تعداد بازدید: 7860

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 15 مرداد 1397-6:16

پس از 15 سال تحمل بیماری،

صدای «ارزمون شکارچیان» خاموش شد

رمضان شكارچيان معروف به ارزمون –نوازنده برجسته دوتار و خواننده معروف گودار- پس از تحمل 15 سال بیماری، بامداد دوشنبه 15 مردادماه درگذشت.


 مازندنومه، سرویس فرهنگی و هنری: رمضان شكارچيان معروف به ارزمون –نوازنده برجسته دوتار و خواننده معروف گودار- پس از تحمل 15 سال بیماری، بامداد دوشنبه 15 مردادماه درگذشت.

 ارزمون، دوتارنوازي بود كه نسبش به لوريان هند مي رسید و چهره اش نيز گواهي روشن بر اين موضع بود. قرن ها پيش اجداد او درمازندران ايران سكنا گزيده، شغل خود را نسل اندر نسل به يكديگر منتقل كردند.

گدار ها/ گودرها پاسداران موسیقی مازندران در شرق این استان هستند. به روایت شاهنامه فردوسی اینان به درخواست بهرام گور از هند به ایران آمدند تا شادی های مردم را افزون کنند.

بدین سان می توان پنداشت، اکنون آنان بیش از هزار سال است که برای مردم می نوازند و می خوانند، اما خود زندگی های غم انگیز و درد باری دارند و به سختی امرار معاش می کنند

ارزمون سال 1338 در طبقده -از روستاهاي اطراف ساري-متولد شد. از همان کودکي همراه عموي خود-مرحوم نظام شکارچيان-به مجالس ومحافل پا گذاشت و کم کم خواننده ونوازنده اي چيره دست شد.



آنان که "عشقعلي ياغي"، "ذبي پهلوون" و"شيرين جان" را با صداي ارزمون گوش کرده اند، مي دانندکه صداي او بلندا و زنگ خاصي دارد.

ارزمون از سن 12سالگی به رادیو گرگان معرفی و در سن کم به خواننده ای حرفه ای بدل شد.

 دو تار ارزمون از دو تار خراساني كمي كوچكتر بود و علاوه بر آن سبك نواختن او صدايي متفاوت رابه گوش مي رساند.



ارزمون شکارچیان که زمانی رادیو گرگان در تسخیر صدای او بود، بیش از یک دهه به دلیل سکته های مکرر مغزی در گوشه ی خانه ی محقرش افتاده بود و کسی خبری از او نمی گرفت.

او زمستان سال گذشته باسکته ی مغزی چند باره ای، قدرت تکلم خود را ازدست داده بود و در ملاقات سوم خردادماه امسال استاد ابوالحسن خوشرو با او، تنها توانست به تلخی بگرید.



این نوازنده و خواننده مطرح قوم گودار در 15 سال اخیر انواع بیماری های جسمی را همراه با ناتوانی های اقتصادی تحمل کرد و سرانجام  در بامداد 15 مرداد درگذشت.


 


  • امیرقنبریپاسخ به این دیدگاه 2 0
    يکشنبه 21 آذر 1400-10:30

    روحش شاد یادش گرامی واقعاباعشق می خواند

    • چهارشنبه 17 مرداد 1397-11:44

      آفرین آفرین به نویسنده محترم به این متن بسیار زیبا و هنری

      • سه شنبه 16 مرداد 1397-2:22

        تسلیت بر ما که تنها مویه گر مرگ بزرگان خود هستیم. تسلیت بر متولیان و اهل هنر که نه بر زندگان، بلکه تنها بر مرگ، یادشان می آید که چه کسانی در این ساحل اندوه، سرود خوانی کرده اند. راویان لولی وش و حاملان نغمات گمشده ی تاریخ ما، از غربتی به غربت دیگر می روند. برای کدامیک از بزرگان موسیقی این قوم بی ادعا، بزرگداشت و تقدیری انجام شد! پس از درگذشت بی صدای چند سال قبل استاد تقی اتولی که پس از استاد قَدَر، از کمانچه نوازان برجسته ی موسیقی گوداری بود و نامش در کتاب سترگ آنتوموزیکولوژی موسیقی ایران، اثر استاد محمدرضا درویشی آمده است، به سوگیاد استاد ارزمون شکارچیان آمده ایم. موسیقی سراسر مازندران، مدیون موسیقی گوداری است. حیای حاشیه نشینی این قوم را حرمت گذار باشیم.

        • عادل جهان‌آرایپاسخ به این دیدگاه 0 2
          دوشنبه 15 مرداد 1397-16:37

          سلام... دست مریزاد بر دوستان هنردوست من در مازندران و سپاس از علی صادقی که جور رسانه‌های فرهنگ ناشناس مدعی استان را می‌کشد و سپاس از بیژن هنری‌کار با متن دل‌انگیز و دلسوزش. و چقدر لذت بردم از شعر و نثر بی بدیل چشم و چراغ شعر مازندران، کیوس گوران. شاعر جان و دل ما مازنی‌ها که باران باید لطافت طبع رااز او بیاموزد و جویبار، موسیقی‌اش را از ترنم نغمه‌هایش التماس کند و بلبلان در و دشت مازندران حتما مسحور شعرهای ناب او خواهند بود.امید که گرمای آفتاب کیوس بر سر ما مدام باد.. ...اما ارزمون... ارزمون بخشی از خاطرات موسیقایی محلی کودکی و نوجوانی و چه بسا جوانی من بود... و هنوز در میان‌سالی وقتی یاد صدای شکارچی می‌افتم همان حس شکاری را دارم که سه‌تار و صدای او مرا در صحراهای آلاشت و به همراه گوساله‌ها و دمس‌ها در دام خود آرامش می‌داد... زنگوله گوساله‌های پدرم مرا که نوجوانی بودم به زنگ صدای سه تار و آوای رمضان شکارچی که ارزمونش می‌خواندند، از زمین جدا می‌کرد و من چاره‌ای نداشتم که در میان درختان تلکا و بلوط «تلکاچال» و «زردل» و «دیزرون»و گاهی هم «پرتاس»(مراتع اطراف آلاشت) به خیال خود با رمضان همصدا شوم... صدای رمضان شکارچی سال‌هاست که خاموش شده است و بدبخت‌تر ما که به خاموشی او عادت کردیم و به خاموشی خویش که شرمسارانه، نه رشک می‌بریم، بلکه به این عادت هم با کمال وقاحت دلخوشیم...حالا رمضان را در تابستان داغ مازندران به خاک نمور می‌سپارند تا او بیش از این داغ بی‌رحمی روزگار و غم خاموشی صدای خود را نخورد... او شاید بیش از همه ما در تمام این سال‌ها داغدار صدایش بود و با آن داغ هم بر چهره این زمین ناامین خط بطلان کشید و رفت.... دریغا ما که همچنان باز هم چه بسا شاهد تماشای دیگر نغمه سرایانی خواهیم بود که غمگنانه گوشه عزلت اختیار کرده‌اند بی آنکه به درمان دردشان بیندیشیم و با آنان دمی بنشینیم و نمی اگر باشد‏، بر دامن بریزیم تا حس دوستی را به ظاهر به جای آورده باشیم... رمضان شکارچی شکار روزگار بی رحمی شد که ما در سیاهی‌های آن نقش لشکرهای بازنده را مدام ایفا می‌کنیم و به گمان قهرمانانی غیور و مردانی هستیم مرد.
          سحرگاه امروز که پیام کوتاه و غم‌انگیز آقای هنری‌کار را دیدم‏، ناگهان واژه «عجب» به زبانم آمد... عجب صدایی بود و عجب سازی داشت... حتما رمضان با مردانگی خویش نامردی ما و روزگار و همقطاران رها شده از قطار ساز او را خواهد بخشید... بدرود ارزمون...

          • میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپاپاسخ به این دیدگاه 1 1
            دوشنبه 15 مرداد 1397-14:51

            نم نم وارش
            تقدیم به استاد ارزمون شکارچیان

            چشه اسلی بمو وارش بهییه
            تن و په درد کنده ناخش بهییه
            کجه بوردی مله را غم دپیته
            ساز و صدا همش نالش بهییه

            روحش شاد

            • دوشنبه 15 مرداد 1397-14:36

              تسلیت به جامعه هنری استان. روحش شاد

              • کیوس گورانپاسخ به این دیدگاه 2 0
                دوشنبه 15 مرداد 1397-12:24

                مِرِ مَشتَسّه بِرمِه ای برارون
                خَله سَختَسّه داغِ مرگِ یارون
                بورِم اونجه ونِه سردِ مِزارِّ
                بَشورم با گلابِ نوبهارون
                برای سازِ ( ارزمون ) گریه خواهم کرد که اگرچه دیری به چنگِ استاد نمی نشست ولی به سایه اش بود !
                خانواده اش اما دیری ست به مصیبت نشسته اند - دیری ست در غمِ جان و در حسرتِ نانی که سفره ی بی دغدغه شان را پر کند..! تعزیت - به واژگانی که مرا در چنته است - کم شان خواهد بود...!
                دلم همیشه سوگوارِ ناسازی زمانه بود و غریب هم نیست که در ماتمسرای ( ارزمون) خیمه به سوگ بزند ....!
                اما .... اما این نیز بگویم که :
                سرِ خُمِ می سلامت......!!!!!

                • دوشنبه 15 مرداد 1397-10:57

                  روحش شاد، خداوند او،وسایردرگذشتگان رابیامرزد.

                  • میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپاپاسخ به این دیدگاه
                    دوشنبه 15 مرداد 1397-8:52

                    با سلام و عرض تسلیت

                    تنه خسه ، اسا پرواز هاکردی
                    دتا دسه خداسه واز هکردی
                    خدا آخت تره درمون هاکرده
                    زندگی ره اونجه آغاز هاکردی

                    روحش شاد و یادش گرامی

                    • میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپاپاسخ به این دیدگاه
                      دوشنبه 15 مرداد 1397-8:48

                      ارزمون عزیز هنوز نوای آهنگ تار و صدای تو از ذهن ها دور نمی شود ...

                      با سلام و عرض ادب
                      ضمن عرض تسلیت خدمت خانواده محترم ارزمون شکارچی و جامعه موسیقی مازندران

                      هرچند استاد ارزمون از میان ما رفت ولی نوا و صدای دلنشین او و صدای تارش همچنان در دل هامان و در ذهنمان سوسو می کند و یاد و نامش همیشه زنده و جاویدان است .
                      روحش شاد و یادش گرامی باد

                      ته تار و ته صدا مه یاد نشونه
                      ته طالب طالبا مه یاد نشونه
                      کجه بوردی مله بی سرصداهه
                      ته تار و لله وا مه یاد نشونه

                      میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا از بندر عباس


                      ©2013 APG.ir