تعداد بازدید: 5802

توصیه به دیگران 3

سه شنبه 6 اسفند 1392-1:50

کنسرت برادران محمدی در ساری؛

استادان موسیقی به میدان بیایند/ اولویت دوم هستیم

گروه تبری(برادران و خواهران محمدی) 15 و 16 اسفندماه در سینما سپهر ساری، کنسرت موسیقی اجرا می‌کند.+گفت و گو با سید جلال محمدی


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی:  این کنسرت با عنوان جشنواره موسیقی فولکلور مازندران برای پیشباز نوروز اجرا می‌شود و استاد محمدرضا اسحاقی هم این گروه را همراهی می‌کند. به همین منظور جلال محمدی به همراه دیگر همکاران خود در این گروه، در رستوران ماه و ستاره، نشست خبری برگزار کرد.

استاد اسحاقی در حاشیه این نشست، اظهار داشت: 26 سال است که در جشنواره شرکت می‌کنم اما کسی از ما حمایت نکرده است.

وی با بیان اینکه در جشنواره‌ها تبادل فرهنگی صورت نمی‌گیرد، گفت: به طور مثال از اینجا برای حضور در جشنواره به کرمانشاه می‌رویم  آن هم برای هفت دقیقه اجرای برنامه، صداو سیما هم که کار سه دقیقه‌ای می‌خواهد و کار من هم منظومه‌خوانی است.

اسحاقی با اشاره به اینکه داستان‌ها و روایت‌ها موسیقی ما را ماندگار کرده است، افزود: در مازندران به فکر موسیقی نیستند و استان‌های دیگر در زمینه موسیقی فعال‌تر هستند.

وی با بیان اینکه من تنها کسی هستم که بیمه درمانی هم نشدم، ادامه داد: نخواستم ضعف نشان دهم که چرا بیمه نیستم چون عاشق کار خودم بودم.

اسحاقی با اشاره به اینکه 70 سال سن دارم اما پابه‌پای خواننده جوان گروه، می‌خوانم، تصریح کرد: اذیت می‌شوم و می‌ترسم نفسم یاری نکند اما برای اینکه جوانان تشویق شوند  این کار را انجام می‌دهم.

این استاد موسیقی یادآور شد: موسیقی یک انقلاب است که باید منتقل شود و خواننده خود را تخلیه کند.

سارو(محمد جعفری) تهیه‌کننده این کنسرت هم در سخنانی گفت: موسیقی پاپ و کلاسیک دغدغه ما نیست بلکه ما دغدغه موسیقی محلی داریم.

وی یادآور شد: چون مورد حمایت قرار نگرفته‌ایم موسیقی ما را غنی نمی‌دانند.

سارو خاطرنشان کرد: برای اینکه موسیقی محلی را به جوانان انتقال دهیم، باید شکل و ترتیب آن تغییر کند.



جلال محمدی-عضو گروه موسیقی تبری- در ادامه این نشست، پاسخگوی سوالات مازندنومه بود. سوال‌های انتقادی مازندنومه، لبخند را از چهره جلال محمدی برنداشت و دوستانه به این سوالات پاسخ داد.

مازندنومه: نام گروه طالبا، یک برند برای برادران محمدی بود، تغییر نام‌های مکرر از طالبا به تبری و کایر چرا اتفاق افتاد؟

22 سال است که با نام طالبا کار می‌کنیم و گروه با این نام شناخته شده است. طالبا از مقام‌های اصیل موسیقی مازندرانی است که در استان جایگاه دارد. اما در کارهای بین‌المللی به مشکل برخوردیم و با این نام، نه می‌توانستیم پاسپورت بگیریم و نه می‌توانستیم بنر بزنیم، در کشورها مشکلات زیادی داشتیم. تبری هم نام قدیم امیری بود و هم نگاهی به کل تبرستان می‌شد و به اجبار، اسم گروه را تغییر دادیم. برادرم سال‌ها است در موسیقی اقوام فعالیت می‌کند و مازندران هم گروه موسیقی که در زمینه اقوام فعالیت کند، نداشت. ابتدا با هم ترکیب شدیم اما بعد به این نتیجه رسیدیم که موسیقی مازندران را به عنوان یکی از موسیقی‌ها نگاه گذرا می‌کنیم و می‌رویم و این اختلاف سلیقه در گروه ایجاد شد.

مازندنومه: جمال محمدی -سرپرست گروه شما-در گفت‌و گویی اعلام کرده بود موسیقی مازندرانی دیگر تمام شده و باید به سراغ موسیقی اقوام برویم. نظر شما در این زمینه چیست؟ شما هم تصور می کنید موسیقی مازندرانی به انتها رسیده و دیگر چیزی برای مخاطب ندارد؟

 
ما اعتقاد داریم ابتدا باید موسیقی محلی خودمان را تقویت کنیم و اگر در جایی مخاطب درخواست موسیقی اقوام داشت، به مخاطب احترام بگذاریم.

جمال دنیا را دور زده و به این نتیجه رسیده که باید به سمت موسیقی اقوام برود، اما به نظر من که 22 سال است در این عرصه فعالیت می‌کنم ما از فرهنگ موسیقی مازندران هنوز الف آن را هم اجرا نکرده‌ایم چه برسد به اینکه بگوییم موسیقی مازندران تمام شده. ما معتقدیم فعالیت در عرصه موسیقی مازندران تازه شروع شده.

اکنون خانواده محمدی و خانواده اسحاقی در کنار یکدیگر قرار دارند و موسیقی آیینی را بازسازی و اجرا کردیم، ما می‌گوییم موسیقی مازندران باید در اولویت باشد. شاید برادرم به این نتیجه رسیده باشد که موسیقی مازندران تمام شده اما نظر ما این نیست.‌

 
 مازندنومه: انتقادی که بر شما وارد است در اشعاری است که اجرا می‌کنید. به نظر می‌رسد از ضعف شدید در شعر رنج می‌برید.  شعرهای ترانه های شما بیشتر توصیف طبیعت است و تصویر ندارد و مکرر از واژه هایی نظیر ونوشه، اساره، بلبل و ... استفاده می کنید.

این انتقاد بر ما وارد است و ما قبول می‌کنیم و دست شاعرانی که بخواهند با ما همکاری کنند را می‌فشاریم. اما قبول کنید شاعران مازندرانی که کار خوب ارائه می‌کنند یا با ما ارتباط ندارند یا ما آنها را نمی‌شناسیم اما دست یاری به سوی آنها دراز می‌کنیم.

مازندنومه: گفته می‌شود گروه شما دربند ریتم و ضرب‌آهنگ است و به دیگر مسائل حوزه موسیقی توجه نمی‌کند.

درست است که ما 22 سال است فعالیت می کنیم اما گروه ما جوان است و پر انرژی و اکتیو، همه این بچه‌ها روی سن بزرگ شدند. برای همین کار ما از سایر گروه‌های موسیقی اکتیوتر است. اما اینکه بگویید به بقیه مسائل توجه نمی کنیم کمی بی‌انصافی است. حضور استاد اسحاقی برای پرداختن به آواز است. اگر همواره بخواهیم امیری و کتولی بخوانیم به آرشیو می‌رویم، مردم از ما انتظار ریتم دارند و می‌گویند نگذارید موسیقی شما از این فضا خارج شود.

مازندنومه: کنسرت‌های فراوانی در مازندران برگزار می‌شود. ضعف این کنسرت‌ها را در چه می‌دانید؟ در حالی که در دنیا آثار جدید ابتدا در کنسرت اجرا شده و سپس در آلبوم ارائه می‌شود اما اینجا روند عکس دارد و مخاطب در کنسرت، کار جدیدی نمی‌بیند و نمی شنود..

با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کنند بستر را تنگ کردند و ما نمی‌توانیم نفس بکشیم. آخرین آلبومی که داشتیم در سال 80 بود و الان 12 سال است که آلبومی نداشتیم. چون نمی‌خواستیم کار ما تکراری باشد. امسال 2 آلبوم آماده کردیم و کارها جدید است و در کنسرت، کار جدید اجرا می‌کنیم و بعد از برگزاری کنسرت، آثار را با یک ویرایش در آلبوم ارائه می‌کنیم.



 

وی در پایان این نشست، درباره نگاه جدید گروه تبری چنین گفت:«همه اقوام وقتی موسیقی اجرا می‌کنند از ابزار سنتی خود بهره می‌برند اما هنرمندان مازندرانی روی آسفالت و در خیابان هم اجرا می‌کنند، تصمیم گرفتیم از این به بعد، بدون طراحی صحنه دکور مازندرانی، کار اجرا نکنیم و بدون صنایع دستی استان، وارد کنسرت نشیویم. می‌خواهیم دست استادان موسیقی مازندران را بفشاریم که بیایند و با ما کار کنند برای همین نام برادران محمدی را در اولویت دوم گذاشتیم.»


  • شنبه 8 خرداد 1395-12:11

    با عرض سلام لطف میکنید ی راه ارتباطی با خواهران محمدی بدید(برای اجرای موسیقی )

    • حامد علیپورپاسخ به این دیدگاه
      يکشنبه 17 فروردين 1393-10:46

      با عرض سلام
      پیشهاد: با توجه به اینکه موسیقی سریال پایتخت بسیار دلنشین و زیبا بوده پیشنهاد می دهم در قالب یک آلبوم با استاد اسحاقی به مردم عرضه شود مطمئناً کار جالبی میشود

      • مهرداد یونسیپاسخ به این دیدگاه
        دوشنبه 11 فروردين 1393-11:38

        درود بر استادان محمدی...خانم فلاحی لطف کنین در رابطه با اخبار هایی که اطلاع کافی ندارین اظهار نظر نکنین...چرا که تا آنجا که بنده در جریان هستم،استاد جمال محمدی در هیچ مصاحبه رسمی نگفتند که موسیقی مازندران تمام شده است که بلکه گفتند موسیقی برادران محمدی در قالب گذشته جواب نداده و باید رنگ جدیدی ایجاد کرد با اجرای موسیقی اقوام ایرانی....خبرنگارانی مثل شما مسئولیت را در برابر این هنرمند عزیز بیشتر می کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

        • جلال محمدی سرپرست گروه موسیقی تبری برادران محمدی پاسخ به این دیدگاه
          يکشنبه 11 اسفند 1392-19:27

          با عرض سلام و ادب خدمت استاد گوران و تشکر از زحمت پاسخ شما/ گفتنی ها زیاد هست که بنده نمیتونم در این مجال عرض کنم . دوستانی که فرمودید می شناسیم و... ولی حرف اصلی چیز دیگری هست حضوری خدمت می رسم .صد البته هنرمندان شاعر خوب و قوی هستند نکته اصلی در هماهنگی و درک متقابل و غیره و........... درود و صد درود

          • جمعه 9 اسفند 1392-11:26

            برای جناب محمدی عرض سلام دارم و عرض سپاس هم برای یارِ دیر ساله ام جناب صادقی که به وسع امکان در این بازار مکاره ، اعتلای فرهنگِ بومی را به چنگ و دندان دارد . منتظر ماندم که دوستِ فرهیخته ام سر به بی سروسامانم بزند و مشقِ یومیه ام را برنویسد ولی : چشمم به در و یار نیامد - آن معتمدِ کار نیامد ! و چنین شد که به رغمِ ناهمراهی دست ، خود عهده دارِ مشق نویسی شدم و دور از ادب دیدم پاسخِ حضرتِ محمدی به تاخیر رود .
            باید بحضور هنرمند گرامی جناب محمدی عرض کنم که استنباطشان از نقلِ قولِ دوستِ با احساس من اینگونه نباشد که این بنده ی کمترین افاده ای بر طبق گذاشتم و اشارتم به ارجاع حضرتشان به سروده های موجودِ شاعرانِ تبری گوی ما به یک معنا به خزعبلات ِ خودم بوده است ...! در واگویه های اینچنینی برداشتِ ناصواب محتمل است اما بنده ضمن وارد دانستنِ ایرادِ پرسشگرِ ارجمندِ مازند نومه به ضعفِ اشعار در آوازهای بومی ، خواستم بگویم که امروز سلاطینِ آوازهای سنتی رو به دیوانِ صاحبانِ نام در ادبیات فارسی ما آوردند و حافظ و مولانا و دیگر بزرگان را به مقامِ ارجمندشان رساندند . خُب، شما جناب محمدی کم لطفی فرمودید که گفتید اهلِ ساز و آواز هستید ولی شاعرانِ بزرگِ بومی را نمیشناسید! آیا میشود مازندرانی بود و به همنفسی ساز سر کرد و صاحبانِ سرودِ بومی را نشناخت ؟ چطور میشود زنده یاد استاد غلامرضا کبیری را نشناخت ؟ چگونه اهلِ این دیار بود و استاد گرانمایه جناب حیدری سوادکوهی را بجا نیاورد ؟ و آن پیرِ سرود شادروان فخرالدین سورتیجی را ؟ این سالها اهلِ کلامِ دیگری به یک دامن ترانه های ناب پا به میدان گذاشت که شعبان نادری اش میگویند.......آیا نیازی به بر شمردنِ دیگران هم هست که ذیحضورِ صاحب نام اند و دارای کلامِ موزون؟
            پس توصیه این حقیر به هنرمند عزیزِ همدیار جناب محمدی اینست که منشینند و منتظر نباشند که یکی از بزرگانِ نام برده شده به شماره تلفنی که مرحمت کردند زنگ بزنند و بگویند بیا از روی دفترم بخوان ! آثار اینانِ گرانسنگ را ببینند و غزل و قصیده و ترانه ای انتخاب کنند و با صاحب اثر تماس بگیرند و کلامش را به آواز ببرند .
            مرا ازین گزافه گوئی ببخشند که به تکلیفم داشتم شرحی مبسوط را ولی به صد عذر در آمد این جانِ خسته ام ! بگذار این بیت از یک غزل فارسی ام پیشکشِ جناب محمدی شود:
            یک جهان آواز دارم ، همرهیِ ساز نیست
            بربطی کاینجا شود با نای من همساز نیست!
            باقی بقایتان

            • در محضر استادپاسخ به این دیدگاه 2 0
              چهارشنبه 7 اسفند 1392-16:43

              بنده از مریدانِ استاد کیوس گوران هستم و تا مجالی پیدا بکنم خدمتشان می رسم و بدلیل اینکه استاد از درد دستهایشان رنج می برند رخصتم میدهند که پشت لپ تاپشان بنشینم و به نامه هائی که از سراسر ایران و جهان به او میرسد با دیکته خودِ استاد جواب بنویسم - کاری که اینک انجام میدهم - در منزل استاد و با لپ تاپ او اما به املا و انشا خودم ! بنده به استاد عرض کردم که شما چه پاسخی داری برای هنرمند عزیز ما اقای محمدی که ضمن قبول ایراد به شعر قطعات اجرائی ، گله متقابل دارند از شاعران که برای گروه شان شعر نمیدهند ؟ و حتی گفتند که شاعران خوب را نمیشناسند ! استاد به تواضع همیشگی خود اظهار داشتند جناب محمدی حق دارند که گله مند باشند و من نیز اعتقاد دارم سرایندگان بومی باید پا پیش بگذارند به اجابت دعوت ولی ایا دعوتی بعمل امد ؟ من جناب محمدی را میشناسم و به رغم اینکه توفیق سمع اوایشان را ندارم ولی شور و حالشان به گوش جان شنیدنی است ! حال اگر جناب ایشان کلام مراقابل به اوازشان دانستند ، همچون بزرگان موسیقی سنتی ما - اساتید اواز - که روی شعر صاحبان دیوان کار میکنند و به یک معنی ادبیات مارا با اوازشان بلند اوازه میکنند ، بیایند روی غزلها و مثنویهای من و ما اهنگ بگذارند و بسازند تا نغمه های بومی - بوم سرود - هم اوازه ای بیابد که این سرود اگر از قلم من و ما جاری میشود در واقع از سینه همدیاران ما بر امده است...!
              استاد اینروزها به سرماخوردگی سخت خسته و ناتوان هستند و به نجوا این را هم فرمودند که حضرت اقای محمدی خود بهتر میدانند که دستگاههای ذیربط تا دلِ واژگان ابیات سر می کشند که مباد آن چیز دیگر گفته باشیم و خطی بکشند بر دلنوشته های موزون ما....!
              من حق ندارم بیش از این استاد را به گفتگو وا دارم که سرفه های پیاپی امان ازو برید...!
              برای هنرمند گرامی اقای محمدی ارزوی توفیق دارم . مرید همه هنرمندان

              • جلال محمدی سرپرست گروه تبری برادران محمدی پاسخ به این دیدگاه 1 0
                پنجشنبه 8 اسفند 1392-12:33

                با عرض سلام و ادب و سپاس بی کران از مدیران مازندنومه / و این دوست عزیز و هنردوست با کمال میل افتخار میکنیم اشعار ببینیم و در چه فضای است تا بتوانیم به کمک هم قطعه ای را آماده کنیم / راه تماس با بنده 09112241558 و یا راه تماس با استاد را بفرمایید.لطفا.ممنون

              • چهارشنبه 7 اسفند 1392-10:9

                اهداف خوبی رو ترسیم کردین امیدواریم موفق باشید

                • چهارشنبه 7 اسفند 1392-8:1

                  ايكاش فيلم اين نشست رو هم ميگذاشتيد

                  • سه شنبه 6 اسفند 1392-14:51

                    ... اون که عکس ماه وستاره نیست


                    ©2013 APG.ir