تابستان هایم در رادیو گذشت
رضا بازی برون: همزمان با فعالیتم در مشهد با رادیو دریا به عنوان مامور خدمت در مازندران نیز همکاری داشتم که در آن برنامه های خاص برای دانش آموزان طراحی می شد. رادیو دریا که از چالوس پخش می شد یکی از برنامه های خاطره انگیز فصل تابستان بود.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، فاطمه نوری: سال 1328 درچشمه خاش بلوچستان به دنیا آمد. محل تولدش به دلیل شغل پدر، یک پادگان نظامی بود. سپس همراه با انتقال ارتش به زاهدان رفت. در کلاس هفت یا هشت بود که رادیو گوینده استخدام می کرد. آن زمان جمشید تاج بخش که بهترین تهیه کننده بود، متن برنامه کودک و ویژه را می داد که بخواند و این طور به تدریج آموزش دید. وقتی در خدمت سربازی بود، نامه ای از طرف رادیو مازندران برای انتقالش به ساری رسید و بدین ترتیب برای خدمت به ساری آمد و همین جا ماندگار شد. صحبت از استاد رضا بازی برون است که حداقل 5 دهه با صدای او خاطره دارند. گوینده و مجری، نویسنده و مستند ساز پیشکسوت. با او گفتگو کردیم.
* مدرسه که می رفتید، سه ماه تعطیلی و اوقات فراغت چه کار می کردید؟
دوران ما بلافاصله بعد از تعطیلی مدارس در فصل تابستان برای یادگیری حرفه ای در مغازه آشنایان مشغول به کار می شدیم.
در محل زندگی ما رسم بوده خانوادها فرزندان شان را جهت شاگردی و گذراندن طرح کار به مغازه آشنا می سپردند. بنده هم در آن دوران به عنوان شاگرد در نجاری و کفاشی به کسب تجربه پرداختم.
یادم می آید مدت کوتاهی در یک مغازه خیاطی به آموزش زیگزاگ و جادکمه دوزی مشغول بودم.
ناگفته نماند شرایط من با بچه های دیگر متفاوت بود، چون از کودکی به رادیو رفتم و فعالیت در رادیو بیشترین سرگرمی من بوده است.
*از چند سالگی وارد رادیو شدید؟
در سال 42 از اواخر دوره دبستان و کلاس پنجم ابتدایی وارد رادیو شدم.
فعالیتم از بازی در تئاتر مدرسه ای شروع شد. در آن زمان از رادیو و تلویزیون به مدرسه ما آمدند و با دیدن کار و فعالیتم پیشنهاد همکاری در رادیو به من داده شد.
گویندگی برنامه کودک را در شهر زاهدان آغاز کردم و برای مدتی در رادیو زاهدان فعالیت داشتم و بعد از مدت چهار سال به عنوان گوینده رسمی در رادیو شروع به فعالیت کردم.
قبل از گویندگی در رادیو به عنوان شاگرد در مغازه ها نیز فعالیتی داشتم چون رسم بر این بود خانوادها فرزندان شان را از دوم دبستان برای یادگیری در شغلی راهی مغازه دوستان و آشنایان می کردند.
*شنا بلدید یا نه؟ بچه های قدیم بیشتر در رودخانه شنا می کردند و در این کار مهارت داشتند.
تا زمانی که در زاهدان بودم رودخانه نداشتیم، ولی از زمانی که به مازندران آمدم شنا یاد گرفتم و خودم را می توانم روی آب نگه دارم. البته شنا را به صورت حرفه ای بلد نیستم.
*آیا در طول دوران تحصیل تجدید هم شدید؟ تابستان برای تجدیدی ها مصیبت بار بود!
بله در کلاس ششم دبستان در درس نقاشی تجدید شدم. زمانی که در جلسه امتحان درس نقاشی در حال کشیدن نقاشی بودیم یکی از دوستان فریاد زد استخر شیر و خورشید برای شنا باز شده من و تعدادی از دوستانم از جلسه امتحان درس نقاشی فرار کردیم و به طرف استخر رفتیم. فکر نمی کردیم به خاطر این حرکت در درس نقاش تجدید شویم و تابستان دوباره امتحان دادیم.
*تابستان چه چیزهایی را یادتان می آورد؟
بدو ورودم به مازندران و گرمای وحشتناک آن زمان را به یاد می آورد. نقاط دیگری که بودم یاد دوران دبیرستان و فصل میوه های رنگارنگ رسیده و رفتن به مسافرت. بسیاری از تابستان هایم نیز در رادیو گذشت.
البته فصل پاییز را به دلیل رنگارنگی طبیعت و هوای نسبتا مطبوعش، زمستان را به خاطر طراوت و سفید شدن زمین با برف و بهار را هم به خاطر سرسبزی و شادابیش دوست دارم.
*بهترین تابستان زندگی تان کی بوده؟
همیشه فصل تعطیلی مدارس و فارغ شدن از درس خوشحال مان می کرد.
*خاطره شیرینی را از یکی از تابستان ها تعریف کنید.
یادم می آید در یک تابستان و به عشق طبیعت، همراه تعدادی از همکاران صدا و سیما به مدت یک هفته به جای بسیار جالب و بکر در کنار رودخانه ای در محدوده استان گیلان رفتیم. کنار رودخانه جای خوبی برای شنا کردن بود. آنجا چادر زدیم . فارغ از هر چیزی به مدت یک هفته به ورزش و شنا و والیبال و تفریح پرداختیم. این برنامه و خوشگذرانی با دوستان در طبیعت ادامه داشت اما با شهادت برادر یکی از دوستانم در این برنامه فاصله افتاد و دیگر تکرار نشد.
*در مورد برنامه های قدیم رادیو در تابستان هم اطلاعاتی به مخاطبان بدهید.
نوع برنامه بر اساس فصل تفاوت هایی دارد، به خصوص شهرهای مازندران که دارای جاذبه های گردشگری فراوانی هستند. همزمان با فعالیتم در مشهد با رادیو دریا به عنوان مامور خدمت در مازندران نیز همکاری داشتم که در آن برنامه های خاص برای دانش آموزان طراحی می شد. رادیو دریا که از چالوس پخش می شد یکی از برنامه های خاطره انگیز فصل تابستان بود.
* از فعالیتهای الان تان بگویید و اینکه این روزها چه کاری انجام می دهید؟
از دوران قدیم برنامه ای به نام «مردم و مسئولان» داشتم و هنوز هم در حال فعالیت در رادیو هستم.
برای برخی از دوستان و همکاران نمایشنامه، نریشن مستند و متن برنامه می نویسم. اجرای نریشن هم دارم.
* حرف پایانی؟
به نظر من باید سعی کنیم اوقات فراغت را به وجود بیاوریم. این که می گویند اوقات فراغت را پر کنیم معنا ندارد. جمله ی پر کردن اوقات فراغت صحیح نیست. ما باید تا جایی که می توانیم اوقات فراغت را وجود بیاوریم تا انسان فرصت بهتر برای فکر کردن، تصمیم گیری و عمل کردن داشته باشد و بتواند کارهایش را در مدت کوتاه با ابزار و سرعت عمل انجام دهد.
*این گفتگو در شماره پنجم ویژه نامه تابستان شاد ساری چاپ شد. مجموعه برنامه های تابستان شاد ساری زیر نظر فرمانداری مرکز استان اجرا می شود.
**فایل کامل ویژه نامه را می توانید اینجا ملاحظه کنید.