حجاب خود برسند و بعد اجازه ورود بدهند، ورود آقایان برای تحلیل مسائل بانون اعم از بیان پیشرفت ها و پس رفت ها و نقدها و تعریف ها باید با اجازه قبلی از مدیرکل امور بانوان پس از مشورت با مشاور امور بانوان همراه باشد. سایت ها بدانند هرگونه مطلبی بدون مجوز از شخص مدیرکل بدون اعتبار است و باید در پیشگاه جمعیت بانوان پاسخگو باشند.
3- آقایان لطف فرموده امور بانوان را به بانوان وگذار نمایند و نه تعریف بکنند و نه تکذیب. مگر بانوان چلاق هستند که آقایان برایشان تحلیل بنویسند. آقایان بروند فضای مطبوعاتی خودشان را سر و سامان بدهند و اینقدر به امور بانوان کار نداشته باشند.
4- بانوان در صدد هستند آئین نامه ای را تدوین کنند و بعدها به صورت لایحه ای توسط دولت به مجلس داده شود که امورات مدیریتی کشور را به دو قسمت مساوی بین آقایان و خانم ها تقسیم کنند. اینجوری اگر با هم قاطی باشند حتماً آقایان کلاه سر خانمها می گذارند. مثلاً غلط انداز پیشنهاد کرده است که یک رئیس جمهور مرد مربوط به نیم کشور متعلق به آقایان و یک رئیس جمهور زن مربوط به نیم کشور بانوان داشته باشیم. برای هر وزارت خانه ای یک وزیر مرد و یک وزیر زن با اختیارات و اعتبارات مساوی داشته باشیم و برای هر استانی هم یک استاندار مرد و یک استاندار زن داشته باشیم.
5- چرا باید استاندار مرد برای خودش مشاور امور بانوان داشته باشد تا مسائل امور بانوان را در جلسات اختصاصی مورد مشورت قرار بدهد ولی یک استاندار زن نداشته باشیم که مشاور امور آقایان داشته باشد تا در مواقع لازم مسائل امور آقایان را در جلسات خصوصی مورد مشورت قرار دهد؟
6- آیا فکر می کنید مردان بهتر مدیریت می کنند و زنان نمی توانند؟ این تفکر کهنه و قدیمی بر اساس تز پدرسالارانه و مردسالارانه است. بانوان این تئوری ها را پشت سر گذاشته و در خانه ها زن سالاری را حاکم کردند و برای اینکه مردان بدانند که هیچی نیستند فرزندسالاری و حتی نوه سالاری را نیز حاکم کردند که همه شان طرفدار مادر سالاری و زن سالاری هستند. تازه دختران را بابایی خطاب می کنند تا عمیقاً در مردان نفوذ کرده و قلب آنها را کاملاً تسخیر نمایند و هرچه بانوی خانه امر داد مرد فقط باید بگوید چشم. البته هنوز این اختیار حرف آخر را در خانه مردی همانند مرحوم مغفور حضرت آقای خاتمی رئیس جمهور مردان اسبق می زند را از آنها اخذ نکردند ولی اگر یکی به دو بکنند حتماً این اختیار هم از آنها معزول خواهد شد.
7- حالا شما بفرمائید این زن است که دارد مدیریت می کند یا مرد؟ استاندار مرد بهتر است یا استاندار زن؟ وقتی که یواش یواش امور در قبضه خانم ها قرار بگیرد آنوقت به شما اثبات می شود که نباید نیم جامعه فراموش بشوند.