ای احمدی نژاد. بشکنه دستت که نمک نداره. این آقا چطوری جذب استانداری شد؟!!!!!!!!!!!!!!!

بخشی عزیز اگر مشاور غایب بود شما با فریاد رسایتان دفاع کردید . ادبیات شما در محضر مسئولین با ادبانه است .ولی نوشته کامنتی غیر محترمانه . عزیز هرچه خود پسندی برای دیگران بپسند .بعدش دیگر روحانی زاده بودنت را هی به رخ نکش .حرمت روحانی و روحانیت را داشته باش . داشتن سواد ، ادب ، حرمت کلام و حرمت صدا میتواند در شخصی زاده یا روحا نی زاده باشد یا نباشد . شما همه را به افکارانحرافی محکوم میکنید عین مشاور

• غلط انداز2پاسخ به این دیدگاه 3 1
  سه شنبه 19 آذر 1392-0:2

  منبر تموم شد دعا بفرمایید.بنده خدا چی گفته که تو جوش آوردی .کجا حرمت روحانیت رو نگه نداشت بابا شما واقعا کج فهم و بی ادبید...آقای بخشی اینا ارزش جواب دادن ندارن.....

  • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 1 3
    سه شنبه 19 آذر 1392-8:1

    غلط انداز 2 جعلی است و غلط انداز حقیقی هرگز از کلماتی نظیر بی ادبید و ... استفاده نخواهد کرد. نقد با بی ادبی و جسارت خیلی فرق دارد. غلط انداز هزل و شوخی می کند ولی از کلمات موهن هرگز استفاده نمی کند حتی برای مخالفان خودش.

کوروش گفت:
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما.
آقا ما رو .. فرض نکن !

• بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 2 2
  دوشنبه 18 آذر 1392-15:55

  با سلام
  شخص استاندار نیاز به حمایت یا توبیخ بنده و شما نداره مضافا بر اینکه ما در موضعی نیستیم که چنین جسارتی کنیم. بهتره ادبیات محترمانه تری رو به کار ببرید .متاسفم از اینکه باید پاسخگوی افکار انحرافی برخی از دوستان باشم.البته این شیوه شما و دوستان شما در بیان نظرات به این مفهومه که ما دقیقا به هدف زدیم.

  • نافرمانپاسخ به این دیدگاه 2 2
    دوشنبه 18 آذر 1392-18:9

    خود گویی و خود خندی/عجب مرد هنرمندی
    آقای بخشی مواظب باش به کاهدون نزنی. بابا مقداری هم خویشتن داری خوب است. از این جوابهایی که سعی کردی به همه بدهی و خیلی هم اهانت آلود و عتاب آلود و از موضع طلبکار جواب می دهید نشان می دهد درونت پر از حرص و جوش است و از نقد دوستان در رنج و عذاب هستید. بابا مرد آن است که به اشتباه خویش اعتراف کند و پا روی پدال گاز اشتباه نگذارد.

بخشی عزیز با این نوشته خواستی فریادی که سر استاندار برای عدم حضور مشاور کشیدی را از دلش در بیاری ؟!اولین آیتم یک مدیر اخلاق است .امید که مدیریت در اجرا نیز مانند اخلاقش باشد .بعد ببخشید استاندار کدوم اعتراضات رو گذشت نمودند خبرنگاران اگرچه تعدادی خواسته ودغدغه خود را با صدای بلند گفتند چون شما ،مگر در دولت قبل با استانداران قبلی نبود شاید نبودی یا ندیدی یا نشنیدی،
راستی دو حدیث که گفتی بیشتر به سایت شما میخوره که اگر عمل کنه جدال رسانه ایی تمام میشه و استاندار با خیال راحت یا ین مشاور را حذف میکنه یا اونو براساس خواسته اش مدیر ارشاد !!!!!میکنه "اوج بزرگواریها در گذشت است» و «هیچ دو گروه با هم رویارو نشدند، مگر اینکه با گذشت ترین آنها پیروز شود»، یعنی آرامش در راستای توسعه استان تا دو سال دیگر .اجازه یه چیزی بگم .ماندن استاندار تا دوسال دیگر تضمین شد بنا به گفته خودش ،حتما با وزیر کشور قرار داد داخلی بست !!!!!!!!!!!!!!

• بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 2 2
  دوشنبه 18 آذر 1392-14:23

  با سلام
  اگر بحث احترم به مخاطب نبود و شیوه جدید مازندنومه هم،به این منوال نبود هرگز پاسخگوی برداشت های شخصی افراد از نوع کلام دیگران نبودم.
  اول اینکه بنده یه سوال از استاندار کردم اینکه چرا مشاور رسانه ای شما حضور نداره؟شما و دوستان شما چرا از ابتدای نشست بسیج شدید و در غیاب یک شخصی که حضور نداره از خودش دفاع کنه حرف نا بجا زدید؟اگر حق شما بود سوال کنید حق ما هم بود سوال کنیم . دوما:اتفاقا در نشست خبری طاهایی بنده از همین مدیر کل ارشاد خواستم در مورد کارهای فرهنگی که انجام داده توضیح بده همینایی که الان گفتو لیست کرد. ظاهرا شما تو اون جلسه حضور نداشتید. در ضمن موندن استاندار یا نموندنش دردی از شما دوا نمی کنه چرا که شما و دوستان شما همواره در موضع تخریب سخن می گید. دو حدیث هم مرتبط با همه مردم و همه رسانه هاست. بنده تو جلسه هم عرض کردم هر رسانه ای نقد میکنه مسئول اون نقدر یا استاندار یا هر مسئول دیگه ای هست باید پاسخگو باشه که هستند رسانه ی دیگه تنها می تونه در موضع ادب پاسخگو باشه حالا یا دفاع کنه یا انتقاد.در ضمن پیشنهاد میکنم قبل از اینکه اظهار نظر کنید اطلاعات کاملی از جوانب موضوع کسب کنید چرا که خیلی زود مغلوب داستان لقب می گیرید.

آقای بخشی ,رعایت بی طرفی در پرسیدن سوال از مسولان ,اصل اولیه خبرنگاری است که شما یاد نگرفته اید .بهتر است در کلاس های آموزش خبرنگاری شرکت کنید.
وظیفه خبرنگار بیان دغدغه های مردم به مسولان وکمک بهد رفع آن ها است نه صحبت درباره مشاور رسانه ای استاندار وبودن یا نبودن وی در نشست رسانه ای .
عامه مردم که دارای مشکلات بیکاری وافزایش قیمت وزندگی نابه سامان هستند اصلا نمی دانند مشاور استاندار چه کسی است .
شما که بیان مقتدرانه در نشست را می توانید داشته باشید این بیان را درحمایت از مردم به کار برید نه حمایت از مسولان که آنها حامی بزرگی مثل دولت دارند ونیاز به حمایت امثال شماندارند آن هم فقط برای چاپلوسی وخوش شیرینی .

• بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 2 2
  دوشنبه 18 آذر 1392-13:51

  با سلام
  شما ظاهرا درست متوجه سوال من از استاندار نشدید. من هم در خصوص بودجه جاری دستگاه ها، هم شیوه مدیریت برنامه ریزی تیم جدید،هم در خصوص عزل و نصب ها، هم در خصوص عدم حضور مشاور رسانه ای استاندار و هم در خصوص دروغ نویسی برخی راویان جلسات پشت پرده سوال کردم.شما ظاهرا سوال بنده در خصوص مشاور رسانه ای رو بزرگنمایی کردید. ضمنا انسان تا زنده است باید مطلب جدید یاد بگیره ما هم اگر موضوعی رو نمی دونیم خوشحال می شیم از دوستان یاد بگیریم در ضمن اگر اینی که فرمودید جزو اصول خبرنگاریه انصاف هم یکی از همون اصوله که شما ظاهرا فراموش کردید مضافا بر اینکه ادبیات شمام نیاز به اصلاح داره.موید باشید.

اقای بخشی شما کی از قم برگشتید ویک سورکی مازندرانی شدید

• بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 1 2
  دوشنبه 18 آذر 1392-13:53

  با سلام
  اون وقت که اونجام بودیم هم همینی که گفتید بودیم.

درود بر غلط انداز .مگر رییس جمهور محترم اقای دکتر احمدی نزاد نفرموده بودند من گوش استاندار رو میگیرم می اندازم دور؟لا اقل استاندار محترم این ادبیات رو ندارند

از طرز برخورد با فرزانه معاون برنامه ريزي و بقيه مديران استانداري فهميديم .....
چه جالب حداقل آقاي فلاح تو ديگه اين حرفارو نزن

آقای بخشی خیلی تحریک شدی و تحت تاثیر قرار گرفتی. اینهمه غلط انداز برایت زحمت کشید تا یک خبرنگار درست و حسابی بشوی آخرش اینجوری از آب در آمدی؟
بخشی جان خبرنگار باید بی حس باشد و اصلاً با یک حبه خرما گرمی نکند. این حرف ها را هر استاندار دیگری هم می زند. مگر استاندار می تواند بیاید بفرماید ما دمار مخالفان را در می آوریم و اینها را به صورت خارجیان نگاه می کنیم و گوش همه را می کشیم و میندازیم توی زباله دانی تاریخ و می گذاریم توی پارکینگ مدیریتی تا بازسازی بشود؟
آدم عاقل که اینجوری حرف نمی زند؟ آدم عاقل می فرماید اساساً ما برای نجات استان آمده ایم و اگر روزی احساس بکنیم که نمی توانیم از اینجا می رویم.
حال غلط انداز شیطون از این جمله استاندار محترم و معزز که نامردی نکرده و همه مشاوران مهمش را بعد از یک مانور فرا شهرستانی از همولایتی های خودش انتخاب کرده و رئیس دفتر را هم از خودشان گذاشته و سه چهارتا مشاور را هم از زادگاهش مستقر کرده خیلی خوشش اومد که فرموده ما آمدیم که استان را نجات دهیم و اگر نتوانیم ظرف دو سال اینکار را بکنیم از اینجا می رویم خیلی خیلی خوشش آمده است حتماً می گویید چرا؟
1- هدف مقدسی است. نجات در هر شرایطی بهتر از خفه کردن است. نجات نفس می دهد و خفه کردن نفس می گیرد.
2- اصولاً حیات در نگاه آدمیان بهتر از موت است و به همین دلیل نجات اولویت دارد و تشویق می شود و قتل که نوعی از موت است تقبیح شده و زشت شمرده شده و قصاص به همراه دارد. توجه داشته باشید که نجات و قتل هر دو فعل صادر شده از انسان هستند که یک ممدوح و یکی منفور است.
3- حالا فرض کنید شما هم مثل غلط انداز کمی جرات پیدا کرده شیطنت بکنید و باور کنید که استاندار تا دو سال دیگر استان را نجات خواهد داد یعنی چی اونوقت؟
4- استاندار باید مشکل بیکاری و اشتغال را طی دوسال آینده کاملاً حل کند و اگر نتوانست از اینجا خواهد رفت. آیا می تواند؟ با حدود بالای ده هزار نفر بیکار استاندار ظرف هر سال باید بالای 5 هزار نفر شغل تولید کند و برای هر شغل اگر 50 میلیون تومان اعتبار نیاز باشد (به نرخ روز) اعتبار سالیانه ای برابر با 250 میلیارد تومان فقط برای تولید شغل نیاز دارد. آیا می تواند این اعتبار را از رئیس جمهور بگیرد؟
تازه برنامه استاندار برای بکار گیری این اعتبار جهت تولید شغل چیست؟ مگر با حلوا حلوا دهان شیرین می شود؟
5- استاندار برای ساماندهی امور کشاورزی با 150 هزار هکتار اراضی زهکشی نشده چه برنامه ای دارد؟ آیا با گفتن اینکه ما کشاورزی استان را نجات می دهیم، اراضی لطف می فرمایند و خودبخود زهکشی می شوند؟
6- استاندار برای تسطیح اراضی اگر سالیانه فقط بتوانند 20 هزار هکتار را تسطیح بکنند به بیش از 10 سال زمان نیاز دارند، تازه این به شرطی است که اعتبار تخصیص یافته و به موقع در اختیار داشته باشند و مردم هم اعتماد کرده و همکاری بنمایند و مدیران و مسئولان مربوطه انگیزه کار داشته باشند. اونوقت چگونه می تواند دو ساله استان را نجات بدهد؟
7- در بخش صنعت با وضعیت نابسامانی که صنعت استان دارد نیاز بودجه ای این بخش به صدها میلیارد تومان می رسد و اگر بتواند هر واحد را مختصری تسهیلات بدهد به اعتباری بالغ بر 2 الی 3 هزار میلیارد تومان نیاز دارد که بانکهای ما باید مورد تزریق اعتبارات دولتی قرار گرفته تا این وام ها را به صاحبان صنایع بدهند. آیا استاندار ظرف دو سال می تواند چنین اعتباری را فراهم سازد؟ این اعتبار ظرف حداقل 7 الی 8 سال شاید بتواند محقق بشود. به سهم اعتبارات تسهیلاتی صنعت استان نگاه شود که کمتر از 300 میلیارد تومان در سال است و این یعنی بیش از 10 سال زمان. آنوقت استاندار با کدام معجره می تواند استان را ظرف دو سال نجات دهد؟
8- در بخش خدمات که مشاغل زیادی می تواند در آن تعریف و اجرا شود فعلاً همان اعتباراتی را که استاندار می خواهد برای نجات استان برای تولید اشتغال بیاورد را کافی میدانیم و محض گل روی استاندار و همکاری با ایشان ادعای جدید غلط اندازانه ای را مطرح نمی کنیم.
9- اونوقت استاندار می خواهد با این مشاورها استان را نجات بدهد که تا حرفی زده شد و تحلیلی نوشته شد بفرمایند شما روسپی گرایانه نوشتید و هرزه نویسی کردید و شما جزء سلک قبیح و سخیف هرزه نگار محسوب می شوید و بیچاره سردبیر مازندنومه که باید با سانسور کردن مطالب غلط انداز آن را از لذت و تاثیر بیندازد تا به شاخ سبیل این مشاوران بر نخورد و دوستی ها به هم نریزد.
9- استاندار برای نجات میراث عظیم فرهنگی استان نیاز به 500 میلیارد تومان بودجه دارد آیا می تواند ظرف دو سال آن را فراهم کند؟ بله در مقام ادعا می تواند بفرماید ما کار جهادی می کنیم و متکی به بودجه نیستیم. شما دو سال صبر کنید و ببینید اگر ما نتوانستیم از اینجا می رویم و لابد به استانی دیگر که آنجا هم بگوئیم ما برای نجات استان آمدیم و اگر تا دو سال دیگر نتوانیم از اینجا می رویم.
10- استاندار به خوبی و با فراست دریافته که عمر استانداران در دولت تدبیر و امید احتمالاً بیش از دو سال نخواهد بود و لذا در ظرف انتظارات دو سال حرف زدند و فرمودند که اگر نتوانیم می رویم. دو سال هو دو سال است و تا آنموقع چوب خط ها پر می شود. مگر اینهمه استانداران آمدند و با طرح و برنامه هم حرف زدند چکار کردند؟ آقای کریمی را که یادتان هست که می فرمودند من با مطالع چند بخش مهم و تاثیرگذار پیدا کردم که باید در آنها تحول ایجاد بکنیم تا استان را نجات بدهیم. تحول در صنایع سنگین، تحول در کشاورزی مدرن، تحول در معادن اساسی و کشفیات جدید، تحول در گردشگری و میراث فرهنگی، تحول در راههای دسترسی اعم از زمینی، هوایی و دریایی، تحول در بخش مسکن، و ... خوب چی شد؟ بعد از دو سال چون نتوانست رفت و بیمه کار شد.
11- ضرب المثلی می گوید غلط انداز را چه به این حرف ها؟ مگر سردبیر جان می تواند بی کم و کاست و نقطه چین کردن و قطع و جرح و تعدیل حرف های حسابی غلط انداز را منتشر کند. اونوقت به سفارش ها و گلایه های پشت صحنه چه باید پاسخ بدهد؟ اونوقت اگر رقیب مازندنومه در چاخان کردن استاندار و تیم مدیران و مشاورانش گوی سبقت از مازندنومه بربایند بر مازندنومه چه خواهد گذشت. می شود غلط انداز را فدا کرد ولی نمی شود که با موقعیت مازندنومه در چشم مدیریت عالی و والای استان بازی کرد. یک پیشنهاد غلط اندازانه هم به مازندنومه بکنم و آن اینکه این را بی کم و کاست منتشر کنید ولی به دوستان کامنت نویس بفرمائید غلط انداز را بمباران و فحش باران بکنند تا هیچکس متوجه حرف غلط انداز نشوند و فقط سعی در مشارکت جمعی در ناسزا گفتن به غلط انداز داشته باشند. البته این هزل بود و جزء نادانی های غلط انداز.

• بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 4 3
  دوشنبه 18 آذر 1392-11:31

  با سلام و احترام
  برادر عزيز در ادبيات بنده جملاتي که در ابتداي سخن مطرح کرديد جايي نداره، در ضمن خبرنگاري که با تلاش شما خبرنگار شده باشه خيلي زودتر از اينها بايد با عرصه خبر خدافظي مي کرد.(البته اين سخن شما به دروغ سيزده بيشتر شباهت داره تا واقعيت)
  کاش شما در دولت کريمه دکتر احمدي نژاد هم اين مطالب را به دوستانتان متذکر مي شديد. پيشنهاد مي کنم به تلافي اون هشت سالي که صبر کرديد و کمتر تذکر داديد اين دو سال هم صبر کنيد ان شالله روند امور اصلاح شود.
  بنده روحاني زاده هستم از زبان آخوندزاده ديگري که رياست محترم مجلس شوراي اسلامي را بر عهده دارد به شما عرض مي کنم"ظل عالي مستدام"
  

  • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 6 5
    دوشنبه 18 آذر 1392-14:11

    جناب آقای بخشی عزیز
    هزل من را جد نگیرید. من کی باشم که خبرنگار پرورش بدهم. من اگر بتوانم هرزه نگار پرورش بدهم کار بزرگی انجام داده ام. بحث من آن مسائلی است که شما می توانستید به جای وارد شدن در مسیر تملق و مجیزگویی داشته باشید. من اصلاً اهمیت نمی دهم که شما روحانی زاده هستید و در قم تحصیل کرده و بزرگ شدید یا جور دیگر برایم فرقی نمی کند. من غلط اندازم و کار خودم را می کنم خواه روحانی زاده باشید و بفرمائید ظل عالی مستدام و خواه هزاران بار لعنت برایم پست کنید و بفرمائید Damn on you شاید صواب این کار هم نصیب شما بشود.
    عزیز دلم برادر بخشی بهتر است منطقی تر باشیم و کاری را که درست است انجام بدهیم و کاری هم به اینکه کی رو ی کار است نداشته باشیم. غلط انداز در دوره احمدی نپاد هم بوده و مغضوب آن جماعت هم بوده و آنها هم به غلط انداز فحش نثار می کردند و این برای غلط انداز عادت شده که همه این توهین ها را به جان بخرد.

    • بخشی سورکیپاسخ به این دیدگاه 4 4
      دوشنبه 18 آذر 1392-16:8

      شما بهتره یه دوره کلاس ادب و اخلاق پاس کنی برادر محترم....

      • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 3 3
        دوشنبه 18 آذر 1392-18:0

        حتماً اینکار را خواهم کرد و از شما ممنونم که اینجوری با منطق لین و خوب و قشنگ و مودب جوابم را دادید. اتفاقاً همین تابستان کلی کلاس ادب و اخلاق شرکت کردم ولی غلط اندازی نمی گذارد توی چشم شما مودب جلوه کنم. باز هم از ادب بالای شما نهایت امتنان را دارم.

        • گل آقاپاسخ به این دیدگاه 1 0
          سه شنبه 19 آذر 1392-13:22

          داداش جوش نزن سر میری... خداییش بیکاری نه؟ راست میگن تو مملکت ما روزی بیست دقیقه کار میکنن! برو تیلرتو استارت بزن دوزار کاسبی کنی :)