سه شنبه 31 مرداد 1396-22:21
مازندنومه وضعیت شهرداری کیاسر را بررسی می کندیادگاری انتحاری شورای چهارم کیاسر
افراد و گروه هایی با لابی به دنبال انتخاب افرادی خاص در سمت شهردار کیاسر بوده اند. اینکه در ازای شهردار شدن فلانی، فلان مقدار امکانات را به شهر خواهیم آورد از آن دست حرف هاست/ اینکه شورای چهارم چطور در روز آخر فعالیتش متوجه ناکارمدیاش شده جای بسی تعجب است. و تعجب بیشتر ما از اقدام سیاسی اعضای شورای چهارم است که با اقدام انتحاری برکناری شهردار، خواستند از خودشان یک یادگاری در تاریخ پرفراز و نشیب کیاسر ثبت کنند که انصافا اقدام شان در انتصاب سرپرست یک روزه بی نظیر بود!
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سیدروح الله شجاعی: کیاسر، شهری کوچک در جنوب شهرستان ساری، مرکز بخش قدیمی چهاردانگه با جمعیتی کمتر از 5 هزار نفر (استناد به سرشماری سال95) است که در زمان های مختلف، کانون تحولات سیاسی و اجتماعی مرکز استان مازندران بوده است.
بیشتر ساکنان فعلی آن را کشاورزان، باغداران و دامدارانی تشکیل میدهند که به دلیل فعالیت شان در منطقه به صورت ثابت حضور دارند. بقیه اهالی شهر را بازنشستگان شرکت زغال سنگ یا سایر دستگاه های اجرای تشکیل می دهند که شمارشان هم کم نیست. مقایسه آماری نشان می دهد جمعیت این شهر نسبت به گذشته کاهش چشمگیری یافته و مهاجرت به سایرنقاط کشور برای دستیابی به امکانات بیشتر اقتصادی، آموزشی و فرهنگی در اولویت زندگی این شهروندان قرار دارد.
از سال72 تا کنون که عنوان شهر به کیاسر اطلاق شد تا امروز، تحولاتی را در حوزه های مختلف شاهد بودیم، اما این تغییرات هرگز متاسب با استعداد و توانایی منطقه نبوده و ساکنان را راضی نکرده است.
همانطور که در مقدمه اشاره شد، کیاسر همواره در تحولات استان جایگاه قابل اعتنایی داشته و افراد تاثیرگذار این منطقه در مناسبات سیاسی اجتماعی.استان و کشور کم نیستند.
این شهر اینک در آستانه آغاز به کار شورای پنجم، شهرداری را میخواهد که با حجم انبوهی از مطالبات بر زمین مانده، بتواند از پس اداره این شهر برآید.
بومی یا غیر بومی بودن شهردار در چند ماه اخیر بحث محافل سیاسی–اجتماعی شهر بوده و در کمتر جمعی سراغ داریم که از گزینه های شهرداری برای تصدی مسئوولیت سخن به میان نیامده باشد.
اما اسامی شورای پنجم که با تغییر اساسی نسبت به دوره قبل از صندوق های رای در 29 اردیبهشت امسال درآمد، نکات قابل تاملی را پیش روی ما قرار داده که برخی از مهمترین نتایج همه پرسی را می توان این گونه مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
-تغییر80 درصدی اعضای شورای دور جدید نسبت به دوره چهارم.
-تعدد نامزدهای حاضر در انتخابات نسبت به دوره های قبل.
-میانگین سنی و سطح سواد نامزدها.
-ارائه برنامه های کوتاه مدت میان مدت و بعضا بلند مدت.
-مشارکت بالای شهروندان در انتخابات و احساس مسئولیت نسبت به سرنوشتشان
-کاهش میانگین سنی اعضای شورا به زیر40 سال
با مرور موارد فوق می شود اینطور تحلیل کرد که:
ساکنان از روند فعلی رضایت چندانی نداشته، دست کم خواستار شتاب بیشتری در تحول، عمران و آبادانی شهر هستند.
یا دسته ای از شهروندان فارغ از فعالیت های صورت گرفته در دوران تصدی شهردار، از رفتار مدیریت و برخی از کارمندان این مجموعه رضایت نداشته و خواستار تغییرات فوری در شهرداری بودند.
یا نسبتی که به شورای چهارم می دادند (شورای شهردار، نه شورای شهر)
برخی هم مخالف اقدامات نمایشی شهردار بودند و اقداماتش را صرفاً تزئینی قلمداد می کردند.
هرکدام از این موارد در جای خود قابل بررسی وتامل است.
اقدامات صورت گرفته در دوره چهارم شورای شهر قابل تقدیر است و باید در پایان دوره از اعضای این دوره تشکر کرد، اما کاستی هایی هم بود که بخشی از آن به عملکرد اعضا در حوزه برنامه ریزی و نظارت و بیشتر آن به مشارکت عمومی شهروندان برمی گردد.
شهر به مدد شهروندان زنده است. اینکه ما توقع مان از منتخبان، ساختن شهری دلخواه و آرمانی باشد چیز بدی نیست و باید تلاش کنیم به این مهم دست پیدا کنیم، اما با کدام ابزار و موقعیت اقتصادی و اجتماعی؟!
موضوعی که باید توجه داشت این است که شهر را باید با برنامه اداره کرد. از ظرفیت شهروندان و ایدهها و نظرات نخبگان بهره برد. بر اساس توان موجود قول و وعده داد و نظارت بر عملکرد مدیریت شهری و شفافیت در ارائه گزارش به شهروندان را نیز نباید از نظر دور نگاه داشت.
در سال های اخیر به مدد رسانه های جمعی شبکه های اجتماعی و سهولت در برقراری ارتباط، مشارکت بیشتر شهروندان در مسایل مربوط به حوزه شهری را شاهد هستیم. برای نمونه راه اندازی گروههای متعدد در شبکههای اجتماعی، نقد و بررسی عملکرد مدیریت شهری، ارائه پیشنهادها و طرحهای زودبازده، همگی از علاقه ی شهروندان برای مشارکت در اداره شهر حکایت دارد. اما چقدر از این ظرفیت بهره برداری شد؟ و شورای تازه نفس چه مقدار به این ظرفیت واقف است؟
نگاهی به ترکیب شورای جدید نشان می دهد با توجه به جوانی اعضا، انرژی خوبی برای کار جمعی را شاهد خواهیم بود و البته شاید کم تجربگی همین عده مهمترین چالش شورا در ادامه کار باشد. باید به این دوستان جوان یادآور شد که اعتبارتان را از مردم به امانت دارید و سعی و تلاش تان باید همواره برای رضایت آنها باشد نه خوشامد عده ای خاص.
شنیده شده در این مدت افراد و گروه هایی با لابی به دنبال انتخاب افرادی خاص در سمت شهردار بوده اند. البته در فرآیند انتخاب شهردار بخشی از این رفتارها طبیعی است، اما نگارنده به فشارهای غیر طبیعی و وعده های سرخرمن اشاره دارد. اینکه در ازای شهردار شدن فلانی، فلان مقدار امکانات را به شهر خواهیم آورد از آن دست حرف هاست.
همان طور که قبلا اشاره شد شهر را با برنامه جامع و مشارکت بالای شهروندان و بهره گیری از نظرات و ایده های خلاقانه می توان اداره کرد. امیدواریم اینگونه باشد و شاهد شکوفایی بیشتر کیاسر باشیم.
در آخرین روز فعالیت شورای شهر چهارم اما شاهد یک اتفاق عجیب بودیم. جناب شهردار خود خواسته یا با فشار، مجبور به استعفا می شود و برای یک روز فعالیت شهرداری سرپرست انتخاب می شود. این در حالی است که جناب انتظاری خود مدعی حضور مجدد در این منصب بود و خبر داریم تلاش های هم در این زمینه داشت.
اینکه چطور در روز آخر فعالیتش متوجه ناکارمدیاش شده جای بسی تعجب است. و تعجب بیشتر ما از اقدام سیاسی اعضای شورای چهارم که با این اقدام انتحاری خواستند از خودشان یک یادگاری در تاریخ پرفراز و نشیب کیاسر ثبت کنند، که انصافا اقدام شان بی نظیر بود انتصاب سرپرست یک روزه!
حالا شورای جدید مانده با این سرپرست چکار کند؟ فعلا با آقای آهنگر ادامه دهند یا سرپرستی دیگر، جایش را بگیرد. البته باید تاکید کرد که فعالیت شهردار تا زمان حضور شورای شهر وجاهت قانونی دارد، اینکه این اتفاق در روز آخر فعالیت شورای شهر صورت گرفته شاید عجیب و دور از انتظار بود.
فرصت به وجود آمده در دوره جدید را باید مغتنم شمرد و با ارائه خدمت صادقانه به شهروندان با اولویت خدمات شهری و ایجاد درآمد پایدار با توسعه گردشگری و سرو سامان دادن به ساخت و ساز و تکمیل پروژههای نیم تمام کار شورای قبل را کامل کرد.
*مطالب مرتبط:
مازندنومه وضعیت شهردار بابل را بررسی می کند