...خدا لعنت کند کسانی را که چنین القابی به افراد می دهند بعد هم نمیتوانند جمعش کنند . بروید ببینید امثال رسایی ها در باره احمدی نژاد چه می گویند تا درس عبرت شود . لطفا این کوتوله دیکتاتورها را بزرگ!!! نشمارید . البته بعید نیست این کامنت ها کار خودشان باشد !

استفاده از یک کلمه افغانی یا هر کشور دیگر برای طرح یک موضوع اشکال خاصی ندارد. نویسنده محترم که انصافا اهل فکر و تدبیر هست خواست برای تقریب به ذهن از تشابه گفتمانی بهره بجوید . مهم محتوا و اصل نظر ایشان مبتنی بر همگرایی است.خیلی درگیر عناوین و ادیبات نشویم.

آقای اسدی نوری
آقای شریعت نژاد و جنابعالی تنها افراط گری را در فنی و حرفه ای استان مازندران نهادینه نمودید در یک روز 5 مسئول ستادی را حذف نمودن و برگزاری نشست های انتخاباتی مجلس و ریاست جمهوری و فرستادن 8 مسئول خود در ستاد قالیباف و 9 مسئول خود در ستاد جلیلی و 2 مسئول در ستاد ولایتی نهادینه کردن نفاق بود که جنابتان و آقای شریعت در این مدت انجام داد

در متن اقای نیاز اذری چند مطلب قابل ذکر است.1-شایسته است ضرورت تغییر را در انتخابات بپذیریم و به ان پایبند باشیم .انتخابات یعنی تغییر مدیریت کشور از اساس
.2-همچنانکه کفشهای لنگه به لنگه در منظر عموم آلودگی بصری ،هویتی و فرهنگی می افریند بهتر است افراد با هویت سیاسی مشخص اظهار نظر نمایند تا متهم به افکار لنگه به لنگه نگردند .
3-تلاش شود تا هر چه ممکن از گفتمان پوپولیستی دوری جوییم که در اینصورت شعور مردم خود را نادیده انگاشتیم.
4- ادبیات لویه جرگه مختص کشور افغانستان است ابتدا باید ادبیات و سطحی را که در دنیا می خواهیم بکار ببریم که استفاده از ادبیات لویه جرگه یعنی سطح کشور را در موقعیت برابر با افغانستان دیدن ! امیدواریم دوستان به این نکته بااهمیت توجه نمایند و از ادبیات سیاسی به گونه ای ااستفاده نمایند که درخور شان و جایگاه ملت ایران باشد و هکذا

• غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 3 0
  چهارشنبه 18 دی 1392-15:18

  لویه جرگه ادبیات نیست بلکه یک جریان سنتی کدخدا منشی برای تعیین والی برای کشور است که در افغانستان وجود دارد ودر این سالها آن را دموکراتیزه کرده و به خورد جامعه دادند. تعیین والی در افغانستان مثل تعیین شاه بود که بعد از نفوذ شوروی سابق نظام شاهنشاهی آنها به جمهوری دموکراتیک تبدیل شد که اکثر کشتارها مربوط به همان دوران بود. بعد از فروپاشی نظم کمونیستی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در افغانستان پاکستان با تشکیل جریان طالبان با حمایت مالی و هدایت سیاسی وهابیت عربستان و وابستگی به گروههای امنیتی وابسته به سازمان سیا چهره ای خشن و بی رحم و سطحی از اسلام را به نمایش گذاشتند و حکومت اسلامی ظاهری را همانند القاعده در دست گرفتند که به هیچکس رحم نمی کرد و قتل نفس قطع دست و گردن زدن قانون نمی خواست. و بعد آمریکا و کشورهای جنایتکار همدست آنها آمدند و کرزای را هم با خودشان آوردند و کاپیتولاسیون را بر مردم تحمیل کردند که لویی جرگه نقشی در سرنوشت مردم ندارد و فقط به شکل پارلمانی از روسای اقوام شده که تائید کننده اعمال حکومت شده است و بدبختی مردم را امضاء می کند. این هم افتخار دارد که ما مجلس خبرگان با این عظمت و قدرت و اقتدار و زیبایی را که از متن فقه شیعه استنباط شده و معدن علمای بزرگ اسلام شناس و فقهای گرانقدر می باشد را با یک لفظ غریبه بی محتوا عوض کنیم و به آن افتخار هم بکنیم و پز هم بدهیم.
  تازه سیستم مجلس تشخیص مصلحت نظام خود برای حل مشکل اختلافات روشمندی بزرگی را برای جریانات ایجاد می کند که نموه های کوچک شده آن می تواند در استان به مورد اجرا گذاشته شود. وا اسفا که ندانسته برای زیبایی نگارش جریانات قومی و قبیله ای توجیه کننده فجایع در افغانستان را مدل استان خود معرفی نماییم.

  • ستارهپاسخ به این دیدگاه 1 1
    چهارشنبه 18 دی 1392-16:29

    البته اقای غلط انداز خوب می دانند که سیستم انتختب لویی جرگه و مجلس خبرگان چندان تفاوتی نمی کند هر دو برای مشروعیت دادن به عملکرد حکومت است نه نقد ان یا تامین منافع ملی و یا استانی . و باز جای بسی تعجب است که بجای انکه دستاوردهای تمدنی جدید را برای حل مسائل استان بکار بریم تا دور باطلی را با انچه اکنون داریم طی نکنیم .یا از کشور های جهان سوم که در حل مشکلات خود ناتوانند یا به ثبات نرسیده اند برای حل مشکلات خود در استان بهره ببریم . بابا در دنیا کشورهایی وجود دارند که این مسایل را حل نموده اند.بد نیست سری به انها بزنید

    • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 2 0
      پنجشنبه 19 دی 1392-6:58

      ستاره خانم
      لویه جرگه مجمعی از روسای قبایل در افغانستان است که در آن اکثر عناصر ارباب و رهبران اقوام و بعضاً گردنکشان و متجاوزان هم علاوه بر انسان های موجه وجود دارند ولی ترکیب کلی آن مطلوب نیست. در حالی که مجلس خبرگان بر مبنای انتخاب از بین صلحا و علما و افراد باسواد و عالم و مجتهد و دین شناس است. آیا این دو مشابه هستند. در جایی که اصلاً انتخاب وجود ندارد و مثل اربابان زمان طاغوت به دلیل موقعیت اربابی تحمیل می شوند با انتخاب علما از طریق مردم و بر اساس قانون اساسی برای شما از نظر دموکراتیک هم مد نظر قرار دهید فرقی نمی کند؟
      در هر کشوری مدل ها بر اساس فرهنگ و اعتقادات آن کشور تعریف می گردند و تقیباً هیچ مدل واحدی در کشورهای جهان وجود ندارد که عیناً به مورد اجرا در بیاید. حتی این اختلافات را در کشورهای مدرن هم می بینیم. مدل حکومتی انگلیس با آلمان و با فرانسه و با آمریکا خیلی متفاوت هستند. غربزدگی مد نظر آل احمد این بود که متاسفانه به داشته ها و یافته های خود توجه نکرده و مقلد بی اراده فرمولهای غربی برای حکومت و زندگی بشویم. بدبخت ترین ملت آنهایی هستند که بنیه و اصالت خود را به مفت به جریان فسادافزای غربی بفروشند و ارزش های خود را فدای لذات ظاهری و فاسد کننده غربی بکنند. یک دنیا حرف در این زمینه وجود دارد. البته استفاده از مدل های حقوقی و تغییر آنها با تطبیق بر آیات و روایات کاری است که باید متخصصان ما انجام بدهند و اشکالی هم ندارد.

      • ستارهپاسخ به این دیدگاه
        پنجشنبه 19 دی 1392-17:21

        جناب غلط انداز درست می فرمایید که لویی جرگه لزوما با انتخاب مردم قبایل افغانستان روی کار نیامده اند و ملاک انتخاب انها نه شایستگی که خون و میراث پدرسالارانه انها بود . هدف من نفی این موضوع نیست .بلکه می خواستم اشاره کنم که در مدل جامعه ما هم تا حدود زیادی همینطور است و ملاک ها عقلانی و قانونی منطبق بر خرد و نفع جمعی نیست بر همین اساس استفاده از دستاورد های عقلانی و قانونی (با تاکید بر انسان محور بودن ) را در جهان توصیه کردم چرا وقتی ملاک ها درست قانونی و انسانی باشد مهم نیست ازکدام جامعه کسب می کنید چون هدفی والاتر (که منفعت مردم سرزمینت است )را در نظر داری . تجربه چندین ساله ثابت کرده که ما متخصصان و کارشناسان خبره جامعه را جهت این امور قرار ندادیم و مانند لویی جرگه عمل نمودیم.

دیدعمیق وراهگشای نگارنده این متن جناب نیاز که با صراحت بیان شده است هشداری سودمندبرای همگان است.

جناب اقای نیاز اذری عزیز مشکل شما وبزرگواران مسند نشین این است که اخرین رای ونظر مردم را باور ندارید ودر معادله قدرت برای انان جایگاهی تعریف نمی کنید باشد تا انتخابات بعدی مردم نظر بدهند

کامنت شهاب باغدار عزیز امسال بعد از چندین سال مردم شهرهای مختلف کشورمون چشمشون به پرتقالهای شیرین و ابدار و البته با قیمت بسیار خوب با این جمله غرور افرین - پرتقال شیرین ساری 1350 الی 1600 افتاد- یعنی دسترنج شما دیده شد و هموطنت ازون مصرف کرده. با قیمت کم تو خونه های کوچیک تو دستای پدر و مادرایی که فقط با دو تومن به خونه بر می گشتن رفته. اب میوه های شیرین و خوش عطرشما تو تک تک سلولهای بچه های ایران زمین رفته و شادشون کرده این کار بزرگیه اب میوه های شما رو خیلی از مریضا امسال تونستن به وفور بخورن و سلامتیشون رو بدست بیارن این یعنی کسب حلال این یعنی خدا از شماها راضی بوده و ارزش کارتون پیش خدا زیاده پس بهتره همه چی رو با ترازوی قیمت نسنجیم ما خدا رو شکر و برای باغدارای عزیزمون از خدا سلامتی خواستیم این یعنی برکت برکت زیاد ... این یعنی خدا چقدر دوسمون داره میوه های باغمون مفید فایده شد می تونست اصلا میوه نشه بگنده بیوفته یخ بزنه و یا ... - از طرفی می خواستم بگم مسئولین استان بدونن نمره ای که استان میاره نمره IQ مسئولین استان در اسکیل همرده ها ی خودشونه و یه مقدار به جای اینکه حس حسادت و رقابت منفی با همدیگه تو استان داشته باشن حس رقابت شدید و البته مثبت با همتاهای خارج استانشون داشته باشن. یعنی باید کاری کرد که این رقابت به بیرون استان کشیده بشه و فضای داخلی انتقادی ولی سازنده و مثبت باشه نه انتقامی و کشنده . اینطوری مثل اینکه اعضای یه خانواده با هم رقابت منفی داشته باشن و مدام بخوان همدیگه رو متهم کنن چه به سر اون خانواده میاد مسلما از هم میپاشه و تر و خشک با هم میسوزه و تو درو همسایه ابرویی براشون نمیمونه حالا یه استان رو به این شکل ببینید !!!!؟؟؟؟ . رقابت داخلی منفی یعنی پس رفت و رقابت مثبت خارجی پرواضح یعنی پیشرفت یعنی هم مردم رشد می کنن هم شما ها چون دیده میشید اونوقت در پست ها ی کلان و تصمیم گیری های حساس دخیل میشید.... و از طرفی مسئولین باید ابروی خودشون رو با ابروی تک تک مازندرانی ها گره بزنن اینطوریه که برای حفظ ابروی خودش شب خواب نداره چون اگه جایی بگن مازندرانیا عقب موندن احساس میکنه به اون گفتن مازندرانییا دست چپ و راستشونو نمیدونن به اون گفتن مازندرانیا از فقر زمیناشونو به هرکی میفروشن به اون گفتن مازندرانیا رانندگی کردن بلد نیستن به اون گفتن بازاراشون کثیف و در هم برهم به اون گفتن و ... من دیشب اقای فلاح رو تو نشستی که استانداران با رئیس جمهور داشتن دیدم و به خودم بالیدم که مازندران استانداری متین و با شخصیت داره... من حتی به شیوه نت برداری ایشون توجه داشتم ... ... برای ایشون و کلیه زحمتکشان استان قلبا ارزوی موفیت داریم. خدا قوت

مگر دولت تدبیر دولت اعتدالی نیست مگر عضویت در جبهه پایداری جرم است که مدیر کل فنی و حرفه ای باید عوض شد ایشان همیشه نسبت به جریان فتنه هشیار بودن آیا هوشیار بودن در مقابل عوامل فتنه باید صاحب عقیده اش عوض گردد.درود بر شریعت نژاد بزرگ که اعتقاد به ارزشها را در فنی و حرفه ای مازندران نهادینه نمود

ما همه باغداران از زحمات استاندار ... برای ارزان شدن قیمت مرکبات و نخریدن ان تشکر میکنیم چون باعث رونق بیش از پیش استان وتبدیل باغ به ویلا برای تهرانی میشود

... شما و دیگر حضرات نخبه دست از بیانیه دادن ها و نوشتن متن های پر از اصطلاحات رنگین و دهان پرکن بردارید، آنوقت می بینید که نمایندگان محترم و جناب استاندار در فضایی آرام به نتیجه ای مطلوب در جهت رفع مشکلات مردم خواهند رسید.

احسنت به نیازآزری عزیز .واقعا بازندگان انتخابات در همین فنی و حرفه ای از ما دارند انتقام می گیرند بطوریکه عضو جبهه پایداری نه تنها در همه جا از دولت دارد انتقاد می کند مخالفینش را نیز به سخره می گیرد و خط و نشان می کشد که آنها جرات هیچ کاری ندارند

مشی سیاسی آقای نیازآذری بسیار معتدل و قابل اعتناست. از ایشان بسیار سپاسگزارم که برای وفاق و وحدت قلم می زند. از ایشان بسیار ممنونم که همچون عده ی بسیاری در راه اختلاف و تشنج قلم نمی زند.

اگر نگاهي به وعده هاي انتخاباتي بيندازيم ا برنامه هاي كوتاه مدت ميان مدت وبلند مدت برنامه 80و100روزه را بارها برطبل كوبيدند!!!؟؟؟حالا ميگويند ما دم مسيحا نداريم ما شق القمرنميتونيم بكنيم ما عصاي عيسي نداريم .....درمدرسه پيرمردها وبازنشسته ها ورييس دفترها ازاين بيشتراتنتظارنميره

• پاسخ به این دیدگاه 4 7
  سه شنبه 17 دی 1392-10:9

  عرشیا خان تو از جبه پایداری هستی ؟
  دولت احمدی نژاد هشت سال چیکار کرد جز بیکاری و فقر و بدبختی؟

ایرج خان نیاز آذری:از کدام تدبیر سخن میگویی؟ومسئولین را به جه دعوت می نمایی ؟به وحدت !!!یا للعجب !!!...!!!...ایرج خان رطب خورده کی توان منع رطب کند؟نوشتی منافع عموم مردم یا کلان استان را لحاظ کنید!!!باز هم عجب!!!شما در دور گذشته آن را لحاظ کردید؟که اینگونه دایه مهربانتر از مادرشدید.

از اینکه بالاخره مواضع خوبی از سوی نویسنده محترم یادداشت دیده می شود جای قدردانی است آما در مورد شورای فلان و شورای بزرگان باید گفت که بزرگان چه کسانی هستند؟ مشکل مازندران ونماینده ها و برخی افراد در برخی مسندها این است که همه خودشان را بزرگ می دانند و بقیه را کوچک می بنند تا مشکل مازندران در مورد خود بزرگ بینی افراد و کوچک بینی دیگران اصلاح شود وضعیت همین است نمونه آن آقای ...نماینده مردم ... است

لویی جرگه !!!
افغانستان
ما
مازندران و این همه ادعا!!!!