شنبه 24 خرداد 1393-0:45

بسته ويژه 24 خرداد/9

دولت تدبیر و امید و گفتمان تاریخی اعتدال


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، لطف الله آجدانی: اعتدال گرایی به مثابه یک مفهوم و رویکرد نظری در اتخاذ سیاست های عملی، پدیده نوظهوری نیست. این رویکرد نظری به ویژه در عرصه های فکری ، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران، پس از شکل گیری چندگانگی مواضع جامعه ی ایرانی در برابر چالشهای درونی و بیرونی در چگونگی مواجه با سنت و تجدد در ایران، به عنوان یک ضرورت در مقابل افراط و تفریط ها، با درجاتی متفاوت در میان گروه هایی از متفکران سیاسی و اصلاحگران حکومتی عصر قاجار و مشروطه و پس از آن، مورد توجه بوده است.

 همان گونه که افراط و تفریط در اشکال مختلف و در ابعاد و حوزه های مختلف و مقاطع گوناگون باز تولید شده و می شود، اندیشه و گفتمان اعتدال نیز به مثابه راهی برای عبور از بحران ها و تنگناهای ناشی از افراط و تفریط محل توجه عده ای از اندیشه گران و رهبران جنبش های اصلاحی و حکومتگران بوده است.

  البته که این اندیشه به سبب قدرت گفتمان ها و سیاست های ریشه دار در افراط و تفریط ،از فرصت و مجال چندانی در تاریخ معاصر ایران برای تبدیل به یک گفتمان مسلط بر جامعه و دولت برخوردار نگردید.اما به تدریج و در برآیند مشکلات و ناکارآمدی ناشی ازرویکردهای افراط و تفریط مسلط بر حوزه های مختلف فکری ، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، جامعه ایرانی و نظام سیاسی حاکم در ایران – به ویژه دولت – اندیشه و گفتمان اعتدال به عنوان یک ضرورت و فرصت اجتناب ناپذیر برای عبور از تنگناهای موجود،محل توجه رییس جمهور دکتر حسن روحانی و هم اندیشان او و نیز بسیاری ازاقشار و لایه های مختلف اجتماعی ایران به عنوان یک مطالبه گردید.

 اگر بپذیریم در حوزه مدیریت اجرایی، پاره ای بی تدبیری ها که بخش مهمی از آن بی تدبیری ریشه در بی تدبیری مدیریتی داشته و از پی آمدهای آن ایجاد یاس و افسردگی و نا امیدی بوده است، لاجرم طرح گفتمان اعتدال به مثابه یک ضرورت مورد استقبال گسترده قرار گرفته و این گفتمان می تواند نوید بخش پر رنگ تر شدن تدبیردر سیاست های حکومت و دولت و امید در جامعه شود.

 در تاریخ معاصر ایران، به ویژه از زمان نخستین رویارویی های فکری اندیشه گران و نیز آشنایی های اولیه  گروه هایی از جامعه ی ایرانی عصر قاجار و مشروطه با اندیشه ها و فرهنگ و تمدن متجدد غربی، در چالش های به وجود آمده میان سنت و تجدد در ایران ، همواره چه در حوزه تفکر و چه در حوزه عمل، چه در میان غالب اندیشه گران و چه در میان غالب حکومتگران، چه در مقام دفاع از سنت و چه در مقام دفاع از تجدد، چه در مقام دفاع از بوم گرایی و چه در مقام دفاع از غربگرایی، به طور عمده دچار افراط و تفریط شده ایم. بر اساس مطلق اندیشی ها و جزمیت گرایی های ناشی ازآن است که به شیوه افراط و تفریط یا چنان در دام شیفتگی به غرب و تجدد غربی افتاده ایم که بر هر آن چه که نام و نشان سنت داشته باشد شوریدیم. و یا به نام دفاع از سنت ، به یک باره به ستیز با غرب یا گریز از آن برخاستیم.

 من بارها گفته ام که ستیزمطلق با غرب و تجدد غربی و گریز از آن به همان اندازه ریشه در غلط اندیشی و افراطی گری دارد که ستیز مطلق با سنت ها و گریزاز آن. اعتدال ، نگاه و راه سومی است که در سرشت خود برآن است و می تواند امکال تعامل نقادانه و همزیستی مبتنی بر منافع متقابل و چندجانبه در حوزه های مختلف فکری،فرهنگی،سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تحقق بخشد.تاکید می کنم جامعه ایرانی – اسلامی ما نمی تواند چنان اسلامی بیاندیشد که نافی ایرانیت خود باشد. همچنان که نمی توان چنان ایرانی اندیشید که اسلامیت را نادیده بگیریم. و البته در جهان کنونی برای آن که سهمی در جهانی شدن داشته باشیم، ضمن توجه و پاسداشت جنبه های کارآمد ایرانیت و اسلامیت ، نمی توانیم و نباید از پاره ای تعامل فرهنگی و سیاسی  با جهان غفلت کنیم.

  به رغم پاره ای دستاوردهای دولت های پیش از دولت تدبیر و امید، جامعه ایرانی پاره ای ناکامی ها و ناکارآمدی هایی که قطعا بخشی از آنها ریشه در سیاست افراط گرایانه چه از نوع چپ و چه از نوع راست آن را چه در دولت موسوم به اصلاحات  آقای خاتمی و چه در دولت موسوم به اصولگرای آقای احمدی نژاد تجربه کرده است.

 به ویژه در دولت احمدی نژاد، فرصت های فراوانی چه در عرصه ی داخلی و چه در عرصه خارجی و بین المللی و در حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی از دست رفت و حتی به تهدید تبدیل شد.

  اعتدال گرایی درس آموز این واقعیت عبرت انگیز و پند آموز است که تندروی خواه با نام اصلاح طلبی و خواه با نام اصولگرایی ،مصالح نظام و منافع ملی را با خطر و چالش های جدی روبه رو کرده است. آقای روحانی با آگاهی از همین تجربیات و پی آمدهای زیانبار آن، به طرح گفتمانی با مولفه های عقلانیت و اعتدال و تدبیر برخاست.

 گفتمانی که به سبب سرشت خود قادر است با جلوگیری از افراط و تفریط، افق های کارآمدی درپیش روی مدیریت  کشور با اتکا بر تدبیر و عقلانیت بگشاید که نوید بخش ایجاد و گسترش امید در جامعه برای اصلاح وضع موجود و رسیدن به پیشرفت و توسعه ی روز افزون و هر چه بیشتر در عرصه ها و حوزه های مختلف باشد. توسعه ای تعمیق یافته، فراگیر، متوازن و پایدار.

 آقای روحانی به طرح مسائلی پرداخت که در همسویی کامل با ضرورت هایی قرار داشت و دارد که برای بسیاری از جامعه تبدیل به یک مطالبه جدی برای جلوگیری یا کاهش احساس ناامیدی به وجود آمده در بخش هایی از جامعه گردیده است.

 پیروزی انتخاباتی حسن روحانی در واقع پیروزی ضرورت تغییر و مطالباتی است که رویکردهای افراط گرایانه قادر به پاسخگویی به آن نبوده و نیستند.شعارهایی چون باید احترام را به گذرنامه ایرانی بازگرداند،نباید هر پلیس بی نام و نشانی جلوی دختر و پسر و جوان ایرانی را بگیرد، بازگشت ارزش پول ایرانی، پاک دستی مالی در مدیریت و ادارات، آزادی ها و امنیت  سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی در چارچوب قانون،گسترش تنش زدایی و بهبود روابط بین المللی ،قانون گرایی و شایسته سالاری و رفاه عمومی در حوزه های مختلف ،جملگی مطالباتی هستند که اگرچه جدید نیستند اما در شرایطی که بحران ها و تنگناهای ناشی از افراطی گری، بخش هایی از جامعه ایرانی را در پاره ای از موارد دچار یاس و سرخوردگی و نا امیدی کرده است، تبدیل به مطالبات جدی شده است.

 با توجه به همین جدیت ضرورت تغییرات مطلوب در وضع موجود است که گفتمان اعتدال ، به عنوان راهکاری اساسی برای تدبیر در حل بحران ها و مشکلات و تزریق امید در جامعه، با استقبال گسترده بسیاری از جامعه ایرانی روبه رو شده است. گفتمانی که از منظر آسیب شناسی، اگر نتواند تبیل به یک فرهنگ عمومی شده و از عرش شعار و نظر به فرش اجرا و عمل در آید، ازآن اعجازی برنخواهد خاست. دولت تدبیر و امید به رغم پاره ای مقاومت ها و مخالفت های همچنان شدید افراد و گروه های دارای افکار و تمایلات افراطی و برخی مصلحت اندیشی های سیاسی ناشی از آن که تحقق این گفتمان را در مواردی و با درجات متفاوتی با دشواری و کند بودن و تاخیر مواجه کرده است، بیش و پیش از آن در معرض خطرو نگرانی تخطی از مسیر اعتدال گرایی و تدبیر و عقلانیت ، در لوای این گفتمان قرار دارد.

 رویکردهای پوپولیستی، مصلحت اندیشی ها و عقب نشینی های زاید، امتیاز دادن های بیش از حد لزوم و منطقی به رقبای این گفتمان با توجیه غیر منطقی فراجناحی بودن، جملگی می تواند نمونه ها و نشانه هایی  از انحراف از مسیر اعتدال و عقلانیت و تدبیر باشد.

 انحرافی که هرگاه جدی گرفته نشود،سنتز حاصل ازمواجه انفعالی این تز با آنتی تز آن، می تواند امید به این گفتمان را به تدریج به نا امیدی تبدیل کرده و لاجرم شکست پهلوان این داستان – اعتدال – از پس تجربه های شکست های رویکردهای پیشین -افراط و تفریط - در جامعه، به نا امیدی بزرگتری خواهد انجامید. از این رو معتقدم و به صراحت تاکید می کنم مهمترین مانع و خطر پیش روی دولت تدبیر و امید آن است که گفتمان اعتدال و عقلانیت و تدبیر در آن با خود زنی های ناشی از استفاده ابزاری از این گفتمان یا محافظه کاری ها و عقب نشینی ها و مصلحت اندیشی های نسنجیده و زاید در برابر فشار رقبا ، خود را تسلیم رفتارهایی کند که با عقلانیت و تدبیر و اعتدال مغایر است.چنین انحرافی بی تردید از آن رو جبران ناپذیر است که اگر در گفتمان ها و رویکردهای پیشین با افراط و تقریط کردن ها، ضرورت امید نادیده گرفته شد، با ناکارآمد شدن کلید اعتدال، جست و جو کردن کلیدی برای تدبیری دیگر و امیدی دیگر بسیار سخت خواهد بود.

  از این رو تلاش برای  تثویت وفرهنگ سازی و تعین بخشی ضرورت گفتمان اعتدال و عقلانیت و تدبیر و امید ، خود ضرورتی است بزرگتر از ضرورت نظری این گفتمان برای تقویت دولت تدبیر و امید و حفظ مصالح نظام و منافع ملی.

*مطالب مرتبط:

دغدغه های ما مردم

24 خرداد در مازندران؛ واقعیت‌ها و انتظارات

گفتمان اعتدال؛ از پیروزی تادلواپسی

تدبیر بر فراز اعتدال

مردم دلواپسی دلواپسان را باور ندارند

روحانی، هاله نور ندارد

فال نیک

همه وظیفه داریم از دولت حمایت کنیم