با سلام و احترام به همه عزیزانیکه با حضور خود در جشنواره ملی بهار نارنج بابل موجب شکوه و عظمت این برنامه شدند. بنده بعنوان دبیر این برنامه و یا به عبارتی کسی که بنیانگذار این جشنواره ملی در بابل بودم بر خود لازم میدانم تا مطالبی را جهت روشن شدن افکار عمومی به عرض برسانم . سال اول که این جشنواره در قالب یک برنامه ملی برگزار شد سال 1392 بود که بعد از یک سری اتفاقات غیر منطقی و غیر کارشناسانه از طرف دوستان شهر های دیگر ما را بر آن داشت تا برای دفاع از یک هویت شهری اقدام به تدارک جشنواره ملی بهار نارنج بابل نمودم. در آن سال استقبال خیل عظیمی از مردم استان و اجابت به دعوت ما از طرف مدیرانی از شهرهای دیگر ایران ، ما را به هر چه باشکوه تر کردن جشنواره در سالهای آینده مصمم تر نمود. البته باید یادآور شوم که برگزاری این برنامه را مدیون اسپانسر های جشنواره هستم که الحق والنصاف اگر حمایت آنها نبود با بودجه بسیار ناچیزی که شهرداری به این امر اختصاص داده بود حتی نمایشگاه آن را نیز نمی توانستم برگزار کنم. در سال بعد نیز با حمایت های همه جانبه مردم ، شهرداری و اسپانسرها جشنی در خور شان مردم بابل و حتی استان مازندران برگزار نمودیم، گواه این مطلب پخش مستقیم اختتامیه برنامه از شبکه مازندران بود که بعنوان یک برنامه فرهنگی پر مخاطب تلویزیونی مورد استقبال قرار گرفت. البته این برنامه در حد یک جشن نبود چرا که برنامه های جانبی( کلاس های آموزشی تاثیر نارنج بر سلامت و محیط زیست با حضور معاون وزیر، مسابقه بادبادکها ، آشپزی، موسیقی، شعر و عکاسی)این جشنواره نشان از بار فرهنگی و علمی برنامه دارد، شاید دلیل این همه استقبال مردم نیز همین موارد بود. اما امسال نگرش و اهداف ما در برگزاری جشنواره ضمن تاکید و معرفی شهر بابل بعنوان شهر بهار نارنج در حقیقت معرفی توانمندیها و نعمتهای خدادادی مازندران بویژه درختان نارنج بود، که امیدواریم خروجی و تاثیرات اینگونه جشنواره در جهت توسعه فرهنگی ،اقتصادی و اشتغال زایی استان باشد.یکی از برنامه های ویژه جشنواره امسال توزیع رایگان و کاشت درخت نارنج در خیابانهای شهر به کمک NGO و مسئولین در ایام جشنواره بوده که به نظر یکی از با ارزش ترین و ماندگارترین اقدام فرهنگی میباشد. یکی از نکاتی را که لازم به ذکر میدانم در خصوص هزینه برگزاری جشنواره میباشد. همانگونه که مستحضرید خوشبختانه مردم فهیم بابل در اقدامات نیکوکاری جزء 5 شهر کشور قرار دارند، و این موضوع یکی از افتخارات مردم شهر بهار نارنج است. در برنامه امسال نیز خیرین امور فرهنگی بابل موتور محرکه ما در برگزاری جشنواره بودند. بر خود واجب میدانم از تک تک این عزیزان ( صنایع مبل بهار نارنج، مجتمع خودرویی بزرگ روشن، مجتمع تجاری کاسپین، لوازم خانگی کیانژاد، شرکت پارس سیستم ، چاپ رضایی، سازمان جهاد کشاورزی استان و اداره کل مخابرات استان ) که بیش از نیمی از هزینه برگزاری را برای هرچه با شکوهتر شدن جشنواره ه با اعتماد به بنده نهایت مساعدت و همکاری مالی را داشتند صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم. ضمن سپاس از همه منتقدان و حامیان جشنواره باید متذکر شوم که ما مدیران باید در برنامه ریزی های شهری بویژه امور فرهنگی، با رعایت و پایبندی اصول شرعی و اسلامی، به سلایق و علاقه تمام افراد جامعه توجه کنیم. به امید سربلندی و اقتدار ایران و ایرانی.

شهرداری ساری به نظر من با یک برنامه بلند مدت و حساب شده که به قول یکی از دوستان از تهران و تیم قالیباف هدایت میشه چند سالیه که در جهت عمران و آبادانی خودش یک حرکت دراز مدت رو شروع کرده. به گفته اون ظریف بلند کردن داستان بهار نارنج هم سر کار گذاشتن بابلی ها و مشغول کردن اونها به این مسئله پیش پا افتاده و ادامه دادن روند رو به رشد خودشه... بابلی های عزیز... جناب نیازآذری! شما که باید متوجه این ترفند شده باشید... ببینید که در دو سه سال گذشته ساری چه شتابی گرفته.. همه اینها با سند و مدرکه نه حرف خالی... دیگه بابل رقیب ساری نیست... اونها دارن برای رقابت با رشت میرن جلو... گواه هم بودجه عمرانی ساریه که هفت برابر بابله و دو برابر گرگان و سه برابر سمنان ... بابلی ها به هوش باشین... وارد بازی ساروی ها نشین.. فصل جدیدی شروع شده..

اگر آدم های ناآشنا به فرهنگ و خواسته جوانان در بابل که خودشونو رو وکیل مطلق مردم میدونند بذارند بابل باز هم مثل سابق به جایگاه فرهنگی خودش میرسه . بابل مهد فرهنگ و دانشه و چه بزرگانی که برای اعتلای فرهنگ شهر تلاش کردند و لی این آدمهای خشک مقدس ... ریشه فرهنگ شهر ما رو متاسفانه نشانه گرفتند....

متاسفانه مازندنومه به شدت حس ناسیونالیستی در مورد تمام اخبارش دارد و فقط به دنبال همین قضیه است. از یک طرف خودش رو روشنفکر هم میدونه و اتفاقا در بیان نظرات سیاسی اون هم یک حزب پرستی خاص مشهوده. که این عین تحجر و تعصبه. وقتی همه چیز رو از یک زاویه نگاه می کنی این تعصبه حالا میخوای چپ باش باش راست باش پایین باش هرچی. هرچند مطمئنم منتشر نمیشه ولی امیدوارم از این رویه دست بردارید. همین حس ناسیونالیستی که دارید به جامعه هم گسترش میدید. قومیت گرایی رو ناخواسته بزرگ میکنید و حواستون نیست که گردن خودتون رو میگیره. تو این استان روستا با روستای کناری سر جنگ داره. غرب مازندران ناراضی، شرق مازندران ناراضی، مرکز مازندران که بیشتر از همه داره باز دعوا بین بابل و ساری. چه وضعشه. همین حس تعصب که ترویج می کنید باعث شده هیچوقت مازنیها هوای همدیگه رو نداشته باشن ولی ترکها و اصفهانیها رو نیگاه. یکبار این فرهنگ رو نقد کنید به جای اینکه ترویج کنید. توی همین قومیت گرایی که دارید باز مشخص است که به سمت ساری تمایل دارید. ببینید سر دشت ناز و فرودگاهش چه کردید؟ اصلا حاضر نیستید مازندران متوازن رشد کنه. و اینها به این خاطر تعصب گرایی شدیدی هست که دارید و دارند. کلا واگرایید به جای همگرا. چه طرحی دادید که مال استان باشه. من کاری به بچه بازیهای مربوط به بهار نارنج بین بابل و ساری ندارم ولی مگر انصافا شهری در مازندران هست که شهر بهار نارنج نباشد. بله در کیوی و چای امثال تنکابن در غرب و انار و انجیر بیشتر در بهشهر و ماهی قزل امل و یا هر شهر دیگه . ولی بهار نارنج در بابل و ساری است. بله صد البته جایی که بزرگتر است درخت بیشتری دارد ولی مازندرانی که به مرکبات شناخته می شود...
حرف زیاد است ولی به نظرم...
تا می توانید حس ناسیونالیستی که به شدت در هر محله مازندران هم دیگه برای خودش رگ کرده کاهش دهید.
مازندران هر شهرش اینقدر امکانات دارد که اگر بی عدالتی ببیند فریاد جدایی سر دهد. اگر وحدت رو دوست دارید عدالت و پیشرفت متوازن را پیشنهادددددددددددد دهید نه اینکه تا صدای کسی بلند شد نظر مازندران یکپارچه تون گل کنه. چقدر از اخبارتون مربوط به مشکلات و مسائل شرق و غربه .
امید به وحدت همه ایران و مسلمانان.

جالب اینجاست که دوستانی که اجازه تجربه برنامه های شادی دسته جمعی را نمی دهند توقع دارند ملت بطور پیش فرض خودشان همه چیز را را از قبل بلد باشند و رعایت کنند!!

• از بابلپاسخ به این دیدگاه
  يکشنبه 20 ارديبهشت 1394-13:58

  اصلا مطلب رو خوندید؟ ربطی به دعوای بابل و ساری داشت؟ در مورد لزوم شادی مردمان بابل بود. همین . نخونده بیانیه نده برادر

جناب اقای نیازاذری توخودمیدانی که این مراسم حاصل زدوبندوخودنمایی کمیسیون به اصطلاح فرهنگی شورا ی شهراست منصف باصرف بودجه ها ی کلان ازعصاره درامدی مردم قصدنان رسانی به گروه خاصی راداردلطفابررسی کن دراین دوسال مراسمات توسط یک گروه خاص انجام میشود اگرشهردارمحترم تامین بودجه نکنداین اقابادردست داشتن پلاکاردورفتارعوام فریبانه درحیاط شهرداری تحصن میکند.برادرارج مواظب باش اب دراسیاب دشمن که بالباس میش واردمیشودنریزی.منافعش به خطربیفتد ادا ی افشاگری درمیاوردبه لطف رییس وچندتن ازعضوشورای حامی رییس شورااینچنین برعلیه نیروی خدوم انتظامی وفرماندارپرتلاش بیانیه میدهد

• بسیجی پاسخ به این دیدگاه 0 1
  دوشنبه 21 ارديبهشت 1394-0:4

  درودبرشماحرف حق جواب نداره ایکاش این اقاکمی به حرفهای امام جمعه محترم کمی توجه میکرد

من خودم بابلیم .ازهمه برکذارکنندگان جشن هم ممنونم.ولی واقعیت اینه اگه سر کل کل با ساری نبود انقدر پول خرج نمیکردن.یه جشن مزخرف مثل سابق میگرفتن.یک درصدم حاضر به حمایت از جوونا وشهر وشنیدن این حرفا نبودن.برا همین از هنرمندان استانی وملی استفاده نکردن.
استاد اجرا رحمان قدمی بود رفتن کیو اوردن .این همه مشاهیروادمای بزرگ تووبابل داریم هیچکی نبود.یه اش محلی نبود.
سارویا بیشتر لج کنید ما بابلیها خوشبحالمون میشه به همت مسئولان

ساری پایتخت بهار نارنج بابل پایتخت بهار نارنج شمه سر بخوره درد دیگه ای ندارنی

آقای نیازآذری با انتشار این مقاله فصل جدیدی را گشودند که کمتر کسی جرا ابراز آنها را دارد. پس بهتر است از طرف اخوی خود پیگیر باشند تا کنسرت موسیقی در بابل برگزار شود. هرچند که دراین جشن ها تقریبا این میوه ممنوعه دربابل حلال شد!

آخه من نمیدونم یه شهری که اینقدر آدم خشکه مذهب و دلواپس داره چه به این کارا و برنامه ها بابا شما همون دارالمومنین و پایتخت شهیدان بمونین به خدا کسی دنبال گرفتن این القاب فاخر از شما نیست ....

نگاه به جشنواره بهار نارنج هم به واقع همینه
دانس بزرگ قانونی برای تخلیه انرژی جوانان!
با منطق مسخره این متن میشه چند سوال بحق دیگه مطرح کرد

حالا چند سوال+18
-انرژی جنسی جوانان رو چطور میشه تخلیه کرد؟ نمیشه که همش انباشته بشه...
-دلتنگی های الوات های دهه 50 رو چطور باید جبران کرد؟ بالاخره اونها هم دل دارن و مدت هاست با خیال راحت مشروب نخوردن...
-زور کپک زده توی بازوی عربده کش ها و قلدرها کجا باید تخلیه شه؟ اون ها هم نیاز به تخلیه انرژی و سوزوندن کالری دارن...

متاسفانه مشکل بزرگی که بابل با آن دست به گریبان است قهر کردن قشر فرهیخته از حوادث جاری شهری و سکوت و انفعال در برابر عملکرد مدیرانی است که الفبای کار فرهنگی را نمی دانند. اگر دوستان فرهنگی فکر می کنند با قهر کردن مدیران شهری به دنبال آنها می آیند واقعا اینگونه نیست. نتیجه این قهر کردن این قشر باارزش، چیدمان فعلی اعضای شورای شهر بابل است که در غیاب افکار ژرف اندیش با تکیه به رای های قومی و قبیله ای و عمدتا روستایی صندلی های شورای شهر را غصب کرده اند.
نقد و به سخره گرفتن صرف این مراسم پرنقص در واقع همنوایی با اقلیت قدرتمندیست که تمام تلاش خود را برای از بین بردن شادی در این شهر می کنند.
جشنواره از لحاظ محتوایی پر نقص بود قبول. اما لبخند و شادی که بر چهره هزاران بابلی که طی این سه شب نقش بست بی ارزش بود.
امیدوارم دوستان منتقد قدری هم به نقش خود در بهبود شرایط فعلی بیاندیشند.

بااحترام به همه ی عزیزانی که در برگزاری این جشنواره نقش داشتند و با خسته نباشید به این بزرگواران؛ در شب دوم و با اصرار بچه ها به این جشنواره رفتم، خیلی وقت بود که از این دست مراسمات به دور بودم،ابتذال و فقر فرهنگی و هیاهوهایی که از سر عقده بود در این برنامه موج می زد، خیلی سعی کردم که با شرایط کنار بیام، اما نشد،از سیگار کشیدن های جوان های 13 -14 ساله گرفته تا اداهای خالی و بی محتوای برگزار کنندگان بخصوص مجری این برنامه که با متن های کلیشه ای و حال بهم زن طاقت مرا برای برگشت به خانه بی اندازه زیاد کرده بود، ولی به اصرار بچه ها ماندم، چرخی در فضای جشنواره زدم، دو تا ماشین MVM که محصول چین بود و چندتا غرفه ی سمبوسه فروشی و شکلات چیزی برای عرضه وجود نداشت، پارادوکس بزرگی که حال بهم زن بود قرار گرفتن عکس هایی در کنار نماد موزه ی بابل که از عصر پهلوی به جا مانده بود و آهنگ های بی محتوا وچرخ زدن های بی مورد و بی معنیِ خانواده ها لابه لای همدیگر،خیلی هارا می دیدم که کل فضای جشنواره را 20 بار چرخیده بودند بی آنکه بدانند آن بالا روی جایگاه چه خبر است و سرو گوششان برای معشوقه شان می جنبید که برای ملاقاتِ شبانه کمی آن طرف تر بال بال می زدند! متاسفم که با آن همه گردو خاکی که درراستای به نام زدن سند بهارنارنجی بودن این شهربه پاشد، نه تنها جشنواره، بلکه ذره ای تلاش در ارایه مناسب و درخور شان این شهر با آن همه هنرمند و شخصیت های بنام انجام نشد.این بالا و پایین پریدن های جمعیت انبوهی که من مشاهده کردم جز از سر کمبود و عقده گشایی هایی که در قبال محرومیت از این جور فضا هاست، نبود... و من الله توفیق...

کثرت جمعیت در شب آخر به حدی بود که برگزارکنندگان را از حوادث احتمالی نگران می کرد. متاسفانه نیروی انتظامی برای این جشنواره با مجوز حتی یک نیرو هم نفرستاد نهایتا بعد از تهدید اعضای شورای شهر در مورد مسئولیت حوادث احتمالی نهایتا 3 الی 4 سرباز فرستادند. جشنواره نکات ضعف زیادی داشت ولی یک نقطه قوت بزرگ داشت که ضعف ها رو پوشش می داد. باور کنید بابل یکی از شادترین شب های خودش رو گذروند. چهره شاد مردم تماشایی بود و این عمل قطعا مورد رضایت خدا و خلق خدا بود. از آقایون دوربین فیلمبرداری بدست دلواپس که گزارش تهیه می کردند نگم بهتره

Dorood bar in mardom

اینکه شادی حلال بسیار مهم و نیاز جامعه مخصوصا مردم شهر بابل هست شکی نیست ، اما مقایسه جمعیت با مراسمات مذهبی جالب نیست، مطمئن باشید جمعیت مراسمات مذهبی بیشتر از این نباشه کمتر نیست نمونه هم زیادن اگه تشریف بیارید ملاحضه می کنید

کثرت جمعیت در شب آخر به حدی بود که برگزارکنندگان را از حوادث احتمالی نگران می کرد. متاسفانه نیروی انتظامی برای این جشنواره با مجوز حتی یک نیرو هم نفرستاد نهایتا بعد از تهدید اعضای شورای شهر در مورد مسئولیت حوادث احتمالی نهایتا 3 الی 4 سرباز فرستادند. جشنواره نکات ضعف زیادی داشت ولی یک نقطه قوت بزرگ داشت که ضعف ها رو پوشش می داد. باور کنید بابل یکی از شادترین شب های خودش رو گذروند. چهره شاد مردم تماشایی بود و این عمل قطعا مورد رضایت خدا و خلق خدا بود. از آقایون دوربین فیلمبرداری بدست دلواپس که گزارش تهیه می کردند نگم بهتره

برداشت کج اندیشانه از اسلام توسط برخی از مسئولان که اساساً مطالعه ا ی در زمینه افکار جدید و نو اندیشانه ندارند باعث گردید که فاصله جوانان از فقها روز به روز بیشتر شود. الهیات نوین هیچ همخوانی با آموزه های فقهی خشک ندارد. اگر جناب آقای حسن روحانی امام جمعه محترم بابل و نیز بسیاری دیگر از مسئولان دینی شهر خود را موظف بدانند که با نظریات و تفکرات نوین الهیات که در دو دهه اخیر در کشور مطرح شده -وخوشبختانه با اقبال جوانان و روشنفکران مذهبی نیز مواجه شده است - آشنا شده و وقت خود را صرف مطالعه آن نمایند، قطعاً فاصله بین آنان و نسل جدید کاهش خواهد یافت. متاسفانه آقایان نیاز های منطقی نسل جوان را درک نمی نمایند و همچنان بر حقانیت باورهای خود اصرار می ورزند.

ok