دوشنبه 7 ارديبهشت 1394-23:57

در حاشیه مرگ 12 نفر در حادثه شوم جاده سوادکوه و سکوت نماینده های مجلس

آن ها که فوت شدند، این ها که سکوت کردند

 هفت روز تلخ گذشت تا شاید صدایی از نمایندگان ملت برآید، تا شاید وکلای مردم، لب به اعتراض و انتقاد بگشایند و در دفاع از حقوق مردم حوزه انتخابیه خود، فریاد برآورند، اما از سنگ ناله برخاست و از نماینده های همین مردم نه.


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، کلثوم فلاحی: یک هفته از جریان ناگوار تصادف اتوبوس مسافران ماهان در محور سوادکوه گذشت و هفتمین روز درگذشتگان این مراسم هم امروز برگزار شد.

یک هفته سکوت کردیم تا متهم به شتابزدگی در اظهارنظر نسبت به این موضوع نشویم. هفت روز تلخ گذشت تا شاید صدایی از نمایندگان ملت برآید، تا شاید وکلای مردم، لب به اعتراض و انتقاد بگشایند و در دفاع از حقوق مردم حوزه انتخابیه خود، فریاد برآورند، اما از سنگ ناله برخاست و از نماینده های همین مردم نه!

امروز به سراغ یکی از حادثه دیدگان این مصیبت بزرگ رفتم؛ مردی که همسر جوان خود را در این تصادف خون‌بار از دست داد، دو فرزندش هم دچار صدمات فراوانِ جبران ناپذیری شده‌اند و خود نیز همچنین.

روی سخن در این نوشتار با کسانی است که تصور عمومی بر آن است آنها نمایندگان «مردم» هستند، نمایندگانی که قرار است وکیل آنها در خانه ملت باشند، اما گویا اصل، چیز دیگری است. دخالت در امور قوه‌ای دیگر.

حداقل نمایندگان مردم قائم شهر، جویبار، سوادکوه و کیاکلا که باید درباره تصادفی که در حوزه انتخابیه آنها اتفاق افتاد، اظهار نظر می‌کردند تا این لحظه سخنی نگفته اند. مجمع نمایندگان مازندران و دبیرخانه اش هم که انگار در تعطیلات است!

از شرق مازندران و از نماینده مردم بهشهر، گلوگاه، نکا و رستم کلا شروع می‌کنیم. آقای مقیمی وقتی رئیس اداره آموزش و پرروش شهرستان بهشهر بر خلاف میل او انتخاب شد، پای وزیر آموزش و پرورش را به میان کشید و سخن از سوال و استیضاح راند و نامه نوشت. اصرار بر جابه جایی فرماندار سابق نکا در سمتی دیگر و مواردی از این دست بماند.

فرماندار شهرستان میاندورود از زمان تصدی خود در این مسئولیت، مدت‌ها نمی‌توانست معاون خود را که بازمانده دولت گذشته بود، تغییر دهد چراکه  آقای شجاعی نماینده مردم ساری و میاندورود پای وزیر کشور را به سوال و استیضاح می‌کشاند. این نماینده نیز تاکنون نسبت به این حادثه دلخراش سکوت کرده است.

کمال علیپور -دبیر مجمع نمایندگان مازندران و نماینده مردم قائمشهر- با دلیل و بدون دلیل، دولت را زیر بار انتقاد می‌برد و بارها در تریبون مجلس فریاد برآورد و از موضوعات هسته ای تا غیرهسته ای انتقاد کرد، ولی این جا که به مردم عادی رسید، سکوت کرده است!

هادی حسینی، دیگر نماینده این شهرستان هم همین گونه؛ او نیز اظهارنظری درباره حادثه شوم یکم اردی بهشت نکرد که 12 خانواده و تیره و طایفه عزادار شدند و تا این لحظه کک فرد یا افرادی هم گزیده نشده است!

علی اکبر ناصری -نماینده مردم بابل- که بیشترین کشته‌شدگان تصادف اخیر از این شهرستان بود هم لب به سخن نگشود.

عزت الله یوسفیان ملا -نماینده آمل- که همین چند وقت قبل، مانع از تغییر معاون فرماندار آمل شده بود و بر سر انتصاب فرماندار این شهر چه ماجراهایی که پیش نیاورد، انگار نه انگار که 12 هموطن او در استانی کشته شده‌اند و او نماینده همین مردم است.

قاسم احمدی لاشکی -نماینده مردم نوشهر و چالوس- سال گذشته در زمان انتخاب مدیرکل جدید بندر نوشهر، پای تفحص در سازمان بنادر و کشتیرانی را به میان کشید، چراکه مدیرکل بندر نوشهر، مورد اقبال او نبود. فرماندار احمدی نژادی نوشهر نیز با چراغ سبز او هم چنان بر سر کار است. وی نیز ترجیح داد چیزی در قبال این سانحه دلخراش نگوید.

عبدالوحید فیاضی -نماینده مردم نور و محمودآباد- و سایر نمایندگانی که نام نبردیم هم دست کمی از دیگر هم قطاران خود ندارند و این جا که باید از حقوق ملت دفاع کنند و پای وزیر و مدیران و افراد خاطی را به مجلس بکشانند، سیاست سکوت پیشه کرده اند. آیا مرگ 12 ایرانی در یک حادثه رانندگی و قبل از آن وضعیت نامناسب فرودگاهی ما، کم تر از انتصاب فلان مدیر یک اداره کوچک شهرستانی اهمیت دارد که ان جا تذکر می دهند و فریاد می کشند و این جا نه؟!

البته امروز نماینده حسین نیازآذری -نماینده بابل- در بیمارستان امام ساری بر بالین فرد حادثه دیده از تصادف مسافران ماهان و هم چنین در مراسم هفتم همسر سید قاسم سلیمانی حاضر شد و تلفنی پی گیری هایی انجام داد.

 محمد دامادی -نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس- هم چند روز قبل اظهارنظری کوتاه کرد و هواپیمایی را در این حادثه مقصر دانست. همین و بس!

در این میان، شرکت ماهان به فرافکنی پرداخته و پاسخگوی مطالبات مسافران نیست. نماینده این شرکت از سویی اعلام می‌کند که مسافران، می‌خواستند با اتوبوس به ساری برگردند و از سوی دیگر مسافران اعلام می‌کنند وقتی اعتراض به ادامه سفر با اتوبوس داشتند، تهدید شدند که به جرم اخلال در فرودگاه، بازداشت می‌شوند.

مسئولان شهری شهرستان‌های ساری و میاندورود هم به جای اینکه با جذب منابع، به تجهیز فرودگاه بپردازند، بر سر نام آن دعوا دارند که فرودگاه دشت ناز متعلق به ساری است یا میاندورود! این مالکیت چه اهمیتی دارد وقتی که باند پرواز و دیگر تجهیزات پروازی به گونه‌ای نیست که مسافران، با خیال راحت و آرامش خاطر از این خطوط هوایی بهره ببرند؟

امروز در گفت و گو با مصدوم و بازمانده آن حادثه شوم فهمیدیم که راننده هم بی مبالاتی کرده است؛ چرا که اولا" با خودروی مشکل دار وارد جاده شد و ثانیا" ضمن فرار و رها کردن اتوبوس، جان خود را نجات داد و جان مسافران را به خطر انداخت.

جاده‌های ناامن مازندران هم که شهره به تصادف و حادثه است و گفتنی ها بارها گفته شده.

علی رغم هم سویی نسبی ما با دولت، به عنوان رسانه مردم محور باور داریم اگر قصوری بر گردن وزیر راه و شهرسازی و معاونانش است، باید پاسخگو باشند. وزیر یا وزیران مربوطه باید به مجلس بیایند و درباره اتفاقات اخیر، توضیح دهند، نه برای نمایندگان، بلکه برای عموم مردم.

مردم و به ویژه خانواده‌های حادثه دیدگان و بازماندگان کشته‌های این تصادف، منتظر مجازات خاطیان و نیز اظهارنظر و حداقل عذرخواهی مسئولانه هستند تا مرهمی بر دردهای آنها باشد.

***

امروز مردی را دیدم که از سویی فرزندش در اتاق عمل بود و فرزند دیگرش در آی.سی.یو، از سویی دیگر باید مراسم هفتمین روز درگذشت همسرش را برگزار می‌کرد. خودش هم افتاده روی تخت بیمارستان! چه کسی پاسخگوی این اتفاق تلخ است؟ تبعات اجتماعی و روانی این تصادف خونبار، بر عهده چه کسی است؟  پاسخی لطفا".

*مطالب مرتبط:

دریغ از یک عذرخواهی ساده/بازمانده حادثه ماهان از مسئولان تقاضای پیگیری کرد

نجات ازسانحه هوايي، مرگ در جاده