تعداد بازدید: 5888

توصیه به دیگران 2

يکشنبه 27 بهمن 1392-9:35

چهارشنبه در تالار وزارت کشور؛

رایحه سوادکوه در تهران می پیچد

سومین همایش بزرگ سوادکوهی های مقیم تهران روز چهارشنبه 30 بهمن ماه، در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار می شود.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری: سومین همایش بزرگ سوادکوهی های مقیم تهران روز چهارشنبه 30 بهمن ماه ۱۳۹۲ برابر با  اول اونما 1525 تبری در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار می شود.

 دبیر اجرایی این همایش در حاشیه هفتمین جلسه هماهنگی ستاد اجرایی که در محل دفتر سوادکوهی های مقیم تهران برگزار شد، اظهار داشت: اعضای ستاد با همت و پشتکار و پیگیری جدی، موفق به تدوین برنامه ای شایسته و درخور شدند و سعی شده با انتخاب هنرمندان برتر منطقه سوادکوه و حومه، کیفیت همایش را دوچندان کنند.

 دکتر محبوب قبادیان قادی توسعه و گسترش سه مولفه مهم سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد ، انسجام و مشارکت اجتماعی را در جهت افزایش حس همکاری، همیاری و مشارکت تشکل ها را از اهداف برگزاری این همایش دانست و تأکید کرد: تقویت و توسعه ظرفیت های راهبری و مدیریتی تشکل ها، هم چنین ایجاد و توسعه شبکه گسترده ارتباطی و اجتماعی، تشکل های  فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و کمک به تقویت تشکل گرایی در جامعه و تحقق مشارکت تشکل ها در شناخت، نیز اتخاذ و اجرای سیاست ها، استراتژی ها و تدوین برنامه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه و بالاخره تقویت و توسعه نگرش" مسئولیت اجتماعی تشکل های مردم نهاد و حفظ اصول اخلاق حرفه ای "  از جمله هدف های ما در این همایش است.

دبیراجرایی سومین همایش سوادکوهی های مقیم تهران اظهار داشت: حفظ باورها، اعتقادات و آداب و رسوم منطقه سوادکوه و مازندران جزو اصلی ترین برنامه و هدف ماست.

قبادیان در پایان از علاقه مندان به آداب و رسوم و هنرهای آئینی منطقه خواست ضمن حضور در این همایش، ستاد برگزاری را برای  برپایی هر چه باشکوه تر این برنامه یاری کنند.

*مطالب مرتبط

تهران، سوادکوه ندارد

متخصصان 4 ساعت از سوادکوه گفتند

سومین همایش سوادکوهی ها: جذاب تر و با کیفیت تر

سومین همایش سوادکوهی های مقیم تهران

مسئولان استان وارد گود شوند

سوادکوه تتی ره جهاز هاکرده-1

سوادکوه تتی ره جهاز هاکرده-

 


  • برنجستانكيپاسخ به این دیدگاه 1 1
    پنجشنبه 1 اسفند 1392-10:1

    برنامه بسيار جالبي برگزار شد جاي همه دوستان خالي چهره هاي خندان شركت كنندگان در پايان برنامه نشان از رضايت خاطر مردم بود (حداقل تصور من اين است)
    انشاله تلاش شود در كنار اين گونه مراسم كه بيشتر با هدف ايجاد همدلي و حفظ آئين ها و سنت هاي قومي هست گرفتاري هايي كه نياز به اجماع هست هم حل شود
    من يك نكته به دوستاني كه مخالف اينگونه برنامه هستند يا آن رو بي فايده ميدانند عرض كنم كاملا در اشتباهيد
    اين جور همنشيني ها سبب ميشود دوستان از حال هم خبر داشته باشند براي نمونه عرض ميكنم
    براي اولين بار براي هماهنگي به دفتر سوادكوه شناسي رفتم بعد از خوش و بش و با بچه هاي انجمن دوستان سوادكوهي متوجه شدند كه همسر من در بيمارستان كار ميكند بلافاصله دوستان مورد بخصوص بيمار سوادكوهي كه در بيمارستاني در تهران بستري بودرو مطرح كردند و تلاش گرديد مشكلات اين پسر هفت هشت ساله برطرف شود هدف من از مطرح كردن اين موضوع اين بود بگم تو اون شلوغي كار همايش فكس نامه و تلفن ارتباط .ووو اين دوستان به فكر باز كردن گره از مشكل همشهريشون داشتند اينقدر سياه به مسائل نگاه نكنيم اينقدر بد بين نباشيم فكر نكنيم همه در فكر پست و مقام و پول و... من مدت هاست اين دوستان رو ميشناسم دوستاني مثل دفتري اسدي قباديان اميني شريفي غضنفري هيچوقت نديم مطامع سياسي مطرح باشه هميشه هدف كمك به بالندگي سواد كوه بوده و هست
    از نكات بارز برنامه ديشب حضور هر دو نماينده شريف قائم شهر وسوادكوه بود كه در لابي سالن بي ريا و رو در رو ساعتي رو به در و دل هاي همشهري اشون گوش ميدادند خصوصا آقاي هادي حسيني اين مسئله قطعا خيلي كمتر پيش مياد كه اين هم از ويژگي هاي اين نوع مراسم است

    • چهارشنبه 30 بهمن 1392-19:48

      .آورده اند که در روزگاران گذشته مردی سوداگر گوسفندی از گله خود جداکرد وبقصد سوداگری بطرف شهر روان شد ودر حومه شهر به تاجری برخورد نمود تاجر که روزگار را به رندی سپری کرده بود از نیت مرد سوداگر مطلع شد و با قیمتی توافقی گوسفند را خرید ودر همانجا ودر جلوی چشم مردسوداگر آنرا سلاخی کرد ولاشه گوسفندرا برای عرضه بازار آماده کرد . در این هنگام مرد سوداگر که گوشت و جگر و دیگر متعلقات گوسفند را آماده دید به هوس افتاد و روی به تاجر کرد وگفت :ران گوسفند را میفروشی ؟ مرد تاجر با زیرکی پذیرفت وبه ازاء اخذ مبلغی بخشی ازگوشت سلاخی شده گوسفند را به مرد سوداگر واگذار کرد . پس از لحظه طمع مرد سوداگر بالاگرفت ومجددا به ازاء مبلغی دیگر بخشهای دیگری از گوسفند سلاخی شده خود که تا چند لحظه پیش متعلق به خودش بود را از مرد تاجر خریداری کرد این کار تا جایی ادامه یافت که پول مرد سوداگر که به ازاء فروش گوسفد زنده خود ازمرد تاجر دریافت کرده بود به اتمام رسید ولیکن همچنان مقادیری از اعضاء سلاخی شده گوسفند در اختیار مرد تاجر قرارگرفته بود درحالیکه تمامی پول خود را از مرد سوداگر دریافت کرده بود. در این بین فرهیخته ای به مرد سوداگر رسید وپس از شنیدن ماجرا روی به مرد سوداگر کرد وگفت این چه کاری بود که کردی ؟ درهمان منزل خود میتوانستی گوسفند خود را سرببری و استفاده کامل از این غنم ببری واین ضرر را متحمل نمیشدی. مرد سوداگر که خود را بازنده دانست و بخاطر حفظ غرور خود با صدای بلند اعلام داشت :آدم خوب است داخل کاسبی بشود!

      • تهراني قائم شهرپاسخ به این دیدگاه 0 4
        چهارشنبه 30 بهمن 1392-9:46

        عجب خار کيجايي !!!!!!!!!!!!!
        تو سوادکوه مرد نيست جوابمو بده بايد کيجا جواب بده-----بابا ترافيکو حلش کني با افسران راهنمايي رانندگيش-با اون جاله چوله خيابونش-فقط ادعا دارين

        • پنجشنبه 1 اسفند 1392-13:7

          جواب ابلهان خاموشیست ، هر بیشه گمان مبر که خالیست ، شاید که شیری خفته باشد .

        • سوادکوهی ريکا-کرجپاسخ به این دیدگاه 1 0
          چهارشنبه 30 بهمن 1392-9:38

          کجا سوادکوهی !؟!
          تره کی بته با غرِيبه ها دهن به دهن هاکنی-بده ؛غلطه
          چچيه تمام سايت های درون شونی نظر دنی -چند ساله بيه ته همتي کيجايي.الهی سرتاش شيمار نصيب بوی تره اتاول پچليک بيره....خاخر شوخي هاکردمه

          • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه 1 0
            شنبه 3 اسفند 1392-6:26

            خواهش کمبه برار جان ولی ونه جواب دادن به تهرونی نخرنه که مرد دنیه ... به ولایات کردستان یا عربستان بیشتر خرنه .

          • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه 3 2
            سه شنبه 29 بهمن 1392-13:6

            کامنت تهرانی مقیم قائمشهری!!! اصفهان با یه میدون و یه حوضش دویست سیصد ساله شده نصف جهان! طنازی میکنه! توریست و بودجه می بره @ شما رو پاستوریزه نکرد!!!!!!!!!!! سوادکوه با اون عظمتش@ در فقر- سبزه و می خنده و شده پاتوق !!! امثالهم شما رو پاستوریزه کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باز خوبه @ پاستوریزه شده اینقدر متلکی هستی اگه سوادکوهیا پاستوریزه نکرده بودنت چی می بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این نقطه نظر شما بیشتر به تنگ نظری و غرض ورزی نزدیکه .فقط همین قدر رو بدون اگه طبرستان نبود الان به جای داداش می گفتی اخییییییییی در حالیکه داشتی تو رود خونه تالار پارو می زدی. به ما چیزی بگی اشکال نداره جواب می دیم ولی رود رو به تمسخر نگیر صدها ساله شاهده بی معرفتیه و دم نمیزنه. زنده باد مازندران و مازندرانی و زنده باد سوادکوه و سوادکوهی

            • رضاپور- قایمشهرپاسخ به این دیدگاه 1 4
              سه شنبه 29 بهمن 1392-12:18

              خواهشاً یک مقدار درباره هیئت مدیره و تاریخ انتخابات اطلاع رسانی کنید تا انجمن سوادکوه شناسی بدنام و آلوده به مسایل سیاسی نشود. اعضاء هیئت مدیره باید سوادکوه شناس باشند. در یک زمینه ای (ادبیات، فرهنگ، اقتصاد، جامعه شناسی، تاریخ، و ..) متخصص باشند. سوابق درستی از کار در منطقه خصوصاً در دانشگاه آزاد داشته باشند. فاقد پرونده های سوء اخلاقی بوده و خوشنام باشد.
              مکانیزم مناسبی در خصوص تعیین، شناسائی و حتی دعوت از افراد متخصص طراحی و اجرا گردد. چون سام سوادکوه و سوادکوه شناسی فقط برای افراد کنونی هیئت مدیره نیست. بلکه اسم بزرگ سوادکوه در میان است. البته در همین شکل کنونی به جشن های سالانه تنزل یافته است.

              • عاشق سوادکوه پاسخ به این دیدگاه 6 5
                سه شنبه 29 بهمن 1392-9:44

                مردم در این همایش ها (همایش که نیست. جشن یا جشنواره به جای همایش صحیح و مناسب تر است) به خاطر عشق به سوادکوه و سرگرمی و تفریح شرکت می کنند. انجمن سوادکوه شناسی با سیاسی کاری و دنبال کردن اهداف پشت پرده سیاسی، مردم را از حضور در این جشن پشیمان و دلسرد نکند.

                • مرادنژادپاسخ به این دیدگاه 3 0
                  چهارشنبه 30 بهمن 1392-0:59

                  نمیدونم چرا یهو به ( عاشق سوادکوه و رضا پور قائمشهر و سایر اسامی فرضی ) الهام شده که این همایش ها ، همایش نیست و جشن یا جشنواره است و یا انجمن سوادکوه شناسی دنبال سیاسی کاری و اهداف پشت پرده سیاسی و ... است و یک قائم شهری انجمن های فرهنگی شهر خودش رو ول کرده و دنبال هیئت مدیره انجمن سوادکوه شناسی میگرده ، واقعا" که .....

                • تهرانی مقيم قائم شهرپاسخ به این دیدگاه 1 8
                  سه شنبه 29 بهمن 1392-9:36

                  داداش شما سوادکوهيان از دوره ساسانی تا حالا دهنمونو پاستوريزه کرديد!!!
                  بابا يه جاده خاکی هم شده درست کنين بذارين تو تعطيلات اينقدر تو سوادکوه تو ترافيک لعنتی گير نکنيم- جاده جنگلی باشه قبوله راستی قايق هم ميشه از رودخا نه تالار پارو زد و رفت .

                  • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه 6 3
                    سه شنبه 29 بهمن 1392-13:18

                    خانم یا اقای تهرانی یه پیشنهاد ؟ برای اینکه اطلاعات شهرت تهران بالا بره برو سرچ کن اولین محله تهران به چه نامی بود و کیا اون محله رو بنا کردن که منجر به شکل گیری محلات دیگه و درنتیجه شکل گیری شهری به نام تهران شد. برای اینکه وقتتو زیاد نگیرم شیفتت میدم به کتاب خواجه تاجدار اونکه دیگه نویسنده اش فرانسویه نه سوادکوهی یا مازندرانی! شاید پاستوریزه تر شی. و حس عزت به نفس و بزرگی مردمان این خطه رو امری موهوم نپنداری که به سخره بگیری.

                    • سه شنبه 29 بهمن 1392-22:32

                      جای تاسفه که کتاب مجعول خواجه تاجدار منبع اطلاعات شماست.بنده با اون تهرانی موافقم. هیاهوی بسیار برای هیچ.یه مشت خودشیفته.

                      • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه 2 2
                        چهارشنبه 30 بهمن 1392-9:23

                        زنده باد هر چی شیفته و خودشیفته سوادکوه مازندران تا بلکه بینا شود هر انکه نتواند دید.

                        • پنجشنبه 1 اسفند 1392-11:22

                          از طرز جواب دادنت معلومه که یک دوره منطق باید بگذرونی. شرم آوره اینجور جواب دادن. خوانندگان قضاوت کنند.خداوند سوادکوه و ایران را از شر خودشیفتگان نجات دهد.

                          • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه
                            شنبه 3 اسفند 1392-6:14

                            خداوند ایران و مازندران رو از شر خودشیفتگان منطق و ناظران خودمنطق نجات دهد .امین

                            • سوادکوهی کیجاپاسخ به این دیدگاه
                              شنبه 3 اسفند 1392-6:12

                              اگر قراره منطق به این باشه که هر چی با منطقمون جور نیست مجعول باشه پی بهتره بی منطق باشیم همون شما هستین دتس ایناف فر اس.

                    • کریم نژاد سرخیپاسخ به این دیدگاه 3 5
                      سه شنبه 29 بهمن 1392-9:26

                      زیاد به این بحث نمایندگی فکر نکنید به نظر نمیرسه خود ایشان هم با این وضعیت فکری و مالی بدنبالش باشه. در جامعه همه چیزها عیان است

                      • سه شنبه 29 بهمن 1392-9:13

                        ببخشید این آقای دکتر... کجا دکتری گرفتند و کی و چه رشته ای ؟

                        • ورزش دوست - زیرابپاسخ به این دیدگاه 6 6
                          سه شنبه 29 بهمن 1392-8:53

                          یکی به ما بگه که این همه صحبت از اشتغال و زحمات آقای قبادیان میشه باشگاه صدرا مال کیه سهامداراش کی هست؟ سهامی خاص یا نسبی یا ... . و این سرمایه از کجا اومده؟ ایشون هنوز به بعضی از دوستان کشتی گیر بدهکارند و خیلی وقته که حق و دستمزدشون رو نگرفتن.

                          • زیرابی باغیرتپاسخ به این دیدگاه 3 0
                            چهارشنبه 30 بهمن 1392-0:32

                            آقای ورزشدوست - زیراب ، همشهری ، بهمنی ، کریم نژاد سرخی و.... دارای اسم های مختلف !! راه باز است و جاده دراز ، با ادعا کردن و پشت سرهم اسم عوض کردن ( از قدیم گفتن دروغگو کم حافظه است ) نمی تونی از عقده های درونی خودت خلاص شوی و ناتوانی ضعف خودت را پوشش دهی والا اگر مرد عمل بودی با همان حداقل 30الی 40 میلیونی میرفتی یک تیم ورزشی جور میکردی و در دل مردم جا باز میکردی . در ضمن کار ی را که خودتان انجام میدهید ( تیک زدن کامنت ها به نفع خودتان ) را به دیگران نسبت نمیدادید ، چون کافر همه را به کیش خود پندارد.

                          • سه شنبه 29 بهمن 1392-8:21

                            آقای شریفی اسدی؛ بازی با الفاظ خوب است اما اندازه و حساب و کتاب دارد. صدرای زیراب باشگاه خصوصی است و منفعتش برای یکی دو آدم محدود. این اسم بردن از خدمات چندین ساله آقای قبادیان است!؟ خودتان هم می دانید که متعصبانه و از سر رفاقت و یا احیاناً تفنن و سرگرمی حرفی را گفته اید و نوشته اید. این جشن های بزک شده دردی از مردم دوا نمی کند. 16 سال پیش کارخانه کک سازی زیراب کلنگ خورد. این آقایان کجا بوده و هستند که بعد از 16 سال خبری از ساخت این کارخانه نیست. به این میگن کار کردن. والا بنده یک هفته می رم دنبال تجهیز یک تیم کشتی و مطمئناً برای شروع حداقل 30 الی 40 میلیونی کمک برای این تیم فرضی جور می کنم. ضمناً عزیزانی مثل حضرتعالی نشستید دائماً بنفع خودتان کامنت ها را تیک مثبت زدید. خیلی هم تابلو این کار را انجام دادید. البته سوادکوهی های عزیز ما در تهران نیاز به سرگرمی هم دارند که برنامه های از این دست برای اوقات فراغت و تفنن و سرگرمی خوب است. لطفا اسم برنامه به جشن تغییر پیدا کند چون مناسب تر است. ضمناً بواسطه چنین برنامه هایی سعی در بزرگ کردن نابجای کسی نباشیم.

                            • شریفی اسدی از چایباغپاسخ به این دیدگاه 13 0
                              سه شنبه 29 بهمن 1392-0:0

                              با سلام خدمت همه همشهریان عزیز چه آنها که در حمایت از این مراسم به بیان دیدگاه خود پرداختند و چه آنها که با انتقادات مثبت خود به فکر اصلاح نواقص برامدند و چه انها که با سخنان نسنجیده ومغرضانه خویش اصل همایش را همیشه زیر سؤال میبرند و معلوم نیست از طرح این مسائل دنبال چه چیزی هستند ، میخواستم به این سؤال پاسخ دهند که اگر این همایش ها برگزار نمیشد ما چگونه میتوانستیم از این همه ظرفیت سوادکوهی ها در تهران و دیگر نقاط ایران مطلع و از بزرگان وداشته های خود با خبر شویم .
                              آن برادرانی که خیلی ادعای حمایت از فرهنگ و هنر دارند واز احترام به همشهریان دم میزنند تا حالا کجا بودند که الان داعیه سخنگویی بیش از سه هزار سوادکوهی مقیم تهران را یدک میکشند و خود را مدعی العموم مردم میدانند . مگر این استقبالی که امسال از این همایش بعمل آمده نتیجه دو همایش قبلی نیست که ظرف دو روز تمامی بلیط های همایش خریداری شده و بسیاری از مردم علاقمند نیز در به در دنبال بلیط هستند .
                              این عشق و علاقه را در کمتر شهرستانی به این شدت سراغ داریم و باید از این پتانسیل به نحو احسن و در راستای توسعه سوادکوه استفاده کنیم و با جمع اوری نقطه نظرات و پیشنهادات شرکت کنندگان این همایش در جهت پیشرفت و ابادانی منطقه سوادکوه حرکت کنیم .
                              البته این نکته نبلید فراموش شود که برای شروع هر کاری ، یک سری افراد عاشق و پیشرو باید وارد صحنه شوند تا مابقی افراد به تأسی از آنها در این مسیر قرار گیرند و اشخاصی مثل دکتر قبادیان نشان دادند که مرد عمل هستند و در هر کاری که وارد میشوند تا رسیدن به قله کار از پای نخواهند نشست و دلیل این حرف نیز تبدیل نمودن باشگاه صدرای زیراب به یکی از بهترین باشگاه های خصوصی کشور ظرف چند سال و حضور در تورنمنت های بین المللی رشته های مختلف ورزشی میباشد و دلیل دیگر آن نیز همین برگزلری همایش سوادکوهی های مقیم تهران میباشد که سال به سال آنرا با برنامه های بهتر و جذاب تریرگزار مینماید که استقبال از آن در سطح کشور بی نظیر میباشد و ما هم که مثل خیلی از سوادکوهی ها نمی توانیم به این همایش برویم با دیدن فیلم دی وی دی این همایش از این برنامه ها و جمع پذیری همشهریان خود در دیار غربت لذت میبریم . البته نباید فراموش کرد که این همایش با همکاری همه عاشقان سوادکوهی مقیم تهران برگزار میشود و دکتر قبادیان نیز مثل تعداد دیگری از همشهریان نقش محوری در این همایش دارد و نباید از زحمات آقایان غلامرضا دفتری - اسدی نفت چالی - تقوی اتویی -مرتضی عمادی - علی حسن نژاد - غضنفری - امینی - رضایی - اسماعیلی- غفاری چراتی - عادل جهان ا را - و .... غافل بود.
                              با درود به روان پاک شهیدان وطن ، خانواده شهدا ، جانبازان و آزادگان سر افراز وبا امید به داشتن سوادکوه مقتدر و سربلند. پایدار باشید.

                              • دوشنبه 28 بهمن 1392-22:58

                                آقای محمود سوادکوهی عزیز مقیم تهران؛ لطفا چند مورد از زحمات چندین ساله آقای قبادیان در زمینه (های!) فرهنگی و ورزشی که برای منطقه انجام دادند را در همین سایت و در انتهای همین مطلب بنوسید و منتشر کنید تا همه بدانند. در ظاهر صحبت حضرتعالی کلی گویی و بنظر از روی احساسات سوادکوهی می باشد.

                                • محمود سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 6 0
                                  سه شنبه 29 بهمن 1392-0:38

                                  اگر شما خبر نداری که واقعا" خیلی برای شما متأسفم که به دروغ اسم زیراب را برای خودت انتخاب کردی ، چرا که حتی بچه های دبستانی زیراب هم از افتخارات باشگاه صدرای زیراب به خود میبالند و جهت افزایش اطلاعات خودت نیز میتوانی با انتخاب نام باشگاه صدرای زیراب در دنیای مجازی ( اینترنت)به همه انچه خوشایند شما نیست دست یابید .
                                  ضمنا" در زمینه کار فرهنگی و هنری هم میتوانید با سؤال از شعرا و هنرمندان سوادکوهی اطلاعات خودتان را کامل کنید. یا حق.

                                  • سه شنبه 29 بهمن 1392-16:14

                                    یادش به خیر؛ یاد خاطرات رئیس جمهور سابق افتادم که در خاطراتش از سفر خارجی می گفت: در ماشین سیاه توی خیابونای ونزوئلا می رفتیم کودک 2 ساله ای در آغوش مادر به محض اینکه یک لحظه متوجه من شد به مادرش گفت: مام، محموده، محمود. ...

                                • دوشنبه 28 بهمن 1392-22:54

                                  دوستان عزیز, این برنامه بیشتر شبیه یک جشن است. البته یک جشن ساده که سعی شد با زرق و برق و روش خاصی آن را مهم و جذاب جلوه دهند. بجای این کارها سعی شود تا مدیران و نخبگان سوادکوهی که در تهران هستند و در مسئولیت های مختلف حضور دارند گرد هم جمع شوند تا از ظرفیت آنها استفاده شود. در این صورت امکان بهره برداری بهتر و رونق سوادکوه بزرگ وجود خواهد داشت. تجربه ثابت کرده در این گونه برنامه ها اکثراً افرادی با وضعیت مالی مناسب و نسبتاً خوب با ماشین های مدل بالا و تفاخر حاضر می شوند و افراد عادی و طبقه متوسط به پایین حاضر نمی شوند. ظاهراً آقایان برگزار کننده نیز اهدافی غیر از گرد هم آوردن سوادکوهی ها برای رونق شهرستان را دنبال می کنند. این حرف مردم کوچه بازار است. البته از برخی کامنت ها هم می شود برخی از این اهداف را حدس زد. بیشتر بوی تبلیغات انتخاباتی برای مجلس به مشام می رسد. البته شاید برخی دوستان بگویند اینگونه نیست. ولی صدایش در می آید. من هم امیدوارم اینگونه نباشد. وقتی اسم ایجاد تشکل های مختلف و یا دعوت از هنرمندان سوادکوه در همایش به گوش می رسد, به خودی خود برداشت سیاسی و انتخاباتی از آن می شود. اگر غیر از این باشد که دوستان این همه هزینه نیاز نیست. سوادکوهی هایی در تهران هستند که علاوه بر مشکلات روزمره مثل اجاره مسکن و ... گرفتار بیمارستان ها, چک برگشتی, بیکاری اجباری و .. می باشند. لذا اگر همین دوستان, مدیران و مسئولین سوادکوهی را که در تهران دارای موقعیت سیاسی و اجتماعی هستند را پیدا کنند و با تنظیم جلسات مستمر آنها را دور هم جمع کنند به مرور می توانند با ایجاد یک حزب, جبهه و یا به قول خودشان تشکل و مشخص نمودن دفتر و شماره تماس باری از دوش سوادکوهی های مقیم تهران بردارند. بعد برسند به رونق شهرستان. مگر اینکه بدنبال ژست گرفتن باشند و یا همانطور که گفتم اهدافی همچون تبلیغات زودرس انتخاباتی را دنبال کنند. خوب شاید هم تبلیغاتی نباشد که در آن صورت ما اشتباه کردیم.
                                  در پایان از سایت مازندنومه به جهت انعکاس نظرات موافق و مخالف سپاسگزارم. چون در برخی خبرها و گزارشات کامنت هایی برخلاف نظرات و منویات ظاهری سایت قرار دادم که منعکس شده بود. این روش باعث اعتماد مخاطب می شود. حتی اگر دیدگاه خواننده با نظرات و رفتارهای ظاهری سایت نیز متفاوت باشد خود به خود باعث اعتماد می شود و حداقل روزی یکبار به این سایت سری می زنند. بماند که به مرور زمان باعث برخی همراهی ها نیز می شود. متشکرم.

                                  • سه شنبه 29 بهمن 1392-0:58

                                    قراره بزودی یک بانک در تهران زده شود به نام <<برگشت خوردگان >> تا چک های برگشتی دوستان را پاس کند%

                                  • سوادکوهی از شهرک غربپاسخ به این دیدگاه 10 9
                                    دوشنبه 28 بهمن 1392-14:1

                                    همایش دارای اهداف، محور، ارکان و چارچوبهای مشخصی می باشد و لذا این مراسم بیشتر شبیه جشنواره می باشد. برنامه زمان بندی همایش در اختیار شرکت کنندگان قرار گیرد تا به نظر و وقت شرکت کنندگان و همشهریان عزیز احترام بگذاریم و وقتشان را جهت حضور در برنامه در اختیار خودشان بگذاریم. خدا وکیلی به خاطر سوادکوه هم که شده کمتر سوار بر احساسات همشهریان و حس سوادکوهی شویم و دنبال مطامع سیاسی خود نباشیم. از همین الان مشخص شده که دنبال سیاسی کاری و فریب مردم در لوای کار فرهنگی هستیم. عرضه برای نمایندگی در جاهای دیگر است نه اینجا. مدعیان عدم دعوت از سیاسیون خود دنبال سیاسی کاری اند.

                                    • محمود سوادکوهی مقیم تهرانپاسخ به این دیدگاه 12 8
                                      دوشنبه 28 بهمن 1392-10:18

                                      ابتدا لازم است از زحمات چندین ساله جناب آقای دکتر قبادیان که در زمینه های فرهنگی و ورزشی که برای منطقه انجام دادند از طرف خودم و همه همشهریان با غیرت تشکر و قدردانی نمایم و انشاالله روزی فرا رسد و این شخصیت ارزشمند به کمک همه همشهری های عزیز به عنوان نماینده مردم مظلوم و فهیم منطقه انتخاب گردد.
                                      بنده فقط می خواهم یک نکته به عنوان برادر کوچکتر از شما سوادکوهی مقیم سوادکوه سوال نمایم که دکتر قبادیان با توجه به خدمات و زحماتی که در این چند سال اخیر برای منطقه انجام دادند که باعث اشتغال زایی و رونق اقتصادی در منطقه گردیده , آیا مسئولیت سیاسی داشته است؟
                                      آیا این خدمات و زحمات وظیفه این شخصیت بزرگوار بوده است؟
                                      شما فقط روزی را تصور نمائید که این شخصیت به عنوان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی انتخاب گردد که بنده با توجه به قابلیت و توانائی که از ایشان سراغ دارم مطمئنم بسیاری از مشکلات منطقه توسط این عزیز و به کمک شما همشهری ها حل خواهد شد.پس بیائیم قدر این سرمایه های منطقه خودمان را بدانیم و روز به روز این سرمایه ها را تقویت نمائیم.
                                      به امید آن روز

                                      • دوشنبه 28 بهمن 1392-17:4

                                        اگر فائمشهريها و جويباريها بگذارند ما خوشحال مي شويم نماينده اي سوادكوهي داشته باشيم و چه كسي بهتر از محبوب كه اسمش هم دوست داشتني است؟

                                      • بهنام پرسته سوادکوهی مقيم البرزپاسخ به این دیدگاه 10 2
                                        دوشنبه 28 بهمن 1392-9:39

                                        سلام بر تمامی دوستانم-نظر همه شما را خوندم. بعنوان يک برادرکوچکتان از همه کسانی که مخالف برپايی چنين همايش هايی هستنديک سوال دارم؟
                                        اگه اين همايش برگزار نشه تمام مشکلات حل ميشه؟
                                        مگه کسی رو به زور به جشن آوردند؟کار بزرگيه نياز به حمايت بِشتر داره بنده به تمام دوستانم حتی غير مازندرانی دعوت کردم-خوش بين باشيم انتقادمون بايد سازنده باشه-

                                        • دوشنبه 28 بهمن 1392-9:17

                                          بابا
                                          ول کنید این درود بر دکتر و ... را. هنر و جشنواره توی هر فرهنگی همه را به خود میکشونه. مردم خودشان حساب سیاست بازان را از فرهنگ دوستان واقعی جدا می کنند . و فقط به خاطر عشق به فرهنگ و هنر سوادکوه میان نه به خاطر این دکتر و .. .

                                          • سوادکوهی منصفپاسخ به این دیدگاه 3 1
                                            سه شنبه 29 بهمن 1392-0:16

                                            آقای بازیار ! شما از چی میسوزی که اینقدر هولی که نمیدونی چی میخوای بگی .
                                            در کدوم مطلبی شما درود بر دکتر دیدی که عنوان میکنی ، مثل اینکه محبوبیت دکتر قبادیان بدجوری تو و کاندیدای مورد نظرت را ترسونده !!!
                                            اگه شما خیلی ادعا ی فرهنگ دوستی و عشق به هنر سوادکوه داری چرا پیشقدم نمی شی و از این همایش بهتر رو برگزار نمی کنی تا به قول خودت فرهنگ دوستان واقعی مورد نظر خودت رو جمع کنی ؟!!

                                          • انديشه عرشياپاسخ به این دیدگاه 7 1
                                            دوشنبه 28 بهمن 1392-8:57

                                            جدايي طلبي به هرعنوان باشدصحيح نيست اصالت هرفردي مشخصه

                                            • صدای سرخکلاپاسخ به این دیدگاه 12 7
                                              دوشنبه 28 بهمن 1392-0:17

                                              دیگه دوست و دشمن اذعان دارند که جمع کردن این همه سوادکوهی در زیر یک سقف در تهران درندشت تنها از ید توانای دکتر قبادیان و همراهان صبور ، ثابت قدم وکم شمار او برمیاید که صادقانه همه این نامهربانی ها ،ناجوانمردی ها و حسادت ها را تحمل میکنند تا بساط مهربانی ها ، دوست داشتن ها و جمع پذیر شدن سرمایه های انسانی را پهن و از این نعمت ها و توانمندی های بی بدیل درجهت فردایی بهتر و افقی روشنتر استفاده نمایند.

                                              • يکشنبه 27 بهمن 1392-23:49

                                                تقدیم به سوادکوهی مقیم سوادکوه


                                                زخاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
                                                حریص و جهانسوز و سرکش مباش زخاک آفریدندت آتش مباش
                                                چو گردن کشید آتش هولناک به پیچارگی تن بیفدات خاک
                                                چون آن سرفرازی نبود ، این کمی از آن دیو کردند از این آدمی
                                                یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید
                                                که جایی که دریاست من کیستم ؟ اگر او هست ، حقا که من نیستم
                                                چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید
                                                سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لولو شاهوار
                                                بلندی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد .
                                                تواضع کند هوشمند گزین نهد شاخِ پر میوه ، سر برزمین


                                                • صمد سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 9 7
                                                  يکشنبه 27 بهمن 1392-23:46

                                                  زدست روزگار خویش ،خود دیوانه می بینم

                                                  محّبت از میان رفته همه بیگانه می بینم

                                                  کنید فانوس راروشن که شمع دل نمی خندد

                                                  برای جان فدا کردن دگر پروانه می بینم

                                                  بیایید عارفان ای عاشقان در جمع هم باشید

                                                  که من جمع شما را محفلی رندانه می بینم

                                                  پریشان کن تو ای باد صبا زلف نگار من

                                                  که هر تقصیر را بر گردن آن شانه می بینم

                                                  مرو از پیش من ای گل که بی توفصل پا ییزم

                                                  تو باشی در برم غمخانه را گلخانه می بینم

                                                  نصیحت بر نمیدارد سرم دیگر مگوای پیر فرزانه

                                                  که جز عشق هر چه تو گویی همه افسانه می بینم

                                                  خدایا گر صمد از عالم رویا رود بیرون

                                                  دل آباد او را کلبه ای ویرانه می بینم .



                                                  درود بر دکتر محبوب قبادیان و سیدهادی حسینی و سایت مازند نومه

                                                  • سوادکوهی مقیم تهرانپاسخ به این دیدگاه 26 13
                                                    يکشنبه 27 بهمن 1392-17:30

                                                    سوادکوهی عزیز که خیلی راحت دست به تخریب همشهری خود می زنی!من سوادکوهی مقیم تهران هستم.همه ی این قومیت ها که نام بردی در تهران همایش وجشنواره برگزارمی کنند و با هم اتحاد دارن.آیا حل همه ی مشکلات بوسیله ی یک نفر امکان پذیر هست ؟همین اندازه که ایشان بانی شده اند اسم سوادکوه وسوادکوهی در پایتخت و تلویزیون مطرح بشه ارزش زیادی داره. بنده در جریان هستم که همین آقای قبادیان که غرض ورزانه دست به تخریبشان می زنید علارغم تمام مشکلات مالی دست به برگزاری چنین اقدامات فرهنگی و ورزشی و.. می زنند.عزیزمن شماها هستید که مانع هرگونه پیشرفت ومطرح شدن سوادکوه بودید وهستید..

                                                    • اسماعیلی از شیرگاهپاسخ به این دیدگاه 20 6
                                                      يکشنبه 27 بهمن 1392-17:19

                                                      از برادر سوادکوهی مقیم سوادکوه میخواستم سؤال کنم شما که اینقدرمدعی جوانان بیکار سوادکوهی هستی تا حالا چه کاری برای این جوانان بیکار انجام دادی که با طرح مسائل شخصی افراد دنبال امیال شخصی خود و سردمداران خودت هستی ، انشاءا...که این نظرات از روی حسادت و غرض ورزی نباشد و الا کیست که از زحمات دکتر قبادیان چه در منطقه سوادکوه و مازندران و چه در تهران خبر نداشته باشد.

                                                      • يکشنبه 27 بهمن 1392-22:45

                                                        سوادکوهی مقیم تهران /آیا از درد رنج ما سوادکوهی مقیم سوادکوه با خبر هستید یانه آیا میدانید کسانی تو سوادکوه شب را بی شام به روز میرسانند یانه ؛آیا مطرح شدن سوادکوه در برنامه ی که باسوت کف وهورا کشیدن همراه هست زخمهای سوادکو نشینان التیام می یابد و گره ی از گر ه هایش باز میشود ؛آیا حرف حق را گفتن غرض ورزی کردن باید تعبیر شود ؛داشتن ماشین 200 میلیونی و ویلا شیک در ییلاق ووووباید مشکلات مالی فرض شود (امیدوارم در این خصوص بنده را حسود فرض نکنید)

                                                        • دوشنبه 28 بهمن 1392-19:59

                                                          اقای عزیز وقتی خبر نداری شایعه هم پخش نکن درمورد ماشین 200 میلیونی برو تحقیق کن که این بنده خدا اصلا ماشین داره ؟

                                                      • سوادکوهیپاسخ به این دیدگاه 18 6
                                                        يکشنبه 27 بهمن 1392-16:38

                                                        با سلام.
                                                        ما از جناب دکتر قبادیان و همه دوستان زحمتکش این مراسم تقدیر و تشکر را داریم.

                                                        در جواب سوادکوهی مقیم سوادکوه
                                                        برادر من سعی کنیم به همدیگر احترام کنیم و نه سرک در زندگی شخصی مردم.

                                                        به اطلاع می رسانیم که سوادکوهی های مقیم سوادکوه جلسه ای را برگزار کرده که در تابستان سال 93 همایش فرهنگی را برگزار نمایندو برنامه رایگانه و برای عموم آزاد می باشد.بزودی اخبار این جلسات را برای سایت خوب و ارزشی مازند نومه ارسال خواهیم کرد.

                                                        • سوادکوهی ساکن یکی از روستاهای مازندرانپاسخ به این دیدگاه 16 14
                                                          يکشنبه 27 بهمن 1392-16:28

                                                          الان مدتیه که با تحلیل و تفسیر و نقد و نظر داریم به اینگونه همایشها یا بقول همین اهل محل من نمایشها اشاره میکنیم و مثلا میگوئیم اینها که از ولایتشان کوچ کشیدند حالا دلتگ زادگاه خود شدند و گاهگاهی در تهران دور هم شونیشت دارند و یا میایند توی شش رودبار یا الاشت یا سرخ اباد ویلا میسازند و اخر هفته میایند . همش میگوئیم برای محل اب و اجدادی خودشان هیچ کاری نکردند . من از شما سوال میکنم انهائی که در ابادی اجدادی خود ماندند و یا وکیل مجلس هستند و وزیر و مدیر هستند چه گلی به سر ما زدند؟ یک چیز را فراموش نکنیم که اول باید مهر وطن را دردل داشت بعد امکانات خدمت را فراهم کرد بعد رفت سراغ کار . دراین مملکت فقط مهر وطن داشتن تکافوی خدمت نمیکند یعنی صدتا عذر هست که نمیگذارند تو از دل و دست خودت برای وطن استفاده کنی . این حرف را میدانید چه کسی میگوید ؟ کسی که یک فرزند شهید در گلستان شهدای محل دارد و چندین ترکش در بدن پاک و معصوم فرزند دیگرش اما طلبکاری نمیکند و نمیگوید مرا بخشدار کنید یا رئیس فلانجا . شما میگوئید این اقای قبادیان میخواهد وکیل شود و دارد تبلیغات میکند . خوب مگر انهائی که وکیل شدند و خانه انها هم مثلا در قائمشهر یا ساری یا بابل هست و تهرانی نشدند توانستند برای ما کاری بکنند؟ مگر انها به خون شهدای ما قسم نخوردند و یک عده ای هم خودشان از خانواده ها شهدا یا جبهه ها نیستند ؟ پس کج خیالی نکنیم که فلانی میخواهد وکیل شود یا فلانی نقشه دیگر دارد به نظر من همانطوریک اول گفتم اگر عشق وطن بود خواه ناخواه به محض اینکه دستشان باز بود حتما خدمت هم میکنند . همین اقائی که از تهران میاد شش رودبار ویلا میسازد ایا صاحب یک قدم خیر نیست؟ ایا شش رودبار با این جور ساختمانها رنگ ابادی نمیگیرد؟ ایا همین ادمها اقلا یا خودشان چندتا سطل اشغال یا چند متر اسفالت و ده تا کتاب نمیارند توی مسجد ما و باعث ابادی نمیشند ؟ ببینید الان که یکی بانی شده و دارند همولایتی هارا دور هم جمع میکند یعنی اینکه یواش یواش توی گوش همولایتی ها بخونه که ماباید فرهنگ و هویت خودمونو حفظ کنیم . یعنی توی کویر گم نشیم و اگر اجبار زندگی و کار و کاسبی یا هرچی باعث شد که مقیم تهران شدیم اقلا یادمان باشد که کجائی هستیم مگر این کار غلطه ؟ نسل جوان که به زور بیگانه ها دارن غربی میشوند بیان توی این جور مراسم و دوتا بند کتولی و امیری با صدای لله وا بشنون و بدانند که پدرانشان از چه فرهنگی هستند . شمارا بخدا اینقدر فلسفه بافی نکنین و این عادت را از خودتان دور کنین و یک گوشه نشینین و همش انتقاد نکنین . اگر دستتان میرسد و درتهران فامیل یا اشنائی دارین به انها خبر بدین و بگین تشریف ببرن به این مجلس . اگر همولایتی ها در ولایت غربت دور هم جمع بشن یواش یواش میرون دنبال کارهای ما پس اول باید دور هم بشیم و همدیگر را بشناسیم و پیدا بکنیم . همه به هم بگوئیم عموجان دائی وچه خالقزی و خلاصه فقط بدگوئی نکنیم . به ان خدا قسم اگر حالش را داشتم و گرفتار نبودم خودم هم میرفتم تهران و بی تعارف یک بن کتولی میخواندم . این نامه را امدم از پسر مهربون همسایه ما خواهش کردم برایم بنویسه چون اون بمن گفت که توی کامپیوتر این خبر را شنید البته من خودم کمی سواد دارم ولی اهل این اسباب برقی و فرنگی نیستیم و پسرم هم که گفتم جانبازه و خونه خوابیده و اینهارا بلد نیست خیلی ممنون به همه سلام میرسانم

                                                          • سوادکوی مقیم سوادکوهپاسخ به این دیدگاه 27 23
                                                            يکشنبه 27 بهمن 1392-12:33

                                                            جناب قبادیان ول کنید این مسا ئل تبلیغاتی و حاشیه ی را، یزدیها ، اصفهانیها به جای برگزاری چنین نمایشها تبلیغاتی نشستند مشکلات استانشان را حل کردند نه کف زدند نه هورا کشیدند ونه بلیط فروشی کردند اما استان خود را آباد کردند .ساختن ویلا خوشگل و شیک در روستای شش رودبار سوادکوه و بعداز یک هفته تهران گذرانی و جهت رفع خستگی رفتند به آن ویلا شیک در شش رودبار به گمانم مشکلات مردم حل نخواهد شد .جناب قبادیان از خودتان سوال کنید این همه مسول سوادکوهی پایتخت نشین چه کاری برای سواد کوه وسوادکویها کردند جوانانش بیکار و گرفتار وحتی حسرت نداشتن پول بلیط برای شرکت در همایش به اصطلاح سوادکویها ، مردمش خسته ووووووهزاران حرف ناگفته ی که در دل مانده است.با تشکراز مدیر محترم سایت مازند نومه که از شاگرد اولیهای سایتهای خبری استان است.

                                                          • يکشنبه 27 بهمن 1392-11:21

                                                            از تصویر بردارتان درخواست کنید روی افرادی که در نگاه خودش مهم هستند زیاد زوم نکنه شاید عده ای از این این کارشان خوششان نیاید بعضاً در سال گذشته مشاهده شده از افرادی که آرایش و پوشش مناسبی نداشتند بیشتردرصحنه و نگاه تصویر بردارمان جلوه آرایی میکردند-اگه امکانش باشه از تصویر برداران سوادکوهی دعوت کنیدمگه کمند-چرا ردیف های آخر کمتر نمایش داده شد نکنه بلیت ارزان خریدند داشتید تنبیه شان میکردید.


                                                            ©2013 APG.ir